قسمتی از کتاب ایقان

خلوتیان آسمان تا چه شراب میخورند= کتاب ایقان رحیق مختوم شرابی است سربسته که خداوند در روز قیامت آن را باز میکند

منظور همین آیات الهی بود

صبح ۲۳ مارچ

حضرت بهاءالله در مثنوی مبارک خودكه در(اثار قلم اعلي ،ج٣،ص١٦٨،درج گرديده)

می فرمایند:

زین بهار قدس روح آید برون

و زهوایش نور نوح آید برون

بر نشاند اهل کشتی را بفُلک

پس ببخشد هر که را سد گونه مُلک

ای جمال الله برون آ ، از نقاب

تا برون آید ز مغرب آفتاب

نافهء علم لدنی برگشا

مخزن اسرار غیبی برگشا

تا ز مشکت بو برند این مردگان

تا ز خمرت خوش شوند این بیهشان

این ذلیل ارض وحدت را ، ز جود

خلعت عزّت بپوشان ای ودود

..​

..

این کتاب برای هر کسی معنی خاصی ندارد بلکه برای هر کسی که آنرا میخواند از نو نازل میشود

بنابر این چرا مسلمین هنوز معتقدند قیامت با شرایط خاص وعلائم وحشتنا کی مثل فرو ریختن ستارگان وماه از آسمان اتفاق می افته و صوراسرافیل شیپورش را به صدا در می آوره ومردگان  برای حساب رسی ازخاک بلند می شوند و منظور اینست که همه  این چیزها را به حسب ظاهر می بینند جمال قدم درکتاب ایقان می فرمایند مقصود ازقیامت قیام حضرت رسول است به امر الهی باری  کسانی که  به حضرت بهاءالله ایمان آوردند دست کمی ازحضرت رسول و یارانش وائمه و علیا نداشتند

علت نزول کتاب مقدس ایقان بخاطر اشکالات قرآن  کریم و مقدس  بوده زیرامنتقدان موارد متعددی از تناقضات قرآن را مطرح کرده‌اند[۱۰][۱۱] مانند حرام بودن یا نبودن شراب،[۱۲] شیطانی بودن شراب در آیۀ۹۰ سورۀ مائده (سورۀ ۵) و آیۀ۲۱۹ بقره (سورۀ ۲) و رودهایی از شراب که در بهشت جاری هستند در آیۀ۱۵ سورۀ محمّد (سورۀ ۴۷) و آیات ۲۲ تا ۲۵ سورۀ المطففین (سورۀ ۸۳) و این سؤال پرسیده شده است که چطور شراب شیطانی به بهشت راه یافته است.[۱۱] آن گروه از مسلمانانی که قرآن را تفسیر می‌نمایند

مانند مکارم شیرازی مخالف هر گونه تناقض در قرآن هستند و دیگران را به تفسیر به رأی متهم می‌کنند، و می‌گویند که تفسیر به رای تفسیری بر خلاف موازین علم لغت برای «تطبیق دادن آن بر پندارها و خیالات باطل و تمایلات شخصی و گروهی» است.[۱۳] برخی از این تناقضات با پاسخ‌هایی از طرف برخی مراجع اسلامی متفاوت با عنوان شبهه همراه بوده‌اند.[۵][۶] برخی از تناقضات مطرح شده توسّط منتقدان عبارتند از:

ریشه بیچارگی کجاست: آیا شر و مصیبت از طرف شیطان است (سورۀ ص(۳۸) آیۀ۴۱)؟ از خود ماست (سورۀ النساء(۴) آیۀ۷۹)؟ یا از طرف الله (سورۀ النساء(۴) آیۀ۷۸)؟[۱۱]دت زمان خلقت آسمان و زمین:[۴][۱۱][۱۴] در سورۀ الاعراف(۷) آیۀ۵۴، سورۀ یونس(۱۰) آیۀ۳، سورۀ هود(۱۱) آیۀ۷ و سورۀ الفرقان(۲۵) آیۀ۵۹ آفرینش زمین و آسمان (در برخی تفاسیر آکادمیک انگلیسی زبان بهشت، سپهر یا آسمان[۱۵]) ۶ روز بیان شده است اما در سورۀ فصلت(۴۱) آیات ۹ تا ۱۲ جمع روزهایی که الله برای خلقت زمین و آسمان به آن‌ها اشاره می‌کند ۸ روز است. از طرفی مدت زمان خلقت زمین که آیۀ۹ فصلت می‌گوید ۲ روز و آیۀ۱۰ می‌گوید ۴ روز.[۴] مراجع مسلمان می‌گویند که خلقت زمین در سورۀ فصلت ۴ روز بوده که با ۲ روز آسمان نتیجه ۶ روز باشد اما آیۀ۹ خلقت زمین را ۲ روز عنوان کرده است و نه ۴ روز.[۴][۶] برخی دیگر از مراجع مسلمان با استناد به آیات دیگر قرآن که روزهای الله را با طول متفاوت برای انسان عنوان کرده این روزها را به دوره تفسیر می‌کنند و می‌گویند که طول این روزها در سوره‌های مختلف متفاوت بوده است

اما از طرف دیگر در سورۀ بقره(۲) آیۀ۱۱۷ گفته شده است که جهان به صورت آنی خلق می‌شود و نه طی چند روز یا دوره بسیار بلند زمانی در گذشته: «خدا می‌گوید که باش پس می‌باشد»[۱۱] اما در بارۀ‌ این بحث بسیار کهن خلقت جهان ملاصدرا در نظریه حرکت جوهری می‌گوید که خدا ذات جهان را دم به دم خلق می‌کند هرچند که با خلقت طی چند دوره طولانی متفاوت است. زکریای رازی گفته است که «اگر خداوند خالق جهان است، چرا پیش از خلق جهان جهان را خلق نکرد؟»(اشاره به موضوع تغییر حکمت تصمیمات خدا طی زمان).[۱۶] عبدالکریم سروش در کتاب نهاد ناآرام جهان که آن را پیرامون حرکت جوهری نگاشته می‌نویسد: «عظمت و اهمّیت کشف و ابتکار نظریه حرکت جوهری… به هیچ روی کمتر از اهمّیت.. دو کشف عظیم علمی در سراسر تاریخ علم و اندیشه (یعنی دو نظریه جاذبه عمومی نیوتن و نسبیت عام آلبرت اینشتین) نیست»[۱۷]
ترتیب خلقت زمین و آسمان: در سورۀ بقره(۲) آیۀ۲۹ اول زمین آفریده شده است سپس آسمان اما در سورۀ النازعات(۷۹) آیۀ۲۷ تا ۳۰ اول آسمان آفریده شده است سپس زمین.[۱۱][۱۸]
چسباندن یا جدا کردن: در سورۀ فصلت(۴۱) آیۀ۱۱ می‌گوید زمین و آسمان از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند اما در سورۀ الانبیا(۲۱) آیۀ۳۰ می‌گوید که آن‌ها ابتدا یکی بودند و بعداً از یکدیگر جدا شدند.[۴][۱۱]
انسان از چه ساخته شد:[۱۱]
• از لخته خون (سورۀ العلق(۹۶) آیات ۱–۲)[۱۱]
• آب (سورۀ الانبیا(۲۱) آیۀ۳۰، سورۀ النور(۲۴) آیۀ۴۵، سورۀ الفرقان(۲۵) آیۀ۵۴)[۱۱]
• «چیزی مانند سفال»(سورۀ ۳ آیۀ۵۹، سورۀ ۳۰ آیۀ۲۰، سورۀ ۳۵ آیۀ۱۱).[۱۱] 5. گرفتن روح در زمان مرگ: سورۀ السجده(۳۲) آیۀ۱۱ می‌گوید فرشته مرگ روح را می‌گیرد اما سورۀ محمّد(۴۷) آیۀ۲۷ می‌گوید فرشتگان می‌گیرند و سورۀ الزمر(۳۹) آیۀ۴۲ می‌گوید الله است که روح را از انسان‌ها هنگام مرگ می‌گیرد.[۱۱]


گرفتن روح در زمان مرگ: سورۀ السجده(۳۲) آیۀ۱۱ می‌گوید فرشته مرگ روح را می‌گیرد اما سورۀ محمّد(۴۷) آیۀ۲۷ می‌گوید فرشتگان می‌گیرند و سورۀ الزمر(۳۹) آیۀ۴۲ می‌گوید الله است که روح را از انسان‌ها هنگام مرگ می‌گیرد.[۱۱]
در سورۀ حج(۲۲) آیۀ۴۷ و سورۀ سجده(۳۲) آیۀ۵ روزهای الله برابر ۱۰۰۰ سال بشر است اما در سورۀ العروج(۷۰)(که به المعارج یا سئل‌سائل نیز مشهور است) آیۀ۴ روزهای الله برابر ۵۰۰۰۰ سال بشر است.[۴][۱۱]


الله و تخت او: الله از رگ گردن به انسان نزدیکتر است (سورۀ ق(۵۰) آیۀ۱۶) و در عین حال بر روی تختش نشسته است (سورۀ الحدید(۵۷) آیۀ۴) تختی که روی آب بنا شده است (سورۀ هود(۱۱) آیۀ۷) و در عین حال به قدری دور است که رسیدن به او بین ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰۰ سال طول می‌کشد (سورۀ السجده(۳۲) آیۀ۵، سورۀ المعارج(۷۰) آیۀ۴).[۱۱]
تعداد فرشتگان مریم: سورۀ آل‌عمران(۳) آیات ۴۲ و ۴۵ در بارۀ‌ باردار شدن مریم از چندین فرشته صحبت می‌کند اما سورۀ مریم(۱۹) آیات ۱۷ تا ۲۱ تنها از یک فرشته صحبت می‌کند.[۱۱]
دسته‌های روز قیامت: در سورۀ الواقعه(۵۶) آیۀ۷ ادعا می‌شود که در روز قیامت مردم به سه دسته می‌شوند، اما در سورۀ البلد(۹۰) آیات ۱۸ و ۱۹، سورۀ الزلزله(۹۹) آیات ۶ و ۷ تنها دو گروه.[۱۱]
.

بخش شانزدهم- قسمت دوم

بخش شانزدهم- قسمت دوم – معرفی دیانت بهائی

1) تناقض و انتقاد از دیدگاه منتقدان، مجموعۀ آیات نه تنها با هم هماهنگ نیستند، بلکه در بعضی موارد یکدیگر

آیا همه ما درروزهای قیامت  به سر نمی بریم  وجزای اعمال خود را  مانند قیامت درهمین جهان داریم با تن خود پس نمی دهیم ؟ هر چه میکاریم مگر با دست خود درو نمیکنیم

 قرآن كريم براي نشان دادن ويژگي هاي قيامت كه مسلماً آثار تربيتي فوق العاده اي دارد از نامهاي گوناگون استفاده مي كند تا ترسيم دقيقي در مجموع آيات از آن روز عظيم و حوادث فوق العاده و تكان دهنده آن كرده باشد شکی نیست حق فرموده اند ,همه ما ها درمنظر دید الهی هستیم  خیمه عدل عالم به دو ستون محکم و پا برجاست مجازات ومکا فات بطور مثال ؛ ما جزای اعمال خود  و دیگران را  بطور واضع وشفاف  در صورت افراد و همیطور نوع حرف وسخن  اشخاص می  ببینیم  بطور نمونه  صورت یک مرد شراب خوار به مرور زمان شکسته می شود  جزای خوش گذرانی های او را تن فرسوده  ومریض اش که اینک پیر شده است را با ید با انواع سکته ها ی خفیف  پس  دهد  همنطور مواد مخدر بنابراین مفهوم قیامت است که مهم است و الان است چرا که  همه ما ها در منظر دید خدا هستیم  برای همین بود که کانون های رنج و عذاب  را خداوند در مغز وصورت  ما  گذاشت  و همینطور بهشت و یا جهنم  که   در درون مغز ما ست  در واقع ما داریم  چوب نیت واعمال مان را مانند پس دادن حساب  در روز قیامت را می  خوریم  و جزای آنرا هم بخوبی پس می دهیم  دلیل محکمی هم هست  است  از حضرت رسول  ایشان  فرموده اند  که همه در روز قیامت  بدون اینکه   ازشان سئوالی شود و  یا اینکه سخنی بگویند ازروی صورت وچهره هایشان شناخته می شوند

ولی  مسلمانان به قیامت معا د   می گویند  روزی که مرده ها از زیر خاک برانگیخته می شوند  و آنرا بنا  و در رابطه با جسم  معنی میکنند  یعنی به معاد جسمانی اعتقاد دارند و ظاهرآ برای  بقاع روح  به معاد روحانی اعتقا دی ندارند مولوی  و سایر فیلسوفان اسلامی معاد را مربوط  به بقای روح می دانند و معاد  را مسلمآ امری روحا نی میدانستند مولانا صفت ومعنی قیامت را ازآیات قرآنی آموخت آنگاه این قیامت را درمصاحبت  با شمس تبریزی تجربه کرد … مرده بود زنده شد گریه بود و خنده شد فانی بود وپاینده شد وچنان زیر وزبر شد و آموخت که به یوسف که می رسید  میگفت   یوسف زاینده  شد و آنگاه قیامت را درجان هر عارفی حاضر میدید ودانست که اگر تا قیامت کسی قائم نشود دوباره ازخاک وجود خود برنمی خیزد وتولد نوین  نیا بد ودرضمره اولیای حق در نمی آید .

. دردرونشان صد قیامت نقد است .

. کمترین آنکه شود 

همسایه مست ..

 کار مردان روشنی وگرمی است .

. کار دونان 

حیله و بی شرمی است

 او پیامبران را چون یک قیامت مجسم می دید وقتی از او می پرسیدن قیامت کی برپا خواهد شد می گفت .. با زبان حال می گفتی بسی … کی زمحشر حشر را پرسد کسی / شرط دیدن قیامت چشیدن قیامت است واو مزه قیامت را چشیده بود چون خودش بینای قیامت بود  از روحانیان  زمان خودش با طعنه  می پرسید  بسیار خوب پس حالا.. چون قیامت کوه ها بر می کند … پس قیامت این کرم کی می کند  .؟… کو حمیت تا زتیشه ور کلنگ … این چنین کوه را بکلی برکند ؟

و جزا و مجازات و پاداش ما در زندگی هم لابد همین است که هر چه میکاریم همان را بدست خود درو میکنیم 

 قیامت روزي است كه بندگان پروردگارشان را ملاقات مي كنند، روزي است كه انسانها با فرشتگان حساب و پاداش و كيفر تلاقي دارند،

حضرت عبدالبها، میفرمایند 

ای بنده بهاء درخبراست که در یوم رستخیز زمین به یکدیگر نزدیگ گردد اما ندانستند که ضنایع بد یعه شرق و غرب را همدم نما ید و اکتشافات جد یده جنوب و شمال را همراز کند گمان نمودند که به واسطه عصر و حصر اراضی نزدیگ یکدیگر گردند 

دسته‌های روز قیامت: در سورۀ الواقعه(۵۶) آیۀ۷ ادعا می‌شود که در روز قیامت مردم به سه دسته می‌شوند، اما در سورۀ البلد(۹۰) آیات ۱۸ و ۱۹، سورۀ الزلزله(۹۹) آیات ۶ و ۷ تنها دو گروه.[۱۱]
نابودی قوم عاد: در سورۀ القمر(۵۴) آیۀ۱۹ اشاره شده است که الله برای نابودی قوم عاد یک روز لازم داشت، امّا در سورۀ فصلت(۴۱) آیۀ۱۶ و سورۀ الحاقه(۶۹) آیۀ۶ به ۷ شبانه روز اشاره شده است.[۱۱]
ریشه بیچارگی کجاست: آیا شر و مصیبت از طرف شیطان است (سورۀ ص(۳۸) آیۀ۴۱)؟ از خود ماست (سورۀ النساء(۴) آیۀ۷۹)؟ یا از طرف الله (سورۀ النساء(۴) آیۀ۷۸)؟[۱۱]
رحمت الله چقدر است: الله رحمت را بر خود مقرر کرده است (سورۀ الانعام(۶) آیۀ۱۲) هرچند بعضی از اشخاص را هرچند که می‌تواند هدایت نمی‌کند (سورۀ الانعام(۶) آیۀ۳۵، سورۀ ابراهیم(۱۴) آیۀ۴).[۱۱]
آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه: از یکدیگر سؤال نخواهند کرد (سورۀ المومنون(۲۳) آیۀ۱۰۱)، اما همچنان در یک پرس و جوی دو جانبه شرکت خواهند کرد (سورۀ الطور(۵۲) آیۀ۲۵) و از یکدیگر سؤال خواهند کرد (سورۀ الصافات(۳۷) آیۀ۲۷).[۱۱]
ناقص یا با جزئیات کامل: قرآن در جاهایی ادعا می‌کند که کامل است و تمامی جزئیات را دارا می‌باشد و هیچ چیز باقی نمانده است که در آن نباشد (سورۀ الانعام(۶) آیۀ۳۸، سورۀ الانعام(۶) آیۀ۱۱۴، سورۀ یوسف(۱۲) آیۀ۱۱، سورۀ النحل(۱۶) آیۀ۸۹ و…) اما چیزهای بسیاری هستند که قرآن آن‌ها را ناتمام باقی می‌گذارد، برای مثال مسئله شراب و شبهات موجود در قرآن.[۱۱]
پرستش یک خدا یا یک خدای دیگر: به محمّد دستور می‌دهد که به ناباوران بگوید، شما چیزی را نمی‌پرستید که من می‌پرستم (سورۀ الکافرون(۱۰۹) آیۀ۳) هرچند سوره‌های دیگر در قرآن به طور مشخص اشاره می‌کنند که آن ناباوران در واقع خدایی را پرستش می‌کنند که همان الله است.[۱۱][۱۹]
شفاعت کردن یا شفاعت نکردن: قرآن در مورد این‌که آیا در روز آخرت شفاعتی وجود خواهد داشت یا نه دچار تناقض می‌شود، در سورۀ البقره(۲) آیۀ۱۲۲ و ۱۲۳، سورۀ الانفطار(۸۲) آیات ۱۸ و ۱۹ و… می‌گویند شفاعتی وجود ندارد؛ امّا سورۀ النجم(۵۳) آیۀ۲۶، سورۀ الزخرف(۴۳) آیۀ۸۶، سورۀ سبا(۳۴) آیۀ۲۳، سورۀ طه(۲۰) آیۀ۱۰۹(می‌گویند وجود دارد) و البتّه هر دو این پاسخ‌ها را می‌توان با احادیث مختلف پشتیبانی کرد.[۱۱] و موارد متعدد دیگری مانند برده‌داری از کنیز و غلام که در آیات متعدد قرآن هم تأیید شده است[۹][۲۰][۲۱][۲۲] هم برعکس به آزاد کردن آنان توصیه شده.[۲۲]
1.2) انتقادات اخلاقی، ستم و بی‌عدالتی در قرآن
مواردی متعدد توسّط منتقدان قرآن مطرح شده است،[۱۰][۲۳][۲۴] که برخی از فیلسوفان یا روحانیون نواندیش دینی مانند عبدالکریم سروش یا سید ایاد جمال‌الدین این موارد را مطابق اخلاقیات تمدن مدرن امروزی جهان نمی‌دانند و سروش با اشاره به «خوانش اخلاقی تاریخی»، قرآن را نیازمند خوانش رؤیا و خوابگزاری مطرح می‌کند.[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸] همچنین وی این مسائل اخلاقی مورد انتقاد در قرآن را در مواردی دوره‌ای و رویدادی مطرح می‌کند که نباید در عصر حاضر به آن آیات عمل شود،[۷] و می‌گوید که محمّد از خدا برتر بوده و قرآن مخلوق خود محمّد است بر اساس ارتباطی که به واسطه عالم رؤیا با خدایش داشته است و می‌گوید که کلام‌الله پنداشتن خود کتاب قرآن شما را در شرایطی سخت و لاینحل در بارۀ‌ مسائل اخلاقی قرار خواهد داد[۷] که مشابه نظر سم هریس در بارۀ‌ ممکن بودن اسلام میانه‌رو و دوری از تندروی اسلامی که ناشی از برداشت تحت‌الفظی از قرآن می‌باشد است.[۸] ایاد رئوف جمال‌الدین روحانی شیعه سکولار عراقی، نماینده ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ مردم شهر ناصریه در مجلس عراق که در دوران رژیم بعث ۱۶ سال از تبعید خود را در ایران و در حوزه علمیه قم گذراند و از منتقدان شدیدالحن نظام جمهوری اسلامی است، در بارۀ‌ ضرورت انسانی و دینی جدایی دین از حکومت علاوه بر نفاق در دوران حکومت پیامبر اسلام که منجر به نزول سورۀ مدنی منافقون شد می‌گوید که تأیید برده‌داری در قرآن و اسلام و توهین به غیر مسلمانان عامل مهم دیگری برای ضرورت جدایی دین از بنیاد حکومت مدنی و مردمی‌بر پایۀ دموکراسی است.[۹][۱۹] برخی از موارد غیراخلاقی قرآن عبارتند از:
https://bahaiworldreligion.com/%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%b4%d8%a7%d8%a8%d9%87-%d9%88%d8%a7%d8%b1%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86-2/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%a7%db%8c%d9%82%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%ae%d8%b2%d9%86-%d8%ad%d9%82%d8%a7%d8%a6%d9%82-%d8%a7%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d9%84%d9%87%db%8c/

.

One thought on “قسمتی از کتاب ایقان

  1. حتی در جایی نوح قوم خود را از پرستش خدایان باطلی نهی می‌کند (با ذکر نام این خدایان) که خدایانیاند که عربه‌ای زمان محمّد می‌پرستیدند نه خدایان قوم نوح.[۶۶] در توضیح آیۀ۲۳ سورۀ نوح که چرا قرآن مشرکین عرب را از پرستش خدایان زمان نوح بر حذر می‌دارد برخی مفسّران گفته‌اند بت‌های قوم نوح یعنی ود، سواع، یغوث، یعوق و نسر -که بر گرفته از شخصیتهای حقیقی زمان نوح با همین نامها بودند[۶۷]- پس از طوفان تا مدتها زیر خاک ماندند تا این‌که اعراب آن‌ها را بیرون آوردند و خود به پرستش آن‌ها روی آوردند.[۶۸] پس عجیب نیست که در نزد مشرکان قریش این قصه‌ها به اندازۀ داستانه‌ای رستم و اسفندیار جالب نبود. داستانه‌ای اخیر را نذر بن حارث با مکیان بازمی‌گفت و آن‌ها را در سفرهای تجاری‌اش به ایران آموخته بود. محمّد به قدری از رقابت پیش آمده با نذر خشمگین بود که هنگامی که نذر در جنگ بدر اسیر شد به وی رحم نکرد و بکشتش. در حالی که در موارد دیگر هم‌وطنان را بخشوده بود.[۶۲]

    2.2.2) صحّت تاریخی
    از دید مسلمانان، مفسّرین اهل سنّت به صورت تاریخی همواره معتقد به صحت تاریخی قرآن بوده به این معنی که آیات قرآنی که امروزه در دست ما است دقیقاً همان چیزی است که محمّد بیان کرده‌است و هیچ‌گونه تغییری اعم از حذف یا اضافه در آن صورت نگرفته‌است.[۶۹][۷۰] البتّه اهل سنّت به صورت سنّتی سه طریق اصلاح را پذیرفته‌است: با استناد به آیاتی مانند رعد ۳۹ یا اعلی ۶–۷ تفاسیر سنّتی اهل سنّت پذیرفته‌اند که خود خدا ممکن است باعث بشود که محمّد برخی از آیات را فراموش کند و یا حتی آیاتی از قرآن را حذف کند (مقایسه کنید با تفاسیر شیعه مانند تفسیر المیزان که این موضوع را نمی‌پذیرند). دیگر این‌که ممکن است برخی از آیات قرآن جایگزین آیات دیگر شده باشند (ناسخ و منسوخ). امّا علاوه بر این‌ها برخی از علمای اهل سنّت هم معتقد بودند که تحت نظارت جبرئیل، محمّد برخی از آیات را که به او وحی شده بود را در قرآن قرار نداده‌است.[۷۱] از نظر تاریخ‌شناسی، به گفته ویلیام مونتگمری وات و ریچارد بل، اگر هرگونه تغییری از طریق اضافه کردن، حذف کردن، و یا تغییر متن اتّفاق افتاده بود، تقریباً با قطعیت جدال درمی‌گرفت، ولی رد و نشانی کمی از جدال مشاهده می‌کنیم. خیلی از افراد مذهبی‌تر مسلمان رفتار عثمان را توهین‌آمیز یافتند و او نهایتاً بسیار غیرمحبوب شد، اما عموماً اتّهام تحریف قرآن در لیست اتّهامات او قرار نگرفته و هیچوقت نکته اصلی نبوده‌است. البتّه دیدگاه شیعه وجود داشته که بخش‌هایی از قرآن که به علی و خاندان او اشاره داشته از قرآن حذف شده‌اند. امّا این اتّهام به همان اندازه به عثمان وارد شده که به دو خلیفه اول، که قرآن اوّلین بار تحت نظارت آن‌ها فرض شده‌است که جمع شده، نیز وارد شده‌است. به گفته وات و بل، این ادعا بر پایۀ دلایل اعتقادی بوده و برای مورخین مدرن جذابیتی ندارد.[۳۹][۴۰]

    2.2.2.1) عدم تعلق سورۀ فاتحه به قرآن
    سورۀ فاتحه امروزه در صدر قرآن جای گرفته‌است. محتوای این سوره تماماً دعایی است و آکنده از راز و نیاز با خداست. پس از نظر منتقدان کلام خدا نیست وانگهی کلام کسی‌است که با خدا سخن می‌گوید (طبعاً محمّد).[۷۲] برای نمونه در بندهایی از سوره‌ آمده‌است «تنها تو را پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم. به راه راستمان هدایت کن.» این سوره در شماری از نسخه‌های قرآن نبود. مثلاًعبدالله بن مسعود از کاتبان وحی و حافظان قرآن این سوره و دو سورۀ معوذتین را کلام خدا نمی‌داند.[۷۳] تفصیل ماجرا این‌که بر اساس برخی روایات هنگام تدوین قرآن اختلافی بین صحابه در مورد این‌که آیا سورۀ فاتحه از اول قرار بوده که در مصحف قرآن قرار بگیرد یا نه رخ داد. عبدالله بن مسعود با قرار دادن سورۀ فاتحه (و دو سورۀ معوذتین) در مصحف مخالف بود زیرا می‌گفت که سورۀ فاتحه به هیچ جای خاصّی از قرآن تعلق ندارد و اگر بخواهد آن را در مصحف قرار دهد باید آن را در اول هر بخش از قرآن تکرار کند.[۷۴][۷۵] برخی از دانشوران با این استدلال که این سوره با لفظ «قل» شروع نمی‌شود آن را متعلق به قرآن ندانسته‌اند.[۷۶] در مقابل مفسّرین قرآن معتقدند «خدای‌تعالی در این سوره به بنده خود یاد می‌دهد که چگونه حمدش گوید، و چگونه سزاوار است ادب عبودیّت را در مقامی که می‌خواهد اظهار عبودیّت کند، رعایت نماید».[۷۷] رسول جعفریان به دو دلیل روایاتی که در باب تفاوت‌های مصحف ابن مسعود با قرآن فعلی نقل شده‌اند را نادرست می‌داند:۷۸ برخی بزرگان اهل سنّت مانند فخر رازی و ابن حزم نسبت دادن این روایت به ابن مسعود را ناروا دانسته‌اند. (۲) عاصم روایتش از قرآن را از ابن مسعود گرفته و معوذتین در قرآن عاصم آورده شده‌اند.
    https://taiziz.ca/2022/10/27/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%a7%db%8c%d9%82%d8%a7%d9%86/

    Like

Leave a Reply

Fill in your details below or click an icon to log in:

WordPress.com Logo

You are commenting using your WordPress.com account. Log Out /  Change )

Twitter picture

You are commenting using your Twitter account. Log Out /  Change )

Facebook photo

You are commenting using your Facebook account. Log Out /  Change )

Connecting to %s