سعدی را به زنجیر بسته بودند

سعدی را به زنجیر بسته بودند

و مانند بردگان با او رفتار می‌کردند.

آن‌ قدر وضعیت او و سایر بردگان اسفناک بود که

دل هر تازه‌واردی را در شهر اطراف دمشق و یا «طرابلس» (در لبنان امروزی) را به درد می‌آورد. از همان شروع اسارت در سال 1227 میلادی توسط صلیبیون سعدی هفت سال عمرش را در همین وضعیت به سر ‌برد.

. سعدی هم به کار کندن خندق مشغول شد. بگذارید کمی به عقب‌تر برویم و ببینیم سعدی چرا اسیر شده بود و اصلا در عکا چه می‌کرد؟

سعدی در باب دوم گلستان سعدی با نام «در اخلاق درویشان» این ماجرا را این‌ طور شرح می‌دهد: ماجرایی که الزاما به معنای روایت درست تاریخی نیست و حکایتی است از این شاعر و نویسنده‌ ایرانی. «از صحبت یاران دمشقم ملالتی پدید آمده بود، سر در بیابان قدس نهادم و با حیوانات انس گرفتم تا وقتی که اسیر فرنگ شدم.» این‌ طور که معلوم است، او به سمت اورشلیم در حرکت بوده، چون بر اساس آخرین اخباری که از جنگ‌های صلیبی پیشین در ذهن داشت،

تصور می‌کرد اورشلیم در دست مسلمانان باشد. ولی سعدی نمی‌دانست

سعدی در زمان حمله مغول ها به ایران نمی‌دانست که صلیبیون پیمان صلح «سن فرانچسکو ۱۲۲۱» را نقض کرده و دوباره به سرزمین‌های مقدس حمله کرده‌اند. آنها در جنگ ششم صلیبی بر بخش‌های زیادی از منطقه‌ اورشلیم، یعنی نواری بین اورشلیم و عکا حکومت می‌کردند و مسلمانان فقط «قبه‌الصخری» و مسجدالاقصی را در اختیار داشتند. سعدی بی‌خبر وارد متصرفات صلیبیون شده بود که توسط آنها به اسارت درآمد. در آن مقطع رسم بود که هر مسلمان و یهودی می‌توانست با پرداخت «سربها» افراد آزادشده‌ خود را به سرزمین‌های اسلامی برساند اما سعدی چون آه در بساط نداشت، ناچار بود مدت زمان مدیدی در خندق طرابلس برای لایروبی کار کند. البته مسلمانان توانگر هم به سرزمین‌های تحت تصرف صلیبیون می‌آمدند و مسلمانان اسیر شده را آزاد می‌کردند.

به گزارش ایسنا، ماهنامه «سرزمین‌ من» در ادامه نوشت: «گر چه در آن زمان همه‌ سرزمین‌های اسلامی به دست «صلاح‌الدین ایوبی» آزاد شده بود اما هنوز بخش‌های کوچکی در سواحل شرقی مدیترانه از جمله طرابلس طعم آزادی را نچشیده بودند. این سرزمین‌های کوچک هر کدام سهم سرداری صلیبی شده بودند تا روزنه‌ امیدی باشند برای فئودال‌ها در فتح دوباره‌ همه‌ی اراضی امپراتوری. قرعه‌ لبنان به «ریموند کنت تولوز» – فاتح بخش شمالی لبنان – رسیده بود. وقتی سربازان صلیبی شیخ مصلح‌الدین سعدی را با صدها اسیر مسلمان و یهودی از «عکا» – در سرزمین‌های اشغالی امروز – به آنجا بردند، ریموند که هنوز نتوانسته بود دژ طرابلس را که حصاری مستحکم داشت، به دست بیاورد، این بردگان را وادار کرد تا کار کندن خندق در بیرون استحکامات نظامی شهر طرابلس را انجام دهند

در سفرنامه‌ ناصرخسرو آمده: «از مراتب لطف و احسان خدای تعالی بر اسیران در این شهرهای فرنگی شام این است که هر یک از شاهان و دولتمندان مسلمان، خاتونان و توانگران در این صفحات شام بخشی از مال خود را به آزاد کردن اسیران مغربی اختصاص می‌دهد.»

یکی از همین توانگران مسلمان که از حاکمان حلب بود و از قضا سعدی را هم می‌شناخت، با دیدن او بسیار تعجب کرد. او سعدی را به ۱۰دینار فدیه خریداری و آزاد کرد و با خود به حلب برد و پیشنهاد داد که سعدی با دخترش ازدواج کند. شیخ شیراز نیز دختر حاکم حلب را که ۱۰۰دینار کابینش بود، به همسری برگزید. همسری که به تعبیر خود سعدی «بدخوی و ستیزه‌روی و نافرمان بود. زبان درازی کردن گرفت و عیش مرا منغّص داشتن. باری زبان به تَعَنّت دراز کرده همی گفت: تو آن نیستی که پدر من تو را از فرنگ بازخرید؟»

سعدی هم جواب داده: «بلی من آنم که به ده دینار از قید فرنگم بازخرید و به صد دینار به دست تو گرفتار کرد.» سعدی سرانجام راهی جز این نمی‌بیند که عطای این زندگی را به لقایش ببخشد و به شیراز بازگردد.»

گلچینی از شعر و ترانه ها

Rating: 1 out of 5.

منتخبی از شعر شاعران

منتخبی از شعر شاعران معاصر ای چرخ و فلک دوندگی ما را کشت / بر درگاه خالق بندگی ما را کشت این زحمت روزگار ، این منت خلق ، ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت + آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در ِ این خانــه ندانــم به…

دوباره میسازمت وطن

دوباره میسازمت وطن…اگر چه با خشت جان خویش!ستون به سقف تو میزنم…اگر چه با استخوان خویشدوباره می بویم از تو گل…به میل نسل جوان تو…دوباره می شویم از تو خون!به سیل اشک روان خویشدوباره یک روز آشنا…سیاهی از خانه میرود!به شعر خود رنگ میزنمز آبی آسمان خویش…اگر چه صد ساله مرده ام!به گور خود خواهم…

شبکه صدا و سیما و لیست جراید

صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران  تلفن: تهران و شهرستان‌ها 162  مکاتبات الکترونیکی: pr.media@irib.ir  پیامک: 30000162  آدرس : خیابان ولیعصر، خیابان جام جم، اداره کل روابط عمومی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شبکه‌های سیما شبکه‌های صدا شبکه‌های استانی شبکه‌های برون مرزی خبرگزاری‌ها روزنامه‌ها و جراید

https://www.youtube.com/shorts/2pEy1njubAg

https://youtube.com/shorts/2pEy1njubAg?feature=share

One thought on “سعدی را به زنجیر بسته بودند

  1. از صحبت یاران دمشقم ملالتی پدید آمده بود. سر در بیابان قدس نهادم و با حیوانات انس گرفتم.

    تا وقتی که اسیر فرنگ شدم و در خندق طرابلس با جهودانم به کار گل بداشتند.

    یکی از رؤسای حلب که سابقه‌ای میان ما بود گذر کرد و بشناخت و گفت: ای فلان! این چه حالت است؟!

    گفتم: چه گویم:

    همی‌گریختم از مردمان به کوه و به دشت

    که از خدای نبودم به آدمی پرداخت

    قیاس کن که چه حالم بود در این ساعت

    که در طویله نامردمم بباید ساخت

    پای در زنجیر پیش دوستان

    به که با بیگانگان در بوستان

    بر حالت من رحمت آورد و به ده دینار از قیدم خلاص کرد و با خود به حلب برد و دختری که داشت به نکاح من در آورد به کابین صد دینار.

    مدتی بر آمد، بدخوی ستیزه روی نافرمان بود. زبان درازی کردن گرفت و عیش مرا منغّص داشتن.

    زن بد در سرای مرد نکو

    هم در این عالم است دوزخ او

    زینهار از قرین بد زنهار

    وَ قِنا رَبَنا عذابَ النّار

    باری زبان تعنّت دراز کرده همی‌گفت: تو آن نیستی که پدر من تو را از فرنگ باز خرید؟

    گفتم: بلی! من آنم که به ده دینار از قید فرنگم باز خرید و به صد دینار به دست تو گرفتار کرد.

    شنیدم گوسپندی را بزرگی

    رهانید از دهان و دست گرگی

    شبانگه کارد در حلقش بمالید

    روان گوسپند از وی بنالید

    که از چنگال گرگم در ربودی

    چو دیدم عاقبت خود گرگ بودی
    در اخلاق درویشان »
    حکایت شمارهٔ ۳۱

    قضیّه طرابلس یا خندق طرابلس اینگونه بوده که عدّه ای از صلیبیان یا همه صلیبیان یا عدّه ای از مسیحیان، عدّه ای از مسلمانان و عدّه ای از یهودیانو اسیر کرده بودن و به زور، به کار یا کارِ سخت، وا می داشتن.

    Like

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s