مقایسه زمان حال و گذشته

یکی از آشناترین جملات در میان نسل جدید و بزرگ ترها، عبارتی است که هر وقت صحبت از قدیم به میان می آید، از بزرگ ترها شنیده می شود: «چقدر خوب بود اون قدیما!» . بسیاری از ما وقتی در یک جمع خانوادگی بوده ایم و طبق معمول، صحبت از گذشته‌ها به میان آمده است، این عبارت را از بزرگ ترهای مان شنیده ایم و خودمان هم اغلب بر این باور هستیم که گذشته مان بهتر از حال بوده

یا در گذشته، زندگی لذت بیشتری داشته است. اما آیا واقعا گذشته همه ما بهتر از حال مان است؟ مسلمآ از نظر رفاه و آسودگی قدیم ها بهتر نبود و حقیقت این است که در بیشتر موارد، گذشته واقعا بهتر یا لذت بخش تر از حال نبوده است؛ چیزی که هست به نظر می رسد ما آن را به این شکل به یاد می آوریم  آیا این بدان معناست که زمان حال به خوبی گذشته نیست؟ به هیچ وجه، بلکه فقط به این معناست که شما زمان حال را با برهه ای از گذشته مقایسه می‌کنید که احتمالا برایتان جذابیت بیشتری داشته است. بنابراین به جای مقایسه حال با گذشته، سعی کنید این دو را با هم ببینید و از خودتان بپرسید آیا از شرایط کنونی راضی ام؟ اگر پاسخ تان مثبت است، فرد خوشبختی هستید و اگر منفی است، سعی کنید چیزی بیابید که به شما در دادن پاسخ مثبت کمک کند. شما به دنیا نیامده اید که دیگران را از میدان به در کنید بلکه این جا هستید تا از زندگی رضایتمندانه ای برخوردار باشید. عاقبت گذشته معلوم شده است معمولا ما با حس قطعیت و اطمینانی به گذشته نگاه می کنیم که زمان حال نمی تواند آن را به ما بدهد. در فکر کردن به یک برهه از گذشته، ما از این که بعد از آن مرحله چه اتفاقی می افتد،

اطمینان کامل داریم. به عنوان مثال ممکن است در یادآوری گذشته این توانایی را داشته باشید که با ناراحتی ها راحت برخورد کنید.در گذشته، مقایسه های اجتماعی آسان نبود نیاز به گفتن نیست که ما در عصر شبکه های اجتماعی زندگی می کنیم

. در 10 سال گذشته، شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، توئیتر و اینستاگرام یا اصلا وجود نداشتند یا از محبوبیت کنونی برخوردار نبودند. هرچند از بین بردن یک عادت، کار سختی است اما لازم است که شما تمایل تان به مقایسه های اجتماعی را کنار بگذارید زیرا زندگی مسابقه با دیگران نیست بلکه در واقع شما در حال مسابقه دادن با خودتان هستید. بنابراین روی کاری که انجام می دهید و آن چه به شما احساس شادی، لذت و رضایتمندی می دهد، تمرکز کنید زیرا هدف زندگی، از میدان به در کردن دیگران نیست بلکه داشتن یک زندگی رضایتمندانه است.  دید شما نسبت به گذشته تغییر کرده است همچنان که سن تان افزایش می یابد و تجربیات بیشتری کسب می کنید، نحوه نگاه شما به گذشته نیز تغییر می کند. یک فرد بالغ یا میان سال، شروع به درک درس هایی می کند که در گذشته از زندگی آموخته است و این بر نگاه او به گذشته تاثیر می گذارد. این طرز تلقی از عوامل استرس زا در گذشته که «بالاخره شرایط آن قدرها هم سخت نبود» و احساس اطمینان به این که اگر دوباره با چنان شرایطی روبه رو شوید، می توانید با آن مقابله کنید یک تلقی طبیعی است.

با این حال این لزوما بدان معنا نیست که شما گذشته را به شکل بسیار مطلوبی پشت سر گذاشته اید بلکه فقط به این معناست که اکنون با اطمینان بیشتری با چنان پیشامدهایی مواجه می شوید.دید شما نسبت به گذشته تغییر کرده است همچنان که سن تان افزایش می یابد و تجربیات بیشتری کسب می کنید، نحوه نگاه شما به گذشته نیز تغییر می کند. یک فرد بالغ یا میان سال، شروع به درک درس هایی می کند که در گذشته از زندگی آموخته است و این بر نگاه او به گذشته تاثیر می گذارد. این طرز تلقی از عوامل استرس زا در گذشته که «بالاخره شرایط آن قدرها هم سخت نبود» و احساس اطمینان به این که اگر دوباره با چنان شرایطی روبه رو شوید، می توانید با آن مقابله کنید یک تلقی طبیعی است. با این حال این لزوما بدان معنا نیست که شما گذشته را به شکل بسیار مطلوبی پشت سر گذاشته اید بلکه فقط به این معناست که اکنون با اطمینان بیشتری با چنان پیشامدهایی مواجه می شوید

. باید این موضوع را در نظر داشت که اگر همیشه نگاهمان به گذشته مثبت باشد، هیچ وقت نمی توانیم رو به جلو و در مسیر تعالی حرکت کنیم. زیرا گذشته مدام به آدم تلنگر می زند که قبلاً شرایط خیلی بهتر بود و امکان موفقیت در زمان حال وجود ندارد! با این حال، این یک واقعیت است که بسیاری از واکنش های ما نسبت به زندگی و انتخاب‌های بعدی مان، تحت تاثیر گذشته‌ای است که پشت سر گذاشته ایم. این گذشته می تواند سهم کم یا زیادی در حال و آینده ما داشته باشد و باید تکلیف خودمان را با آن روشن کنیم. در این پرونده می‌خواهیم دقایقی به این موضوع فکر کنیم که: «گذشته چه جایگاهی در حال و اندیشه و آینده ما دارد و چرا نگرش ما به آن، مهم است»؟ ما مردمی نوستالژیک هستیم! واژه نوستالژی در ابتدا برای یک نوع بیماری توسط یک پزشک سوئیسی ساخته شد

. این پزشک دو بیمار داشت که وقتی به وطن خود بازگشتند و با خانواده خود دیدار کردند، درمان شدند! نوستالژی یک احساس غم انگیز همراه با شادی نسبت به اشیا، اشخاص و موقعیت‌های گذشته است. زمانی که به محله قدیمی یا مدرسه دوران ابتدایی خود سر می زنیم، احساسی عجیب همراه با شادی و غم به ما دست می‌دهد؛ ملغمه ای از دلتنگی و یادآوری خاطرات گذشته. در همین زمینه، در جامعه ما، اصطلاحاتی مثل «بچه های دهه شصت» یا «دهه هفتادی ها» وجود دارد که یادآور سبک زندگی و خاطرات و احساسات مشترک نسلی است که از امکانات، اوقات فراغت، وسایل تحصیل و… تقریبا مشابهی برخوردار بودند و با دیدن مثلاً فلان سریال خارجی قدیمی، احساسات جمعی شان برانگیخته می شود! مشابه این افراد،

گروهی هم هستند که مدام از دوران جوانی و وضعیتی که جامعه در آن روزگار داشت، تعریف می کنند. این تعریف از گذشته شاید بیش از آن که مربوط به ویژگی‌های اجتماعی آن زمان باشد، ناظر به شرایطی است که در آن از قدرت جسمی و روحی بهتری نسبت به حال برخوردار بودند و توجه بیشتری به پیرامون خود داشتند و همین امر، ذهنیت مثبتی از فضای اجتماعی آن دوره برایشان به جا گذاشته است. شاید بتوان این گونه گفت که ما ایرانی ها مردمی نوستالژیک هستیم. در رابطه با اینکه مردم دیگر کشورها چگونه‌اند تا در آن‌ کشور و فرهنگ زندگی نکنی، نمی توان قضاوت کرد اما زندگی در ایران این نکته را روشن می‌کند که حافظه تاریخی مردم ما همچنان زنده است؛ این اتفاق خوبی است اما باید در نظر داشت که «حال» هم تاریخ فرداست، پس نباید به آن بی‌توجه بود. چه چیزهای گذشته و حال بیشتر مقایسه می‌شود؟ در گفت‌وگوهای روزمره با افراد خاطره‌باز، معمولا به یک سری مقایسه ها بیشتر بر می خوریم

و فراوانی این مقایسه ها از بقیه بیشتر است. در ادامه این مطلب، به طور خلاصه به برخی از این موارد اشاره می کنیم و البته در قسمت بعد به این می پردازیم که آیا این مقایسه ها واقعاً درست و منطقی است؟ 1- قیمت ها: به این جملات توجه کنید؛ «مرد میانسال: 20 سال قبل با 30 میلیون می شد، نبش همین خیابون خونه بخری اما الان نمی تونی با همون پول، خونه رهن کنی!» و یا «مسافر: آقا من ده هزاری دارم، خرد ندارم. سوار شم؟…. راننده تاکسی: ای بابا! الان ده هزاری که خودش خرده است. بیا بالا». شاید گوشتان با این جملات و جملاتی شبیه به آن آشنا باشد؛ زیاد و کم شدن ارزش پول، پرکاربرد ترین موضوع برای مقایسه وضعیت دو زمان متفاوت است. طرفداران این مقایسه در هر شرایطی و بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی دنیا، کشور و درآمد خودشان معتقدند

وضعیت اقتصادی در زمان گذشته به مراتب بهتر از زمان حال بوده است، چون قدرت خرید داشتی و می توانستی همه چیز بخری! مخالفان این مقایسه معتقدند که اتفاقا قبلا هم شرایط همین بود و خیلی ها نمی‌توانستند خیلی چیزها بخرند! 2- تعاملات اجتماعی: به این جمله دقت کنید؛ «زمان ما احترام بزرگ ترها رو نگه می داشتن، اما حالا چی؟ نمی تونی به بچه‌ت بگی بالای چشمت ابروئه!». تغییرات رفتاری بین انسان ها از دیگر مقایسه های پرکاربرد است. در واقع با گذشت زمان و هسته ای شدن خانواده ها، بسیاری از مناسبات بین افراد خانواده دچار تغییر شد؛ از جمله شکلِ احترام به بزرگ ترها یا سنت هایی مثل صله رحم و دید و بازدید اقوام. در این مورد می شود پذیرفت قدیم واقعاً بهتر بود! چه کسانی در گذشته زندگی می‌کنند؟ یک حقیقت وجود دارد که معمولا آدم ها، خاطرات شیرین گذشته را فراموش نمی کنند اما دوست دارند خاطرات تلخ را به دست فراموشی بسپارند. مثلاً لحظه های پر استرس قبل از امتحانات نهایی مدارس، برای افرادی که سال ها پیش آن را تجربه کرده اند، هیچ مفهومی ندارد و حالا اگر یک خاطره شیرین محسوب نشود، بدون شک خاطره تلخی هم نیست! ولی خاطره دریافت یک مدال در مسابقات ورزشی یا قبول شدن در رشته مورد علاقه در کنکور، همچنان پررنگ و شیرین است. منتها افرادی هم هستند که در یادآوری خاطرات گذشته، افراط می کنند و «اکنون» خود را از دست می دهند و مدام حسرت فرصت های گذشته را می‌خورند. وجه بارز این افراد در زندگی، ناکامی در دستیابی به آن چیزی است که فکر می‌کرده اند حقشان است و به آن نرسیدند. در حالی که مدام فکر کردن به گذشته و امید به اینکه در آینده اوضاع بهتر خواهد شد و «حال» را از دست دادن، سود چندانی ندارد. افرادی که مدام از گذشته تعریف و تمجید می کنند، در واقع از شرایط حال، احساس سرخوردگی دارند. شرایطی که نتوانسته اند آن را بسازند یا خود را با آن تطبیق دهند و به همین دلیل همواره دیدی انتقادی به آن دارند. این که این افراد تا چه اندازه صحیح می‌گویند قابل آزمایش نیست اما از شواهد، این گونه برمی آید که این آدم ها قدرت حل مسئله و مقابله با برخی مشکلات را از دست داده اند و این عدم تطبیق با واقعیت‌ها، آن قدر آزرده خاطر و مضطرب و پریشانشان کرده است که به یاد و خاطرات گذشته پناه می برند و این پناه بردن به گذشته، تاثیرات مخربی بر زندگی شخصی و اجتماعی شان می گذارد. برخلاف این افراد، عده‌ای هم هستند که گذشته را راهنمای آینده در نظر می‌گیرند. این دسته از آدم ها با آگاهی از این موضوع که امروز، گذشته فرداست، از آن بیشترین بهره را می برند و با تلاش و برنامه ریزی، رو به جلو گام برمی دارند. چرا گذشته شیرین بوده؟ بیشتر ما ایرانی ها با دیدن خانه‌ای بزرگ با درختان سیب و پرتقال و نارنج و حوضچه ای در وسط حیاط که چند هندوانه هم در آن است، حس خوبی از روزگاری نه چندان دور را تجربه می‌کنیم. شاید هیچ کدام از ما در چنین خانه هایی زندگی نکرده باشیم و حتی پدر و مادرمان هم زندگی در چنین خانه‌ای را تجربه نکرده باشند اما این احساس مشترک را بارها با دیدن تصاویر و فیلم هایی که روایتگر زمان گذشته است، تجربه کرده ایم. این اتفاق جالب شاید نتیجه علاقه مندی به زندگی ساده اما با کیفیت قدیم است که برای ساکنان شهرهای بزرگی که در واحدهای کوچک برج ها و آپارتمان‌های سر به فلک کشیده محصور شده اند،

غبطه و دلتنگی و حسرت به دنبال دارد. گذشته، ویژگی های دیگری هم داشت که آدم ها را به آن روزها علاقه مند می کند: نزدیک بودن خانه خویشاوندان به هم و بازی کودکان در کوچه ها و تعداد زیاد بچه های همسن و سال در خانواده و فامیل که فرصتی برای افسردگی های ناشی از تنهایی باقی نمی گذاشت. شهرها و محله ها کوچک بود و همه همدیگر را می شناختند و این نکته، به اعتماد و همدلی و دستگیریِ مردم از هم، منجر می شد. وقتی کسی گرفتار یا بیمار بود، افراد زیادی به دیدن و عیادتش می رفتند و نه تنها در دورهمی ها شرکت می کردند که کمک حال میزبان هم بودند. آن روزها فصل های سال هرکدام مراسمی داشت و در سبک زندگی مردم تاثیر عمیق می گذاشت. ورود میوه های نوبرانه، حال و احوال مردم را عوض می کرد و در پایان هر فصل، بساط ترشی و شوری انداختن و پختن رب و درست کردن لواشک و خشک کردن سبزیجات به راه بود.

هر مناسبت مثل عید نوروز و شب یلدا و چهارشنبه سوری و سیزده به در، فرصتی بود برای باهم بودن و به هم محبت کردن و… البته که یک سری ویژگی های این چنینی، نگاه به گذشته را شیرین می کند اما باید حواسمان باشد که ربطی به گذر زمان و گذشته و آینده ندارد بلکه روابط ما آدم ها با یکدیگر و سبک زندگی هایمان است که دستخوش تغییر شده است! شاید لازم است برای خوب کردن حال این روزهایمان، به جای سرک کشیدن در گذشته، تغییراتی در کیفیت زندگی مان بدهیم و نه به گذشته، بلکه به اصل و فطرت خود رجوع کنیم. تعبیری که مرحوم قیصر امین پور به زیبایی آن را دریافته بود: «بیایید

نگاهی هم از نو به سنت کنیم …»

. مقایسه حال و گذشته، چقدر منطقی است؟ وقتی سعی می کنیم موضوعی را در گذشته و حال بررسی کنیم، در واقع قصد «مقایسه» آن موضوع را داریم؛

مقایسه حالت یا موقعیتی در یک زمان، نسبت به زمانی دیگر و در بیشتر اوقات نتیجه جهت‌دار گرفتن از آن. این مقایسه ها در مقام روش شناسی در پژوهش های اجتماعی و انسانی محل بحث است. در واقع شیوه های شناخته شده ای وجود دارد که می گوید به همین سادگی نمی شود دو وضعیت را با هم مقایسه کرد. چون اصولی هست که در یک مقایسه تاریخی باید مورد توجه قرار گیرد که به شکل اجمالی، به مهم ترین این ویژگی‌ها می‌پردازیم

. 1- بدون توجه به زمینه‌های تاریخی، مقایسه امکان‌پذیر نیست: اصلی وجود دارد که هر رویدادی باید متناسب با وضعیت زمانی و جغرافیایی آن رویداد مورد توجه قرار گیرد. یعنی نمی توان دو واقعه تقریباً مشابه مثل «خرید خانه» را با هم مقایسه کرد بدون اینکه به «زمان» آن دو رویداد توجه نکرد. چرا که هر «زمانی»، شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متفاوتی دارد و برای مقایسه دو رویداد تاریخی، باید به همه این عوامل توجه داشت و اصولاً نتیجه مقایسه دو زمان متفاوت بدون در نظر گرفتن شرایط آن، اشتباه خواهد بود. 2- بین واقعیت و روایت واقعیت، فرق است: همچنین در بررسی دو پدیده در دو زمان مختلف، از آنجا که در زمان حال، ویژگی های یک پدیده ملموس تر است، افراد شناخت روشن تر و تسلط بیشتری روی موضوع دارند اما در رابطه با گذشته تنها به روایت ها اکتفا می کنند و از آنجا که روایت ها بازسازی شده واقعیت ها هستند، شاید جهت گیری نادرستی نسبت به یک پدیده داشته باشند. یعنی یک پدیده تاریخی زمانی که از دو شخص متفاوت روایت می شود، دو سر و شکل متفاوت می‌گیرد

؛ چون این افراد هستند که روایت ها را خلق می کنند. در نتیجه قضاوت درباره گذشته سخت می شود چون از منظر هریک از افراد یک جور تعریف می شود و از این نظر، با احتیاط بیشتری باید به مقایسه پرداخت. 3- شاخص‌های مقایسه باید روشن باشد: زمانی که دو وضعیت تاریخی مقایسه می شود باید شاخص هایی مشخص شود که مبنای مقایسه قرار گیرد.

صِرف گفتن اینکه قدیم بهتر بود و الان اوضاع بد است، هیچ کمکی به بحث نمی کند. برای یک مقایسه منطقی، مثلاً باید میزان تولیدات یک کشور و جایگاه آن در مقایسه با کشورهای همجوار در زمان حال در نظر گرفته شود و بعد آن را با زمان گذشته و همان شاخص مقایسه کرد.

در حالی که ما در مقایسه ها فقط بخشی از زندگی خوب روزهای کودکی و نوجوانی را با همه زندگی امروزمان مقایسه می کنیم. با این توصیف، بسیاری از مقایسه هایی که در گفت و گوهای روزمره با آن مواجهیم از این اصول بی بهره اند و در واقع جدال هایی اشتباه از نظر منطقی هستند که نه تنها سودی ندارند بلکه باعث هدر رفتن وقت و گاهی عصبی و مایوس شدن افراد می‌شوند.

اخبار مرتبط

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

#فیلم_هایی برای آشنایی با #آئین_بهائیhttps://youtube.com/playlist?list=PLa0L_XoE3uM6UOCBv6Tnq1ASFfezuwh7j
..
https://youtube.com/playlist…
..

One thought on “مقایسه زمان حال و گذشته

  1. تحولاتی که دنیا بخود بخاطر ظهور حق در ایران دید بیشتر شبیه به یک معجزه بود اینکه من و شما تنها از طریق یک وسیله کوچک از دو گوشه دنیا تبادل اندیشه میکنیم هم معجزه کوچکی نیست .بنظرم
    بزرگترین معجزه ی تمام دورانهاست 
    اگر صدسال قیل به شما می گفتند یک شی یا وسیله ای به اندازه یک بند انگشت که می توان دریک لحضه چندمیلیون کتاب را درآن جا دادمنطقی بود

    Like

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s