ای بنده پاینده آستان حق ؛ جمیع خلق آزادگی خواهند وبزرگواری جویند وسروری طلبند ولی تو پند از عبدالبهاء گیر بندگی خواه وکهتر ی جو و چاکری طلب زیرا بنده آن آستان ؛ سرور دو جهان است و در بند آن زلف مشکبار؛ آزاده لا مکان … مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ۶ ص ۱۱۲
حضرت عبدالبهاء میفرمایند …. هوالابهی ؛ ای بنده جمال قدم , غلام او هستی ولی سرور عالم زیرابنده حلقه بگوش جمال ابهی ؛ ملک الملوک است یعنی سلطنت عالم باطن نماید و شهریاری اقلیم معانی کند بر سریر عظمت و بزرگواری جالس است ودر قصور عالیه شهریاری ساکن
پس به عبود یت آستان مقدس چون این غلام قیام نما که اعظم محبت عالم وجود است .
.مکاتیب حضرت عبدالبهاء جلد ۸ ص ۲۷
آنکس که حب بهاء دارد ندارد حب دنیا را .. باز سلطان کی نظر بر لاشه مردار دارد .. ؟
از جنید بغدادی پرسیدند بنده کیست ؟
فرمود بنده آنکسی است که از بندگی کسان دیگر آزاد باشد
.
روزی در لندن شخصی از حضرت عبدالبهاء پرسید ، ” آیا این دنیای آکنده از مشقّت و شقاوت و بدبختی دیگربار روی سعادت را خواهد دید ؟
“حضرت عبدالبهاء فرمودند ، ” تقریباً دو هزار سال از آن روزی که حضرت مسیح این دعا را به امّت خود آموخت میگذرد : « ای پدرِ ما که در آسمانی ، نام تو مقدّس باد . ملکوت تو بیاید ؛ ارادۀ تو چنان که در آسمان است بر زمین نیز گسترده شود . »
آیا شما تصوّر میکنید آن حضرت به شما امر فرموده برای آنچه که هرگز نخواهد آمد دعا کنید ؟
این دعا نبّوت و پیشگویی نیز هست .
“آن شخص پرسید ، ” حضرت عبدالبهاء ، ملکوت چه زمان خواهد آمد ؟
ارادۀ الهی چه زمان آنچنان که در آسمان هست بر زمین نیز جاری خواهد شد ؟
“حضرت عبدالبهاء فرمودند ، ” منوط به آن است که شما ، هر یک از شماها ،
با چه میزان شور و حرارت ، روز و شب ، به خدمت پردازید ..

ای کنیز عزیز الهی درجهان فانی ازامتحا نات الهی نا امید نشو
امید وار باش وبرمحن وبلایا صبر وقرار نما
اگر بلا نبود صبر تحقق نمی یافت
اگر اصطراب نبود سکون و قرار وجود نداشت اگر محن و آلام نبود رحمت وآسایش مفقود بود اگر احزان نبود کسی شادمان نبود هر چیزی به ضدش نمودار گردد
قدم ثابت کن تا نابت شوی استقامت نما تا شمع هدایت گردی
منادی حق شو تا آهنگ ملکوت شنوی … منتخبا تی از حضرت عبدالبهاء جلد ۳ ص ۱۵۲. و در جای دیگر حضرت عبدالبهاء میفرمایند … درک لذایز دنیا درک آلام آنست و یا
رنج و اندوه مانند شیار بر زمین میما ند هر چه شیار عمیق تر باشد حا صل بیشتر است
LikeLike
هُو اللّه
ای کنیز مبارک بهآءاللّه، بلقیس قدیمرا تخت و تاجی از طلای قشنگ و سنگ خوشرنگ بود و عاقبت آن نیز بباد رفت زیرا از خاک بود و بخاک برگشت ولی تو بکوش تا تاجی متلئلأ بجواهر ملکوت ابهی بسر نهی و بر سریری از اوج اثیر نشینی و آن نطق گویاست که زبان و بیان بگشائی و تبلیغ امر اللّه نمائی و چنان ناطق گردی که عموم نسآء حیران گردند که این چه فضل و کمالست حقّا که این کنیز حضرت بهآءاللّه است عع مکاتیب حضرت عبدالبها، جلد ۷ ص ۱۲۰
LikeLike
لوحی از آثار حضرت عبدالبهاء
هوالله
ای بهائی، چه پر بهائی که بنام و نشان و پنهان و عیان منسوب بجانانی و شهرهُ آفاقی و شیدای روی نیّر آفاق. اگر روی پنهان کنی و موی پریشان و صد پرده برانگیزی و به کوه و دشت و هامون گریزی که چاره نه، زیرا نامت از کامت خبر دهد و شهرتت از مقصدت فریاد کند حال که چنین است بیا یک دفعه سرّ و وجود را در معرض شهود آور. در نام و نامه و پنهان و عیان و هیکل و جامه و سرّ و ظهور و آشکار و بطون و کردار و گفتار و رفتار همه بهائی شو
ای عشق منم از تو سر گشته و سودائی
و اندر همه عالم مشهور به شیدائی.
ع ع
مجموعه مکاتیب حضرت عبدالبهاء – شماره ۵۶ ص۳۷۲
LikeLike