#
غزل
#
غزل عاشقانه
#
شهریار
#
اشعار شهریار
#
غزل شهریار
#
شعر
#
شعر عاشقانه
#
عاشقانه
#
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
#
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد
#
نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
#
که وصال هم بلای شب انتظار دارد
تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
#
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد
#
نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
#
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد
#
مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
#
که هنوز وصله دل دو سه بخیه کار دارد
#
دل چون شکسته سازم ز گذشته های شیرین
#
چه ترانه های ه محزون که به یادگار دارد
موضوع شعر #
انواع شعر
#
شعر غزل
#
لیست شاعر ها
#
اشعار شهر
عر
https://m.youtube.com/channel/UCZf43eLmpOw35xD_rw31rFQ https://m.youtube.com/channel/UCZf43eLmpOw35xD_rw31rFQ