حضرت بهاءالله در «کتاب اقدس» طلیعۀ حکومت پارلمانی در ایران را به هموطنانش وعده داده بود. به همین جهت و به تبعیت از رهنمودهای عبدالبهاء، دیری نپائید که بین سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۳۴ میلادی، بهائیان حدود ۵۰ مدرسۀ پسرانه و دخترانه در گوشه و کنار ایران تأسیس کردند. (۸) این مدارس نه فقط در شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، تبریز، همدان، کاشان، و یزد افتتاح شدند، بلکه شهرهای کوچکتر هم از قبیل قزوین، ساری، نجفآباد، ساوه، اردستان، آباده، و حتّی دهات و قَصَبات ایران از قبیل سیسان، سنگسر، بَهنِمیر، ایوِل، شهمیرزاد، تاکُر، ماهفروزک (ماه فروجک)، روشنکوه، و عربخیل نیز از این موهبت بینصیب نماندند. درهای این مدارس به روی تمامی اقشار جامعۀ ایران باز بود. این خود از نوادر آن روزگار بود. نکتۀ قابلِ توجه دیگر این که این مدارس دینی نبودند، بلکه به سبکِ مدارس نوینِ اروپائی پایهریزی شده بودند و در بعضی از آنها دانشآموزان بهائی در اقلیّت بودند. برای انجامِ این اقدام حیاتی، عبدالبهاء حتّی از بهائیانِ آمریکا، که در امور تدریس و آموزش و پرورش تحصیلات عالیه یا تجربه داشتند، کمک گرفت. برای دیدن عکسهایی از مسؤلین، آموزگاران و دانشجویان مدارس بهائی به این آدرس مراجعه کنید. (https://bit.ly/2Bt9ksW)  BIJANMASUMIAN.COM آلبوم عکس های مدارس بهائی در دوران قاجار و پهلوی اول برخی از این عکس ها از کتاب «مدارس فراموش شده» اثر ارزندۀ دکتر سلی شاهور به دو زبان فارسی و انگلیسی و منابع مختلف دیگر اخذ شده است. برای دیدن آلبوم عکس ها در اندازۀ طبیع…
BIJANMASUMIAN.COM
آلبوم عکس های مدارس بهائی در دوران قاجار و پهلوی اول
برخی از این عکس ها از کتاب «مدارس فراموش شده» اثر ارزندۀ دکتر سلی شاهور به دو زبان فارسی و انگلیسی و منابع مختلف دیگر اخذ شده است. برای دیدن آلبوم عکس ها در اندازۀ طبیع.
CAH@!b14 .. Bah «’u’ll درh had promised his countrymen the beginning of a parliamentary government in Iran in the Holy Book. For this reason, and following the guidance of ‘Abdu’l-Bah., It was not long before, between 1899 and 1934, Bah به’ .s established about 50 boys’ and girls’ schools throughout Iran. (8)
These schools were opened not only in large cities such as Tehran, Isfahan, Tabriz, Hamedan, Kashan, and Yazd, but also in smaller cities such as Qazvin, Sari, Najafabad, Saveh, Ardestan, Abadeh, and even rural areas and towns of Iran such as Sisan. , Sangsar, Bahnemir, Evil, Shahmirzad, Takor, Mahforuzak (Forujak month), Roshankooh, and Arabkhel were not deprived of this gift either. The doors of these schools were open to all sections of Iranian society.
This was rare in those days. Another noteworthy point is that these schools were not religious, but to
The style of modern European schools was established
And in some of them, Baha’i students were in the minority. To carry out this vital action, ‘Abdu’l-Bahء, even among the Bah به’ آمریکاs of the United States, had higher education or experience in the field of teaching and education.
Got help.
Visit this address for photos of Baha’i school officials, teachers, and students. (https://bit.ly/2Bt9ksW)
LikeLike
وی و پدرش بیش از ۳۰ سال قبل از آغازِ جنبشِ مشروطیّت از اهمیّتِ آموزش و پرورشِ عمومی در بیداری ایرانیان و ایجاد جامعۀ مدنی و حکومتِ مردمی آگاه بودند و در ترویجِ آن میکوشیدند. چند سال قبل از انتشار «رسالۀ مدنیه»، بهاءالله در «کتاب اقدس» طلیعۀ حکومت پارلمانی در ایران را به هموطنانش وعده داده بود. به همین جهت و به تبعیت از رهنمودهای عبدالبهاء، دیری نپائید که بین سالهای ۱۸۹۹ تا ۱۹۳۴ میلادی، بهائیان حدود ۵۰ مدرسۀ پسرانه و دخترانه در گوشه و کنار ایران تأسیس کردند. (۸) این مدارس نه فقط در شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، تبریز، همدان، کاشان، و یزد افتتاح شدند، بلکه شهرهای کوچکتر هم از قبیل قزوین، ساری، نجفآباد، ساوه، اردستان، آباده، و حتّی دهات و قَصَبات ایران از قبیل سیسان، سنگسر، بَهنِمیر، ایوِل، شهمیرزاد، تاکُر، ماهفروزک (ماه فروجک)، روشنکوه، و عربخیل نیز از این موهبت بینصیب نماندند. درهای این مدارس به روی تمامی اقشار جامعۀ ایران باز بود. این خود از نوادر آن روزگار بود. نکتۀ قابلِ توجه دیگر این که این مدارس دینی نبودند، بلکه به سبکِ مدارس نوینِ اروپائی پایهریزی شده بودند و در بعضی از آنها دانشآموزان بهائی در اقلیّت بودند. برای انجامِ این اقدام حیاتی، عبدالبهاء حتّی از بهائیانِ آمریکا، که در امور تدریس و آموزش و پرورش تحصیلات عالیه یا تجربه داشتند، کمک گرفت. برای دیدن عکسهایی از مسؤلین، آموزگاران و دانشجویان مدارس بهائی به این آدرس مراجعه کنید. (https://bit.ly/2Bt9ksW)
مدّتِ کوتاهی از تأسیسِ این مدارس نگذشته بود که سطحِ تدریس و کیفیّتِ بالایِ موازین عالی ِ اخلاقی که در این مؤسّسات آموزش داده میشد زبانزد خاصّ و عامّ شد، به حدّی که بسیاری از اشراف و درباریان هم فرزندان خود را به مدارس بهائی فرستادند. شخصِ رضا شاه نیز از این قاعده مستثنی نبود. وی یکی از پسران خود یعنی محمّد رضا (ولیعهد و شاه آیندۀ ایران) و دو تن از دخترانش اشرف و شمس را به مدارس پسرانه و دخترانۀ «تربیت» در تهران فرستاد. (۹)
______________________________________
عبدالبهاء و حقوق زنان
اوّلین «همایش حقوق زنان» در تاریخ آمریکا از ۱۹ تا ۲۰ جولای ۱۸۴۸ میلادی در Seneca Falls نیو یورک برگزارشد. حدود یک ماه قبل از این واقعه، در روستای بَدَشت، نزدیک شاهرود در شمال ایران، طاهره قرةالعین در جمعِ مردانِ بابی نقاب از چهره برداشت. بسیاری این حرکت نمادینِ وی را آغازِ جنبشِ برابریخواهیِ زنانِ ایران میدانند. آثار و نوشتههای بهاءالله به این جنبش نیروی ویژهای داد. یکی از شعارهای زنانِ بهائی در عهدِ قاجار این گفتۀ بهاءالله بود:
اِناث [زنان] و ذُکور [مردان] عندالله [نزد خدا] واحد بوده و هست و مَطْلَعِ نور رحمن به یک تَجلّی بر کُلّ مُجلّی [با یک شعاع بر همه میتابد]. (۱۰)
پس از بهاءالله، عبدالبهاء نیز تساوی حقوق زنان و مردان را بهعنوان یکی از اصول اساسی بهائیان ترویج نمود:
برخی معترفند که زنان از لحاظ توانایی با مردان مساوی نیستند و در خلقت ضعیفتر از مردان خلق شدهاند. این وهمِ صِرف است، تفاوتِ مراتبِ زن و مرد به علّتِ تفاوت در امکانِ تحصیل است. تا زمانی که زنان از حقوق و امتیازِ پیشرفتِ مادّی محروم باشند، وضع به همین منوال است و نهایتاً این که تا مساواتِ تامّه بین اِناث و ذُکور [زنان و مردان] در حقوق حاصل نشود، عالمِ انسانی ترقیات خارقالعاده ننماید. )۱۱(
این گونه اظهاراتِ عبدالبهاء درعصری بیان شده بود که روحانیونِ قشریِ ایران نظیر شیخ فضلالله نوری تحصیل برای دختران را ضدِّ اصولِ شرع و تأسیسِ مدارسِ دخترانه را مترادف با افتتاحِ فاحشهخانه میدیدند. (۱۲) با وجودِ این مخالفتها، عبدالبهاء بر تأسیسِ مدارسِ دخترانه تأکید کرد و آموزشِ دختران را حتّی مقدّم بر پسران شمرد، چرا که آنها را مادرانِ آینده و مربّیِ اوّلِ کودکان در سالهای طفولیّت میدید. اوّلین مدرسۀ دخترانهای که بهائیان در ایران تأسیس کردند، همزمان با جنبشِ مشروطیّت در سال ۱۹۰۹ در قزوین گشایش یافت. (۱۳) دو سال بعد از تأسیس مدرسۀ دخترانه قزوین، در سال ۱۹۱۱، به پیشنهادِ یکی از بهائیانِ آمریکائیِ ساکنِ تهران، خانم دکتر سوزان مودی و پذیرشِ عبدالبهاء، جوانِ مستعدّی به نام خانم قدسیه اشرف که تحصیلاتِ خود را در کالج آمریکائی تهران (۱۴) سه ساله تمام کرده بود، بهعنوان اوّلین دانشجویِ دخترِ ایرانی برای ادامۀ تحصیل به آمریکا فرستاده شد. هدف از فرستادنِ قدسیه به آمریکا کسبِ علم و بازگشت به کشور برای تعلیم و تربیت زنانِ ایران بود. هنگامی که خبرِ ورودِ اوّلین دانشجوی دختر ایرانی به خاک آمریکا به رئیس جمهور وقت، ویلیام هوارد تفت (۱۸۶۱ -۱۹۴۳میلادی)، رسید، وی قدسیه را برای شرکت در جشن بیست و پنجمین سالگرد ازدواجش به کاخ سفید دعوت کرد. این جشنِ با شکوه شب ۱۹ ژوئن ۱۹۱۱، شانزده روز پس از ورود قدسیه به آمریکا برگزار شد و این دختر جوان نه تنها در آن جشن شرکت کرد، بلکه در طول مراسم، رئیس جمهور و همسرش مکالمۀ کوتاهی هم با او داشتن
LikeLike