دوباره میسازمت وطن

دوباره میسازمت وطن…
اگر چه با خشت جان خویش!
ستون به سقف تو میزنم…
اگر چه با استخوان خویش
دوباره می بویم از تو گل…
به میل نسل جوان تو…
دوباره می شویم از تو خون!
به سیل اشک روان خویش
دوباره یک روز آشنا…
سیاهی از خانه میرود!
به شعر خود رنگ میزنم
ز آبی آسمان خویش…
اگر چه صد ساله مرده ام!
به گور خود خواهم ایستاد
که بردرم قلب اهرمن…
ز نعره ی آنچنان خویش…
کسی که عظم رمیم را
دوباره انشا کند به لطف!

Musicfa دانلود آهنگ دوباره میسازمت وطن بیژن بیژنی


چو کوه می بخشدم شکوه…
به عرصه ی امتحان خویش…
اگر چه پیرم ولی هنوز
مجال تعلیم اگر بود!
جوانی آغاز میکنم…
کنار نوباوگان خویش…
حدیث حب الوطن ز شوق
بدان روش ساز می کنم…
که جان شود هر کلام دل
چو برگشایم دهان خویش!
هنوز در سینه آتشی…
بجاست کز تاب شعله اش!
گمان ندارم به کاهشی…
ز گرمی دمان خویش
دوباره می بخشی ام توان…
اگر چه شعرم به خون نشست!
دوباره می سازمت به جان…
اگر چه بیش از توان خویش!ت

تقدیم به مادر عزیزم

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

بیژن بیژنی دوباره میسازمت وطن

موزیکفا • بیژن بیژنی • دانلود آهنگ دوباره میسازمت وطن بیژن بیژنی

تبلیغات

پیشنهاد توسط

پخش آنلاین همین موزیک

دانلود آهنگ با کیفیت 320MP3 FILE DOWNLOADدانلود آهنگ با کیفیت 128MP3 FILE DOWNLOAD

دانلود تمامی آهنگ های بیژن بیژنی

ارسال به تلگرامارسال به واتس آپ

دانلود آهنگ یا مولا دلم تنگ اومده بیژن بیژنی
دانلود آهنگ گل پامچال بیژن بیژنی
دانلود آهنگ نوایی نوایی بیژن بیژنی

تبلیغات

پیشنهاد توسط

کامنت خود را ارسال کنید

هنوز کامنتی ثبت نشده است ، اولین نفری باشید که کامنت میدهید !

آهنـگ بعدیآهـنگ قبلی

لــیست خــوانندگان

A R T I S T – L I S T

آپ موزیکUPMUSICSموزیکوMUSICO

جدیدترین آهنگ ها

آهنگ های ویژه

مداحی ها

در انتظار پخش…

close

شبکه صدا و سیما و لیست جراید

صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

 تلفن: تهران و شهرستان‌ها 162

 مکاتبات الکترونیکی: pr.media@irib.ir

 پیامک: 30000162

 آدرس : خیابان ولیعصر، خیابان جام جم، اداره کل روابط عمومی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

شبکه‌های سیما

شبکه‌های صدا

شبکه‌های استانی

شبکه‌های برون مرزی

خبرگزاری‌ها

روزنامه‌ها و جراید

روزی که در شیراز گل نایاب شد

نویسنده کتایون تقی زاده

بعدازظهر روز شنبه ۸ ۲ خرداد ماه سال ۱۳۶۲ در بیرون زندان عادل آباد شیراز غلغله ای بود. آن روز، روز ملاقات زندانیان زن بود. خانواده های زندانیان بهائی در تب و تاب بودند که چگونه خبر شهادت شش مرد بهائی را که دو روز قبل از آن روز به شهادت رسیده بودند، به زندانیان بدهند؟ آنها مشورت می کردند که چگونه به مادری در بند بگویند جگرگوشه اش اعدام شده است و یا به مادر و دختری بگویند که آن عزیز دیگرشان به شهادت رسیده و به زنی بگویند که همسرش از رنج شکنجه های جانکاه آسوده شده است. وقت ملاقات رسید و ملاقات کنندگان در کابین ها رفتند و زندانیان هم در آن طرف شیشه جای گرفته بودند. ارتباط تلفنی برقرار شد. وقت به سرعت می گذشت. آن روز منا آن نوجوان آیت صدق و وفا نام هریک از شهدا را که شنیده بود گفته بود خوشابحالش، خوشابحالش. او آن روز از خواهرش خواسته بود که برایشان دعا کنذ که رقص کنان و پای کوبان به میدان شهادت بروند و همچنین خواسته بود که برایم دعا کن که جمال مبارک قبل از اعدام هر گناهی را که کرده ام ببخشد.

آن روز اختر به خانوادۀ عزیزش گفته بود: این راهی بود که خودم دوست داشتم بروم، برای من غمگین نباشید و به امر الهی ثابت و راسخ باشید. و خانواده به او قول دادند که همان طور که او خواسته بود برایش غمگین نباشند و به عهد الهی ثابت و راسخ باشند و او راضی و خوشحال از آنها خداحافظی کرده بود.

آن روز سیمین به مادرش گفته بود ” مادر، به رضای الهی راضی باش.” و سه بار سئوال کرد: ” راضی هستی؟” مادرش سرش را به نشانه رضایت تکان داده بود.

آن روز هر یک از زندانی ها به نحوی از خبر شهادت شش مرد خبر یافتند و چون چهار بار از آنها خواسته شده بود که توبه کنند و آنها نپذیرفته بودند و بر ایمانشان ثابت و استوار مانده بودند، شهادت خودشان را هم نزدیک می دیدند، آخرین سفارش ها را به خانواده هایشان نموده و با خوشحالی از آنها خدا حافظی کردند.

بعد از ملاقات ده نفر را از بقیه جدا کرده و بقیه را به بندهایشان بازگرداندند. ساعتی بعد اتوبوسی از در زندان خارج شد که سرنشینانش علاوه بر این ده زن و دختر، راننده و چند پاسدار بودند.

راننده و پاسدارها آنچه را که می دیدند باور نمی کردند، مگر آنها را کجا می برند که اینطور دست افشان و سرود خوانند؟

چقدر شرنگ مرگ در کام آنان شیرین است؟چطور امکان دارد که عده ای مرگ را با آغوش باز بپذیرند؟ مگر آنها نمی دانند که آنجا طناب دار در انتظار آنهاست؟و اما آن ده زن و دختر می دانستند به کجا می روند و می دانستند که برای چه می روند. می دانستند که طناب دار در انتظار آنهاست تا گردن های ظریفشان را در آغوش خود بفشارد اما چوبۀ دار برای آنها دروازه بود. دروازه ای که آنها را از دنیای سیاهی ها و تباهی ها به شهر عشق می برد به شهر نور و محبت می برد. آنها کاملاً می دانستند به کجا می روند و برای همین هم شاد بودند و دست همدیگر را گرفته بودند و دعا و سرود می خواندند. آنها می خندیدند در حالی که راننده قطرات اشگش را که بر گونه هایش ریخته بود پاک می کرد.

عاقبت به مقصد رسیدند. حاکم شرع به گمان اینکه دیدن دار زدن بزرگترها سبب می شود که کوچکترها بترسند و توبه کنند دستور داد به ترتیب سن از بزرگ به کوچک به دار بزنند. این ده نفر به این ترتیب اعدام شدند.

۱ـ خانم نصرت یلدایی ۵۴ ساله که پسرش دو روز قبل به شهادت رسیده بود.

۲ ـ خانم عزت جانمی (اشراقی) ۵۰ ساله که همسرش دو روز قبل به جرگه شهدا پیوسته بود و یکی از دخترانش به همراه ایشان بود. دخترکوچکتر روزیتا تنها مانده بود.

۳ ـ طاهره ارجمندی ۳۲ ساله که همسرش جمشید سیاوشی جزو شهدای دو روز قبل بود. آقای سیاوشی را به شدت شکنجه داده بودند و طاهره را می برند که او را نصیحت کند تا تبری کند و از این وضع نجات یابد ولی او همسرش را تشوق به استقامت و پایداری می کند و حالا خودش هم به او می پیوندد.

۴ـ زرین مقیمی ۲۸ ساله، او وقتی برای ملاقات آقای احسان الله مهدیزاده که بعداً به خیل شهدای امر محبوب ابهی پیوست، به زندان عادل آباد رفته بود، مقاله زیبایی نوشت به نام من از عادل آباد می آیم. او در قسمتی از این مقاله نوشته بود: “من امشب از عادل آباد می آیم، از دیار دلباختگان مبتلا، میهمانان بزم بلا، از من بپرسید که چه دیدم، بپرسید تا بگویم که فروغ سرکش ایمان را در چشم های آن عاشق دلباخته دیدم، زمانی که با غرور سرش را بالا گرفت و گفت دیدی آخر به آرزویم رسیدم؟ من به سیمایی خیره شدم که از انوار ملکوت روشن بود و حس کردم که به اندازهٔ یک ذرهٔ ناچیز پست و حقیرم احساس کردم که رایت پر صلابت امرش را این قهرمانان خاموش بر شانه های خسته اما امیدوارخود نگاه داشته اند. احساس کردم که حالا تماشاچیان ناچیزی بیش نیستیم که فقط تطاولگر این صحنهٔ با شکوه هستیم.” ولی او فقط تماشاچی نبود و نقش خود را در این صحنه با شکوه به زیبایی ایفا کرد.

۵ ـ مهشید نیرومند ۲۸ ساله، او چندی قبل از دستگیری شروع کرد بر روی زمین بدون بالش و تشک خوابیدن، وقتی خواهرش از او علت را پرسید او گفته بود می خواهم عادت کنم تا در زندان باعث ناراحتیم نشود.گویی او از قبل می دانست که به درجه فدا نائل خواهد شد. راجع به او باید بگویم: او موقع شهادت خواسته بود دست پاسداری که مأمور اجرای حکم بود را ببوسد ولی پاسداربه او گفته بود فکرنکن با اینکارمی توانی مرا تحت تأثیرقرار دهی. اودر پاسخ گفته بود به تو وصیت می کنم بروی و از خانواده من لوح شکر شکن را بگیری و مطالعه کنی. چون در این لوح مولای من فرموده: “دست قاتل را باید بوسید و رقص کنان به میدان فدا شتافت”.

۶ ـ شیرین دالوند ۲۵ ساله، خانواده عزیزش به علت بیماری خواهرزاده اش ایران را ترک کرده بودند ولی او که دانشجوی دانشگاه شیراز بود در ایران ماند و بعد از پایان درسش مدت کوتاهی برای دیدن خانواده به انگلستان رفت ولی برگشت و در مدت زندان تنها مادر بزرگ پیرش بود که به ملاقات او می رفت. مادرش وقتی خبر شهادت او را شنیده بود گفته بود: یک شاخه گل داشتم که آن را تقدیم مولای بی همتا جمال اقدس ابهی نمودم.

۷ ـ رویا اشراقی ۲۳ ساله پدر او دو روز قبل به شهادت رسیده بود و او ناظر بر شهادت مادر بود. او قلبی پاک و پر از صفا داشت در کودکی در دبستان در نمایشنا مه ای نقش شاهزاده کوچولو را بازی کرده بود و به پاکی او بود و در دانشگاه هم در نمایشنامه ای نقش فرشته ای با لباس و بالهای سفید را بازی کرده بود و واقعاً فرشته بود و فرشته ما به جایگاه اصلیش به ملکوت ابهی راجع شد.

۸ ـ سیمین صابری ۲۴ ساله. سیمین خیلی خواب حضرت عبدالبها را می دید و در یکی از خواب هایش حضرت عبدالبها به او فرموده بودند “سیمین تو عروس ملکوت خواهی شد و با تعدادی از اوراق نزد ما خواهی آمد.” و او همیشه فکر می کرد این اوراق چه هستند؟ و معنی این خواب چیست و آن روز او و سایر احبا معنی این خواب را فهمیدند اوراق جمع ورقه است و در آثار الهی به خانم ها ورقه خطاب شده است. عروس ملکوت آن روز همراه نه خانم دیگر به وصل معشوق حقیقی رسید.

۹ـ اختر ثابت ۱۹ ساله ـ او که پرستار بود در مدت نه ماه زندانش از زندانیان مریض و از آن ها که شکنجه می شدند صبورانه پرستاری می کرد. او کمتر حرف می زد و بیشتر اهل عمل بود و آرام و ساکت به درد دل هر دردمندی گوش می داد و هر کاری از دستش بر می آمد برای تخفیف آلام آنها می کرد. آن روز اختر ما، ستاره تابناک آسمان عشق و دلدادگی به محبوب ابهی شد وبه جایگاه واقعی خودش شتافت.

۱۰ ـ منا محمودنژاد ۱۷ ساله ـ پدر منا سه ماه قبل از او به شهادت رسیده بود و او در زندان وقتی آن خبر را شنیده بود گفته بود خوشا بحالش. او قبل از زندان شبی در خواب حضرت بهاءالله را می بیند. در خواب منا بود و جمالمبارک و سه صندوقچه و در هر صندوقچه یک شنل. حضرت بهاءالله شنل اول را از صندوقچه در می آورند و می فرمایند: شنل قرمز یعنی شهادت، شهادت را می خواهی؟ منا که کنجکاو بود که ببیند در صندوقچه های دیگرچیست جوابی عرض نکرد. جمالمبارک شنل دوم را از صندوقچه خارج کردند و فرمودند شنل سیاه یعنی رنج و بلا. رنج و بلا را می خواهی؟ باز هم منا ساکت ماند.حضرت بهاءالله شنل سوم را که آبی بود از صندوقچه بیرون آوردند و فرمودند شنل آبی یعنی خدمت و دیگر از او نپرسیدند

آن روز در شهر شیراز غوغایی بر پا بود، احبا و آشنایان و دوستان که از ماجرا باخبر شده بودند با دسته های گل به دیدن خانواده شهدا می رفتند به طوری که آن روز گل در شیراز نایاب می شود

می خواهی یا نه خودشان آن را بر دوش منا انداختند. و با او عکس گرفتند. منا بعد از شهادت پدر مرتب دعا می کرد و از خدا میخواست با ریختن خون پاکش شنل آبی او به رنگ قرمز در آید و خدمتش به شهادت تبدیل شود و عاقبت خداوند دعاهای او را اجابت فرمود و او آن روز بعد از همه اعدام شد او قبل از شهادت این مناجات را تلاوت کرد ” ای خدای من جانم فدای احبابت این خون افسرده را را در سبیل دوستانت بر خاک ریز و این تن فرسوده را در راه یارانت خاک راه و غبا اقدام نما، ای خدای من.” و بعد طناب دار را بوسید و با دست خودش بر گردنش گذاشت.

فیلم های برای آشنایی با آیین بهائی 🥢

نصرت پزشکیان ابن سینای ایران

نصرت پزشکیان؛ روان‌پزشک برجسته بهائی

۱۹ مرداد ۱۴۰۱

خواندن در ۴ دقیقه

«نصرت پزشکیان»، متخصص مغز و اعصاب و روان‌پزشک ایرانی پایه‌گذار «آکادمی روان‌درمانی ویسبادن و روش روان‌درمانی مثبت» ۲۸ خرداد ۱۳۱۲ در شهر کاشان متولد شد.

«نصرت پزشکیان»، متخصص مغز و اعصاب و روان‌پزشک ایرانی پایه‌گذار «آکادمی روان‌درمانی ویسبادن و روش روان‌درمانی مثبت» ۲۸ خرداد ۱۳۱۲ در شهر کاشان متولد شد.

هاله مدنی، شهروندخبرنگار

 اگر با شخصیت‌های برجسته اقلیت‌های دینی آشنایی دارید یا داستان زندگی و خدمات آن‌ها را می‌دانید، با ایمیل 1100alie@gmail.com تماس بگیرید و روایت خود را با ما در میان بگذارید.

***

«نصرت پزشکیان»، متخصص مغز و اعصاب و روان‌پزشک ایرانی پایه‌گذار «آکادمی روان‌درمانی ویسبادن و روش روان‌درمانی مثبت» ۲۸ خرداد ۱۳۱۲ در شهر کاشان متولد شد. 

پدرش داروساز و حکیم بود، برای همین انتخاب پزشکی برای تحصیل چندان از روحیه خانوادگی او دور نبود. 

پزشکیان در سال ۱۹۵۴ (۱۳۳۳)، زمانی که ۲۱ سال داشت، برای تحصیل به آلمان مهاجرت و در رشته جراحی مغز و اعصاب شروع به تحصیل کرد و پس از اتمام دوره جراحی، به تحصیل در رشته روان درمانی روی آورد

او موسس «کلینیک روان‌درمانی ویسبادن» و نیز آکادمی ویسبادن برای روان‌درمانی بود. از نصرت پزشکیان به عنوان بنیان‌گذار روان‌درمانی مثبت یاد می‌شود. 

در سال ۱۹۶۸، روشی به نام روان‌درمانی مثبت را پایه‌ریزی کرد. گفته می‌شود که این روش را بر اساس رویکردهای بین فرهنگی ابداع کرده است. یکی از خصوصیات روش کار پزشکیان، به‌کارگیری قصه و ضرب‌المثل در روان‌درمانی بود.

در دهه ۱۳۵۰، دکتر پزشکیان شروع به تدریس و سخنرانی در دانشگاه‌های مختلف کرد. در همین زمان، اولین کتاب‌های او منتشر شدند. «روان‌درمانی برای زندگی روزمره» در سال ۱۹۷۴ میلادی (۱۳۵۳ خورشیدی)، «روان‌درمانی مثبت» در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ خورشیدی)، «داستان‌های شرقی» در سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳۵۸ خورشیدی) و «خانواده‌درمانی مثبت» در سال ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۹ خورشیدی) از جمله این کتاب‌ها هستند.

اما روش‌هایی که نصرت پزشکیان برای روش ابداعی خود به کار گرفت، چیزی فراتر از مثبت اندیشی‌هایی بود که ما هر روزه با آن سر و کار داریم. خودش در این باره گفته است: «من ۴۰ سال پیش با دو داستان شروع کردم و اکنون بیش از ۸۰۰ داستان جمع‌آوری و تنظیم شده است که در بیماری‌های مختلف، مانند ترس، افسردگی،عصبانیت، حسادت، سردرد، بی خوابی، چشم درد، آلرژی، آسم، روماتیسم، مسایل زناشویی و تربیتی به کار برده می‌شوند.»

دکتر نصرت پزشکیان آن داستان‌ها و حکایت‌ها را به بیماران خود می‌داد تا بخوانند و نتیجه‌گیری خود را بنویسند و سپس با توجه به آن نتیجه‌گیری‌ها، موفق می‌شد آن‌ها را درمان کند.

نصرت پزشکیان حدود ۳۸ هزار پزشک را تا سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ خورشیدی) در قسمت روان‌درمانی و روان‌کاوی آموزش داده است

نصرت پزشکیان که از بهاییان ایران بود، دلیل نرفتن به ایران و یا سکونت در خارج از کشور را به دلیل بهایی بودن رد کرده و گفته است: «من قدیم‌ها به شیراز می‌رفتم و در دانشگاه شیراز برنامه‌هایی در بیمارستان‌های روانی داشتم. دو نفر از همکارانم نیز به ایران رفتند تا در جلسات کنگره شرکت کنند. امیدوارم مشکلات دین و آیین و این چیزها در ایران بهتر شود تا بتوانیم موضوع جهان‌بینی‌ خود را بالا ببریم. خیلی مهم است که آدم شادی داشته و در زندگی هدفی داشته باشد. زندگی ارزش دارد و از تمام مردم و از هرکسی می‌شود چیزی یاد گرفت.»

او در دهه ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۹ خورشیدی) اصطلاح «روان‌درمانی بین‌ فرهنگی» را برای اولین بار استفاده کرد. در همان دهه، سمینارهای بسیاری را فراتر از مرزهای آلمان برگزار و با همسرش، «منیژه نصرت»، به بیش از ۶۰ کشور در پنج قاره سفر کرد.  

آخرین کتاب پایه‌ای دکتر پزشکیان با نام «مشکلات روان‌تنی و روان‌درمانی مثبت» در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی )منتشر شد. این کتاب در کنار نکات دیگرش، مدلی ساختارمند و روان‌پویشی را از بیماری ترسیم می‌کند.  

روان‌درمانی مثبت در دهه ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹ خورشیدی) نوجه بسیاری را در کشورهای در حال تغییر اروپای مرکزی و شرقی به خود جلب کرد. بیش از ۳۰ مرکز و اولین انجمن ملی روان‌درمانی مثبت خارج از آلمان در این سال‌ها تاسیس شدند

«بنیاد پزشکیان» (آکادمی بین‌المللی روان‌درمانی مثبت و بین فرهنگی) در سال ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۸۴ خورشیدی) توسط نصرت پزشکیان و همسرش تاسیس شد. انجمن‌های ملی روان‌درمانی مثبت در آلمان، روسیه، رومانی، کوزوو، اوکراین، ترکیه و بلغارستان را هم تاسیس کردند. 

هم‌چنین روان‌درمانی مثبت با تاسیس مراکزی در کشورهای آلبانی، اتریش، آذربایجان، قبرس، لهستان، مقدونیه، چین و اتیوپی فعال شد. اولین دوره کارشناسی ارشد دانشگاهی روان‌درمانی مثبت در سال ۲۰۰۵ در «دانشگاه سانتا کروز» در بولیوی کامل راه افتاد

او ۲۶ کتاب مختلف روان‌درمانی تالیف کرده است که برخی از آن‌ها به ۲۳ زبان دیگر در سراسر دنیا ترجمه شده‌اند. پزشکیان تا زمان درگذشت خود، رییس آکادمی بین‌المللی روان‌درمانی مثبت و بین‌فرهنگی، رییس انجمن جهانی روان‌درمانی مثبت و رییس افتخاری انجمن آلمانی روان‌درمانی مثبت بود. 

او در سال ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ خورشیدی)، «نشان لیاقت آلمان» را از رییس جمهوری آلمان دریافت کرد.

هم‌چنین «کانون پزشکان و دندان‌پزشکان ایرانى مقیم آلمان» در روز شنبه ۲۴ ماه جون ۲۰۰۶ میلادی (۱۳۸۵ خورشیدی) در شهر کلن از سه تن از شخصیت‌هاى برجسته ایرانى در عرصه پزشکى در این کشور با جایزه «ابن سینا» قدردانى کرد و دکتر نصرت پزشکیان یکی از این سه پزشک بود.

پروفسور پزشکیان هفتم اردیبهشت ۱۳۸۹ از دنیا رفت.

آخرین اخبار

گزارش ويژه

مرور رسانه‌ها؛ خبرگزاری تسنیم، اخبار جعلی برای مقابله با تغییر سبک زندگی

گزارش ويژه

میرزا عبدالله فراهانی؛ استاد برجسته موسیقی و از بهاییان ایران

گزارش ويژه

شلمو کهن صدق، از بنیان‌گذاران انجمن کلیمیان تهران

گزارش ويژه

فریده شبانفر، نویسنده و مترجم یهودی ایرانی

بیشتر بخوانید

فرامرز سمندری ..استاد دانشکده پزشکی دانشگاه تبریز و مبتکر روشی نوین در جراحی گوش برای درمان ناشنوایان بود.

حسین نجی متخصص بیماری های قلبی و فارغ التحصیل از دانشگاه ملی، انگلیس و آمریکا

کامبیز صادق زاده میلانی روانپزشک، فارغ التحصیل دانشکده پزشکی تهران و آمریکا

حشمت الله روحانی فارغ التحصیل پزشکی از دانشگاه اصفهان و در جنوب شهر تهران مطب خصوصی داشت و بیماران تهیدست را درمان می کرد.

یوسف عباسیان فارغ التحصیل دانشکده دندانپزشکی تهران و تخصص از آمریکا

در بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۰ هفت شهروند بهائی در همدان تیرباران شدند که در بین آنها دو پزشک به نام های فیروز نعیمی و ناصر وفائی دیده می شدند! این هفت شهروند بهائی پیش از اعدام به شدت شکنجه شده بودند به طوری که در گزارش های منتشر شده پس از دریافت اجساد آمده که کمر دکتر نعیمی شکسته و ران دکتر وفائی پاره شده بود! به دلیل خوشنامی این دو پزشک در همدان اعدام آنها با اعتراض بسیاری از اهالی همدان مواجه شد به طوری که حاکم شرع همدان در یک مصاحبه تلویزیونی می گوید: “….. چرا این همه می گوئید چرا دکتر وفائی را کشتید؟ چرا دکترها را کشتید؟ چرا هفت بهائی را کشتید؟ آنها جاسوس بودند؟ ….. اگر دکتر وفائی به مردم و پیرزن ها خدمت می کرد مقصدش تبلیغ بوده! چرا این قدر نامه می نویسید و تلفن می کنید؟ …..”

دکتر ضیاء الله احراری دارای دکترای داروسازی از کشور ایتالیا در روز سی و یکم فروردین ۱۳۶۱ به دادگاه انقلاب شیراز احضار شد و از آنجا او را به زندان عادل آباد فرستادند، دکتر احراری در روز سی آبان ۱۳۶۱ در شیراز به دار آویخته شد! دکتر احراری چند ماه پیش از بازداشت از سوی بخش اعصاب و روان بیمارستان حافظ مورد تقدیر قرار گرفته 

ایشان تشویق و قدردانی لازم به عمل آید! …..”

دکتر فرهاد اصدقی جوانترین پزشک اعدام شده بهائی است، او در هنگام اعدام سی و یک ساله بود، فرهاد اصدقی در سال ۱۳۵۷ از دانشگاه ملی فارغ التحصیل شد و برای خدمت سربازی عازم بیرجند می شود، خدمات درمانی و پزشکی رایگان دکتر اصدقی برای افراد بی بضاعت و روستائیان بیرجند موجب شهرت و محبوبیت او به عنوان پزشک بهائی شهر شد که همین شهرت دلیل دستگیری‌ او در شهریورماه ۱۳۶۰ شد، دکتر اصدقی پس از سه ماه آزاد و به تهران رفت، در تهران او به دلیل فعال بودن در تشکیلات مذهبی بهائی تحت تعقیب قرار گرفت، او در این دوران در یک کلینیک شبانه مشغول کار بود، فرهاد اصدقی در روز پنجم تیر ۱۳۶۳ بار دیگر بازداشت و در کمتر از پنج ماه در روز بیست و ششم آبان ۱۳۶۳ به دار آویخته شد! جسد این شهروند بهائی به خانواده اش تحویل داده نشد و احتمالا در گورستان خاوران در کنار بهائیان معدوم شده دیگر بدون آداب و مراسم مذهبی دفن شده است.

در هجدهم آذر۱۳۶٤ دکتر روح الله تعلیم متخصص بیماری های زنان به همراه پنج بهائی دیگر در سن چهل و هشت سالگی در زندان اوین به دار آویخته شد! خانواده های‌ آنها تا هشت روز از اعدام این افراد بی خبر بودند و از سرنوشت اجساد هیچ گاه اطلاعی به دست نیامد! روح الله تعلیم در کرمانشاه دستگیر و پس از چند روز از آنجا به تهران منتقل شد، دکتر تعلیم مؤسس بیمارستان آریا در کرمانشاه است.

https://taiziz.ca/2022/05/17/%d8%b3%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa-%d9%be%d8%b2%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d8%a6%db%8c/

https://taiziz.ca/2022/05/17/%d8%b3%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa-%d9%be%d8%b2%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d8%a6%db%8c/ .. فرامرز

مقالات مرتبط

«روال معمول کسب‌وکار» در دوران تمامیت‌خواهی

ویدیوهای برای آشنایی با آیین بهائیhttps://taiziz.ca/2022/05/17/%d8%b3%d8%b1%da%af%d8%b0%d8%b4%d8%aa-%d9%be%d8%b2%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d8%a6%db%8c/
..
فرامرز

«روال معمول کسب‌وکار» در دوران تمامیت‌خواهی

پتانسیل  خشونت کلان سیستماتیک در حکومت‌های استبدادی و ایدئولوژیک

گزارش ويژه

پتانسیل خشونت کلان سیستماتیک در حکومت‌های استبدادی و ایدئولوژیک

حراج و مصادره‌ اموال: استراتژی مشابه حکومت‌های تمامیت‌خواه

گزارش ويژه

حراج و مصادره‌ اموال: استراتژی مشابه حکومت‌های تمامیت‌خواه

بیشتر

ویدیو

بدرود رفیق ارغوان‌ها؛ در سوگ سایه، امیرهوشنگ ابتهاج

کلاس های گلشن بهائی

غhttps://youtube.com/playlist?list=PLa0L_XoE3uM55BGhOon45ZNJzXfmUH5t8

کتابخانه جدید بهائی

..

     4998بار خوانده شده  Shareمقامات توحید در آثار بهائیحجم 25.2 MB

Downloadمقامات توحید در آثار بهائی
کمال الدین بخت آوز  

تعداد کل کتب
1742 عدد

حجم کل کتب
12.75 گیگا بایت

خوانده شده
4551148 دفعه

پرخواننده ترین ها

کتاب بیان فارسی

کتاب روحی 1 – نگارش جدید

انوار هدایت

تاریخ امرالله

تاریخ نبیل (مطالع الانوار)‏

کتاب 10 طرح روحی(حلقه های رشد)

مناجات های حضرت عبدالبهاء – چاپ هند

كتاب اقدس

دایرة المعارف بهائی ( نسخه کامل )

جمع آوری جناب اشراق خاوری

کتاب روحی 2 – نگارش جدید

مقامات توحید در آثار بهائی حجم 25.2 MB

Download

مقامات توحید در آثار بهائی
کمال الدین بخت آور

کتابخانه بهائی ۲

https://reference.bahai.org › …Résultats Webمرجع كتب وآثار بهائی – كتاب فرائد‏ – Baha’i Reference Libraryكتاب فرائد‏. ۴۹۱, :صفحات, مؤسسه ملى مطبوعات امرى آلمان, :ناشر, ابو الفضائل گلپايگانی, :صاحب اثر. « صفحه بعد |, محتويات. رفتن به صفحه مورد نظر اجرا

کتابخانه بهائی ۳

http://دایره المعارف بهائی

نسخه کامل عبدالحمید اشراق خاوری


http://taiziz.car.blog/2021/05/06/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a8%d9%87%d8%a7%d8%a6%db%8c/

 

.​…

ظلم برهم میهنان بهائی تاکی؟ تاکجا؟، و تاچه اندازه؟ 

  1. در قرآن می فرمايد: ” بل کذَّبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لَمّا يأتهم تأويله ” ( سوره يونس، آيه…

  2. حضرت عبدالبهاء روح انسان را عامل و محرک اصلی تکامل فرهنگی میدانند. نیروئی که به نوعی فزاینده تکامل مادی و…

چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.

ظلم وجنایت برهم میهنان بهائی تاکی؟، تاکجا؟، و تاچه اندازه؟ ۱۶

نوشته سهراب ارژنگ | ۱۳:۱۵ گرينويچ – چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹

زشت ترین واژه ای که در فرهنگنامه آخوند دیده می شود، اقلیت مذهبی است. این واژه نازیبا و ناپسند، نه تنها از فرهنگ تازی بر ما تحمیل شده، و ما همچنان آن را نشخوار می کنیم، بلکه کاربرد مصیبت بار آن است

که همواره با استثمار، تبعیض و بی انصافی به گروهی از هم میهنان ما، همراه بوده است.

رژیم کشتارگر ولایت وقیح پس از پیروزی انقلاب، بلادرنگ دستور داد که دگر اندیشان کلیمی، ارمنی، آسوری، و زردشتی که به کسب و کار می پرداختند، روی شیشه بیرونی مغازه ها، مسلمان نبودن و دگر اندیشی خود را به مشتریان یاد آور شوند. رژیم با این روش، نهایت کینه توزی و ستم گری را با این هم میهنان، به اثبات رساند.

البته، دیگرهم میهنان خردمند و وارسته ما که چنین بی احترامی و خصومت را در باره این دسته از هم میهنان خود دیدند، دسته دسته، و گروه گروه، به این جایگاههای کسب و پیشه وری روی آوردند، و این ترفند رژیم غیر انسانی به شکست انجامید.

ما بر این باوریم که در میان دگر اندیشان هم میهن، تاکنون بی آلایش تر، مظلوم تر، و درست کار تر از زردشتی ها و بهائیان نداشته ایم. براستی این دوگروه مظهر و نمونه کامل پندار، کردار، و گفتار نیکند که سرمایه معنوی و زیربنای فرهنگ و آیین راستین ایران کهن است

ما بر این باوریم که در میان دگر اندیشان هم میهن، تاکنون بی آلایش تر، مظلوم تر، و درست کار تر از زردشتی ها و بهائیان نداشته ایم. براستی این .
از آن جا که زردشتیان خود میزبان و صاحب خانه هستند و نهایت تحمل و بردباری از یورش تازیان تاکنون از خود نشان داده اند، بهانه و جائی برای هم میهنان خردباخته و یا تازی نژادها نمانده است که پس از گذشت ۱۴۰۰ سال غارت گری وزورگویی به این کشور و مردمان آن، بازهم بتوانند با این هم میهنان، ازدر ستیزه جویی و ستمگری در آیند.
و اما در مورد پیروان بهایی-
پیروان بهایی ازدید رژیم، دشمنان جدید و کسانی هستند که با ایمان و باورهایشان، کسب و پیشه آخوند را تخته کرده، و به خرمن وجود آخوند آتش می زنند.
آنان به این که قرار است امام زمانی برای رفع ستم و بیدادگری در جهان از ته چاه بیرون آید، باور ندارند، و این داستان فانتزی و بی محتوا را که تنها کاسبی و دکان نانوایی آخوند است رد می کنند.
داستانی که از ۴ سده پیش تا کنون خردباختگان جامعه ما را بدان سرگرم نموده و آخوند توانسته بر گرده و پشت آنان سواری کند. زیرا پیروان بهایی با این انکار، چوب لای چرخ ملاها می گذارند، و آنان را از نان مفت خوردن بازمی دارند.
پیروان بهایی که در ساختار و پیشبرد جامعه امروزی ما همواره پیش قدم بوده اند، و سهم بالاتری در خدمت به کشور و هم نوعان خ دارند، همواره مورد آزار،اذیت، وستم خرد باختگان، آخوندها، و عده ای از زمامداران کشورمان قرارگرفته اند. ستم و ناروایی فناتیک های خردباخته ایران، که هرروز دستوری از آخوند دریافت می کنند. دستوری که در چند صد هزار مسجد، پایگاه خرد زدایی و تحمیر مردم نادان، به مردم ناآگاه داده می شود.
آن گاه، هم میهن خردباخته ما، در هرشهر و ده، کوچه برزن، هرکجا بایک بهایی برخوردکند، کمترین آزاری که به آن فرد بیگناه می رساند، دشنام دادن، وضربه وارد کردن است. آتش زدن خانه های بهائیان، پرتاب سنگ و مواد شیمیایی به درون خانه و برروی آنان، از دستورات اللهی آخوند است که خردباختگان مکتب آنان در سرتاسر ایران همه روزه اجراء می کنند.
جنایاتی که آخوند فلسفی به بار آورد
حجت الاسلام فلسفی باسخنرانی خود در سال ۱۳۳۲ در مسجد شاه موجب کشتار و خانمانسوزی چند هزار هم میهن بهایی شد.
در رمضان سال ۱۳۳۲، فلسفی جنایتکار در مسجد شاه تهران، هرشب برای کشتن و نابودی بهایی ها به یک مشت انسان نماهای خردباخته، درس امر به معروف می داد.
فلسفی پیروان بهایی را دشمن خدا و دین، دشمن خاک و مردم ایران بر شمرد، و کشتنشان را ثواب  ذخیره روز آخرت نامید.
خوب، تصور می فرمایید چه شد؟، از فردای آن روز مسلمانان مکتب آخوند که هرشب به مسجد می رفتند، و یا به وعظ و گفتار او به رادیو گوش فرا می دادند، در سراسر ایران، در گروههای ده، صد، و چند هزار نفری شبانه به خانه ، مسکن و ماوای بهاییان یورش بردند. با تیر وتبر،  ساطور، چاقو و شمشیر، سنگ، و چوب به جان بهائی ها و حتی زنان و فرزندان آنان افتادند.
زنان باردار راشکم پاره کردند. بچه ها را از پنجره، و بزرگسالان را از بالا خانه و پشت بام به باغچه خانه، و یا به کوچه و خیابان پرتاب نمودند. دراندک زمانی شمار کشتگان و جنایات این لشکریان اسلام، به چندین هزار رسید.
همکاری رژیم شاه  با آخوندها در نادیده گرفتن این جنایت
رژیم شاه، رژیم دست نشانده آخوند چند صد جنایت کار را ظاهراً دستگیر و زندانی ساخت.
بازاری های وطن فروش و بی وجدان، روزانه گونی هایی پر از قند، چای، مواد خوراکی، پول، و لباس به زندان می بردند، و میان آن جنایت کاران پخش و توزیع می کردند.
کامیون هایی پر از مواد خوراکی هم همه روزه به شهرها و دهات، وبه خانه های آن جنات کاران فرستاده می شد تا خانواده آنان نیز در رفاه و آرامش کامل زندگی کنند.
نتیجه آن که این جنایتکاران  چندماه  در زندان نگو، بلکه آسایش گاه به خوردن و خوابیدن و پذیرایی شدن پرداختند.
این جنایت کاران در پاسخ روزنامه نگاران، و بستگان خود می خندیدند و با هم این چنین شعر می خواندند: « بخور و بخواب کار منه، الله نگهدار منه».
این جنایات به مراتب  وحشیانه تر، و هولناک تر از قتل های زنجیره ای بود که رژیم کذایی ولایت وقیح برنامه ریز و اجراء کننده آن بود. ان چنان که وحشیانه داریوش فروهر و همسرش پروانه فروهر را قطعه قطعه کردند.
آن گاه این جنایت کاران بدون آن که محاکمه ای شده باشند، آزاد وهرکدام با پول و کالاهای زیادی باسرفرازی و خوشحالی به شهر و دیار خود بازگشتند. در آن جا نیز ازسوی مقامات محلی مورد استقبال گرم قرار گرفتند.
آنهایی که آزاد شدن وکیلی جانی و قاتل دکتر بختیار، و بازگشت وی با سرافرازی و افتخار به ایران، استقبال، خوش برخوردی، و پیشکش حلقه های گل از سوی ولایت وقیح به این جانور قاتل رادیده اند، می توانند بازگشت پیروزمندانه قاتلان بهایی ها را به شهر و دیار خودشان به پیش چشم مجسم کنند.
درزندان های ولایت وقیح از بهائی ها می خواهند که چنانچه بگویند بهائی نیستیم، آنان را آزاد خواهند کرد. این نشانه و دلیل آن است که بهایی توانسته با ایمان و باورهای دینی خود آخوند را از مفت خوری و یاوه گری بیاندازد، و نان او را آجر کند.
رژیم کشتارگر ولایت وقیح نیز یک لحظه از آزار و اذیت این هم میهنان بیکار ننشسته است. زندانی در ایران نیست که یک یاچند بهایی در آن دربند نباشد.
از آن جا که رژیم دلیلی برای بازداشت و دربند نگهداشتن این دگر اندیشان ندارد، آنان را متهم به جاسوسی با بیگانگان می کند. به تازگی نیز شمار زیادی از این بیگناهان را به ۱۰-۲۰ سال زندان محکوم نمودند.

بهائیبهاییزردشتیزندانی سیاسیفلسفیمسجد شاه
→ مقاله قبلی مقاله بعدی ←

۴۰۶چنانچه این مقاله را پسندید، خواهشمند است آنرا بازپخش فرمایید.

ظلم وجنایت برهم میهنان بهائی تاکی؟، تاکجا؟، و تاچه اندازه؟ ۱۶

نوشته سهراب ارژنگ | ۱۳:۱۵ گرينويچ – چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۸۹

زشت ترین واژه ای که در فرهنگنامه آخوند دیده می شود، اقلیت مذهبی است. این واژه نازیبا و ناپسند، نه تنها از فرهنگ تازی بر ما تحمیل شده، و ما همچنان آن را نشخوار می کنیم، بلکه کاربرد مصیبت بار آن است که همواره با استثمار، تبعیض و بی انصافی به گروهی از هم میهنان ما، همراه بوده است.

هم میهنان محترم بهایی که تنها به جرم بهایی بودن، تازگی به بیست سال زندان محکوم، و در سیاه چال ولی وقیح به بند کشیده شدند.

رژیم کشتارگر ولایت وقیح پس از پیروزی انقلاب، بلادرنگ دستور داد که دگر اندیشان کلیمی، ارمنی، آسوری، و زردشتی که به کسب و کار می پرداختند، روی شیشه بیرونی مغازه ها، مسلمان نبودن و دگر اندیشی خود را به مشتریان یاد آور شوند. رژیم با این روش، نهایت کینه توزی و ستم گری را با این هم میهنان، به اثبات رساند.

البته، دیگرهم میهنان خردمند و وارسته ما که چنین بی احترامی و خصومت را در باره این دسته از هم میهنان خود دیدند، دسته دسته، و گروه گروه، به این جایگاههای کسب و پیشه وری روی آوردند، و این ترفند رژیم غیر انسانی به شکست انجامید.

ما بر این باوریم که در میان دگر اندیشان هم میهن، تاکنون بی آلایش تر، مظلوم تر، و درست کار تر از زردشتی ها و بهائیان نداشته ایم. براستی این دوگروه مظهر و نمونه کامل پندار، کردار، و گفتار نیکند که سرمایه معنوی و زیربنای فرهنگ و آیین راستین ایران کهن است.

از آن جا که زردشتیان خود میزبان و صاحب خانه هستند و نهایت تحمل و بردباری از یورش تازیان تاکنون از خود نشان داده اند، بهانه و جائی برای هم میهنان خردباخته و یا تازی نژادها نمانده است که پس از گذشت ۱۴۰۰ سال غارت گری وزورگویی به این کشور و مردمان آن، بازهم بتوانند با این هم میهنان، ازدر ستیزه جویی و ستمگری در آیند.

و اما در مورد پیروان بهایی-

پیروان بهایی ازدید رژیم، دشمنان جدید و کسانی هستند که با ایمان و باورهایشان، کسب و پیشه آخوند را تخته کرده، و به خرمن وجود آخوند آتش می زنند.

آنان به این که قرار است امام زمانی برای رفع ستم و بیدادگری در جهان از ته چاه بیرون آید، باور ندارند، و این داستان فانتزی و بی محتوا را که تنها کاسبی و دکان نانوایی آخوند است رد می کنند.

داستانی که از ۴ سده پیش تا کنون خردباختگان جامعه ما را بدان سرگرم نموده و آخوند توانسته بر گرده و پشت آنان سواری کند. زیرا پیروان بهایی با این انکار، چوب لای چرخ ملاها می گذارند، و آنان را از نان مفت خوردن بازمی دارند.

پیروان بهایی که در ساختار و پیشبرد جامعه امروزی ما همواره پیش قدم بوده اند، و سهم بالاتری در خدمت به کشور و هم نوعان خ دارند، همواره مورد آزار،اذیت، وستم خرد باختگان، آخوندها، و عده ای از زمامداران کشورمان قرارگرفته اند. ستم و ناروایی فناتیک های خردباخته ایران، که هرروز دستوری از آخوند دریافت می کنند. دستوری که در چند صد هزار مسجد، پایگاه خرد زدایی و تحمیر مردم نادان، به مردم ناآگاه داده می شود.

آن گاه، هم میهن خردباخته ما، در هرشهر و ده، کوچه برزن، هرکجا بایک بهایی برخوردکند، کمترین آزاری که به آن فرد بیگناه می رساند، دشنام دادن، وضربه وارد کردن است. آتش زدن خانه های بهائیان، پرتاب سنگ و مواد شیمیایی به درون خانه و برروی آنان، از دستورات اللهی آخوند است که خردباختگان مکتب آنان در سرتاسر ایران همه روزه اجراء می کنند.

  • بازاری های وطن فروش و بی وجدان، روزانه گونی هایی پر از قند، چای، مواد خوراکی، پول، و لباس به زندان می بردند، و میان آن جنایت کاران پخش و توزیع می کردند.
  • کامیون هایی پر از مواد خوراکی هم همه روزه به شهرها و دهات، وبه خانه های آن جنات کاران فرستاده می شد تا خانواده آنان نیز در رفاه و آرامش کامل زندگی کنند.
  • نتیجه آن که این جنایتکاران  چندماه  در زندان نگو، بلکه آسایش گاه به خوردن و خوابیدن و پذیرایی شدن پرداختند.
  • این جنایت کاران در پاسخ روزنامه نگاران، و بستگان خود می خندیدند و با هم این چنین شعر می خواندند: « بخور و بخواب کار منه، الله نگهدار منه».

این جنایات به مراتب  وحشیانه تر، و هولناک تر از قتل های زنجیره ای بود که رژیم کذایی ولایت وقیح برنامه ریز و اجراء کننده آن بود. ان چنان که وحشیانه داریوش فروهر و همسرش پروانه فروهر را قطعه قطعه کردند.

آن گاه این جنایت کاران بدون آن که محاکمه ای شده باشند، آزاد وهرکدام با پول و کالاهای زیادی باسرفرازی و خوشحالی به شهر و دیار خود بازگشتند. در آن جا نیز ازسوی مقامات محلی مورد استقبال گرم قرار گرفتند.

آنهایی که آزاد شدن وکیلی جانی و قاتل دکتر بختیار، و بازگشت وی با سرافرازی و افتخار به ایران، استقبال، خوش برخوردی، و پیشکش حلقه های گل از سوی ولایت وقیح به این جانور قاتل رادیده اند، می توانند بازگشت پیروزمندانه قاتلان بهایی ها را به شهر و دیار خودشان به پیش چشم مجسم کنند.

درزندان های ولایت وقیح از بهائی ها می خواهند که چنانچه بگویند بهائی نیستیم، آنان را آزاد خواهند کرد. این نشانه و دلیل آن است که بهایی توانسته با ایمان و باورهای دینی خود آخوند را از مفت خوری و یاوه گری بیاندازد، و نان او را آجر کند.

رژیم کشتارگر ولایت وقیح نیز یک لحظه از آزار و اذیت این هم میهنان بیکار ننشسته است. زندانی در ایران نیست که یک یاچند بهایی در آن دربند نباشد.

از آن جا که رژیم دلیلی برای بازداشت و دربند نگهداشتن این دگر اندیشان ندارد، آنان را متهم به جاسوسی با بیگانگان می کند. به تازگی نیز شمار زیادی از این بیگناهان را به ۱۰-۲۰ سال زندان محکوم نمودند.

بهائی بهایی زردشتی زندانی سیاسی فلسفی مسجد شاه

→ مقاله قبلی مقاله بعدی ←

<>

نوروز باستانی بر همگان شادمان و خجسته باد۵

  1. در قرآن می فرمايد: ” بل کذَّبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لَمّا يأتهم تأويله ” ( سوره يونس، آيه…

  2. حضرت عبدالبهاء روح انسان را عامل و محرک اصلی تکامل فرهنگی میدانند. نیروئی که به نوعی فزاینده تکامل مادی و…

آقای خامنه ای، همانگونه که توبه گرگ مرگ است، سزای جنایات همیشگی شماچه می تواند باشد؟!۴

۱۷۶ پخش

هم میهنان اسیر ودربندمان، سرانجام از ظلم بیکران رژیم تازی نژاد بجان آمده و به خبابانها ریختند۸

۲۱۹ پخش

تا بانوان کشورمان فعالانه در تظاهرات شرکت نکنند رژیم ضدایرانی همچنان در قدرت باقی خواهدماند۸

۸۹ پخش

آقای خامنه ای، همانگونه که توبه گرگ مرگ است، سزای جنایات همیشگی شماچه می تواند باشد؟!بازهم سقوط هواپیما، پیام مرگ، پیام نوید بهشت آخوند به مردم ایرانتا بانوان کشورمان فعالانه در تظاهرات شرکت نکنند رژیم ضدایرانی همچنان در قدرت باقی خواهدماند

سهراب ارژنگ

به کوری چشم تازی صفتان، یلدا را با شکوهِ هرچه تمام تر، جشن می گیریم!برای خامنه ای “اَعراب شیعه” مهم اند و نَه سربازانِ ایرانی!رویداد سال ۵۷؛ شورش و دَسیسه و یا انقلابی مَردمی؟ (بَخش ۲)

سیروس پارسا

خنجری که روحانی و اصلاح طلبان از پشت به ملت زدنددلاوران بی گناه ، شجاعی و حاج صفی از بودن در تیم ملی محروم شدند.ژن خوب! تست نژادپرستی بدهید!

باران بهاری

سگ کشی، طرح مخوف حکومتی برای آموزش شکنجه گران دولتی به قتل و جنایت بیشترمسلمانان در جستجوی تغییر قوانین اسلامی، از دختر امام جمعه مدل لباس شنا تا آخوند مسلمان همجنسگرا!نگاهی به پرونده دو دختر جوان ایرانی که به جرم تجاوز ماموران حکومت اسلامی، حلق آویز شدند!

شکوه بختیاری

نگاهی گذرا به تاریخچه میانه روی و اصلاح طلبی در جمهوری اسلامیبازیکنان فوتبال گًل خوردند، مردم ایران گول خوردند، اما برنده بازی، حکومت اسلامی شد!چگونه رژیم اسلامی روی کار آمد و چرا پایدار ماند؟!

کاسپین ماکان

گزارش تصویری پروفسوری از آریزونا از افغانستان زیبا و درخشان پیش از طالبانخواب خوش و آرام تنها در کنار حیوان خانگی امکان پذیر استگوشت قرمز عامل مهم ایجاد سرطان است

امیر ارژنگ

آقای خامنه ای، همانگونه که توبه گرگ مرگ است، سزای جنایات همیشگی شماچه می تواند باشد؟!۴ نظر و ۱۷۶ پخش

بازهم سقوط هواپیما، پیام مرگ، پیام نوید بهشت آخوند به مردم ایران۴ نظر و ۹۷ پخش

تا بانوان کشورمان فعالانه در تظاهرات شرکت نکنند رژیم ضدایرانی همچنان در قدرت باقی خواهدماند۸ نظر و ۸۹ پخش

هم میهنان اسیر ودربندمان، سرانجام از ظلم بیکران رژیم تازی نژاد بجان آمده و به خبابانها ریختند۸ نظر و ۲۱۹ پخش

خامنه ای، به چه مجوزی ۸۰ آمبولانس به جای کمک به زلزله زدگان به کربلا فرستادی؟۷ نظر و ۲۱۰ پخش

خاورمیانه برروی کوه باروتی سوار، وکبریتی دردست ولی فقیه در کنار آن۶ نظر و ۱۵۷ پخش

بزودی رژیم ولایت فقیه با وجود نفرت عمومی مردم کله پا می شود۱۳ نظر و ۳۲۵ پخش

سپاه پاسداران، سپاه اختاپوس دزد و چپاولگر اصلی کشور است۳ نظر و ۱۶۲ پخش

سیاستهای جنگ افروزی رژیم سرانجام موجب تجزیه کشورمان می شود۹ نظر و ۳۱۳ پخش

آغاز سال تحصیلی با وجود مدارس مخروبه و فرهنگ خرافات دینی۱ نظر و ۷۴ پخش

خوابهای طلائی کردها برای جداکردن بخشهای محل سکونت خود۱۸ نظر و ۸۹۷ پخش

کشتار هم میهنان کولبر کرد به وسیله پاسداران جنایتکار همچنان ادامه دارد۴ نظر و ۲

محکومیت بیست‌وشش تن از شهروندان بهایی ساکن شیراز به هشتاد و پنج سال حبس محکوم شدند

/خرداد/۱۴۰۱

گروه ۲۶ نفره از شهروندانی بهایی ساکن شیراز که پس از شش سال محاکمه، در مجموع به ۸۵ سال حبس محکوم شدند

گروه ۲۶ نفره از شهروندانی بهایی ساکن شیراز که پس از شش سال محاکمه، در مجموع به ۸۵ سال حبس محکوم شدند

بر اساس گزارش‌های رسیده به رادیو فردا، بیست‌وشش تن از شهروندان بهایی ساکن شیراز به اتهام انتسابی «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت داخلی و خارجی کشور» در مجموع به ۸۵ سال حبس تعزیری، تبعید، ابطال گذرنامه و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده‌اند.

این رأی در شعبه یک دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی محمود ساداتی صادر شده و به پرونده دستگیری‌های سلسله‌وار بهاییان شیراز در فاصله تیرماه ۱۳۹۵ تا آذر همان سال مربوط است.

جامعه جهانی بهایی بارها تاکید کرده است اتهام‌های امنیتی که علیه شهروندان بهایی در ایران مطرح می‌شود، کاملاً «بی‌اساس» بوده و تنها دلیل بازداشت بهاییان توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، باورها و فعالیت‌های مذهبی آن‌ها است.

در این پرونده، از میان شهروندان زن بهایی، به ترتیب یکتا فهندژ سعدی ،لالا صالحی، مژگان غلامپور، رضوان یزدانی و بهاره نوروزی هر کدام به «پنج سال زندان و دو سال ممنوعیت خروج از کشور و لغو گذرنامه» محکوم شدند.

از میان شهروندان مرد بهایی هم نبیل تهذیب، اسماعیل روستا، بهنام عزیزپور، سعید حسنی، رامین شیروانی و صهبا مصلحی هر کدام به «پنج سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان‌های مناطق مختلف ایران و معرفی روزانه به اداره اطلاعات استان» محکوم شده‌اند

نوازنده و استاد دف و مدرس آموزشگاه موسیقی اصفهان بعد از بهائی شدن ربوده شد

سوم دی ماه ۱۳۹۷ «حامد رضوانی» استاد موسیقی و نوازنده دف، از منزل مسکونی‌اش در شهر اصفهان خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت.

مراجعات مکرر خانواده رضوانی، به بیمارستان‌ها، پزشکی قانونی، اداره آگاهی، کلانتری‌ها، نیروی انتظامی، اداره اطلاعات، اداره اطلاعات سپاه و دادسرای اصفهان هیچ ثمری نداشته است و تاکنون اثری از حامد پیدا نشده است.

یکی از نزدیکان حامد رضوانی به ایران وایر می‌گوید: «تا این لحظه، دلیل یا چرایی ناپدید شدن ناگهانی او مشخص نیست. احتمال گم شدن او بسیار کم است، چون وی مشکل عقلی یا روانی نداشت. حامد رضوانی، نوازنده و استاد دف بود و از درآمد حاصل از تدریس موسیقی و نوازندگی امرار معاش می‌کرد. فرد ثروتمندی نبود که برای باج گرفتن او را بدزدند و در عین حال هیچ دشمنی هم نداشت.»

حامد رضوانی، بیشتر وقتش را با شاگردانش و سایر هنرمندان می‌گذراند. این فرد آگاه درادامه می‌گوید: « او

 چند سال قبل به دین بهائی ایمان قلبی آورد و هر چند عضو رسمی جامعه بهائی ایران شناخته نمی‌شد، ولی در طی این سال‌ها، به دفعات از سوی اداره اطلاعات و افرادی ناشناس مورد توهین و تهدید تلفنی یا حضوری قرار می‌گرفت. چند بار به او حمله شد و کتکش زدند. حتی بازداشتش کردند و گفتند از باور مذهبی‌اش برگردد.»

این شهروند بهایی اصفهان هم‌چنین از سوی وزارت اطلاعات از تدریس در آموزشگاه های موسیقی اصفهان و برگزاری کنسرت منع شده بود.

نخستین بار در تیر ماه سال ۱۳۹۵، مأموران وزارت اطلاعات به اتهام «تبلیغ علیه نظام تحت عنوان تبلیغ بهائیت» به منزل حامد رضوانی وارد شده و با دشنام و ناسزا، منزلش را بازرسی و وسایل شخصی مانند لپ تاب، دفاتر شعر و نُت و سازهای موسیقی او را ضبط کردند.

مأموران، بدون آن‌که حکم جلب او را داشته باشند و به صورت غیرقانونی به حامد رضوانی دست‌بند و پابند زده و او را پیش چشم‌های پدر و مادر پیرش، صرفا به دلیل «بهائی شدن» مورد ضرب و شتم قرار دادند و بازداشت کردند. ماموران، پس از بازرسی منزل، با او به محل کارش می‌روند و کامپیوتر، سازهای موسیقی و دفاتر تدریس و شعر موجود در آنجا را ضبط می‌کنند

سپس حامد رضوانی

 را دست‌بسته به نقطه‌ای نامعلوم در خارج از شهر می‌برند. باز هم توام با فحاشی، به سر و صورتش ضرباتی شدید وارد می‌کنند. بعد، اثر انگشت او را بر برگه صورت‌جلسه اموال ضبط ‌شده می‌گیرند.

اما آبان‌ماه سال ۹۵، بار دیگر این شهروند بهایی، توسط مأموران وزارت اطلاعات، بازداشت و به زندان اصفهان منتقل می شود. در دوره بازداشت، تحت فشارهای جسمی و روحی قرار می‌گیرد. بازجو به او می‌گوید که به زودی «حذف فیزیکی» و اعدام خواهد شد. بازپرس هم اجازه دسترسی و پیگیری پرونده‌اش را به وکیل متهم نمی‌دهد.

آقای رضوانی پس از ۲۱ روز به قید وثیقه آزاد شد. او پس از آزادی، از بازپرس پرونده و مأموران اداره اطلاعات که او را مورد شکنجه قرار داده بودند، شکایت ‌می‌کند که دادگاه حکم بر برائت بازپرس و مأموران اطلاعات می‌دهد. حامد رضوانی مجدداً برای احقاق حق خود، به دیوان عدالت اداری کشور شکایت می‌کند که طبق خبر رسیده، مدت کمی قبل از ناپدیدشد، شکوائیه‌اش به دادسرای انتظامی قضات ارسال می‌شود


این فرد مطلع در مورد آخرین وضعیت حامد رضوانی، شهروند مفقود شده بهائی به ایران وایر می‌گوید: «با گذشت شش ماه، هیچ خبر موثقی از حامد به‌ دست نیامده است. فقط در مراجعه‌‌های مکرری که به ارگان‌های مختلف داشتیم، یکی از نهادها گفته که وی در آن روز به دادستانی احضار شده و از آنجا او را به یک یگان امنیتی تحویل داده‌اند.» به گفته او، صحت و اعتبار این ادعا مشخص نیست. چون هیچ نهادی نام این یگان امنیتی، دلیل نگهداری و چرایی بی‌خبری از حامد را به صورت شفاف اعلام نکرده است.

برابر با اصل بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد. اما در چهل سال گذشته، مسئولین قضائی و امنیتی کشور با نقض صریح قانون اساسی، هر فردی را که از اسلام(تشیع دوازده امامی) به باور مذهبی دیگری گرایش پیدا کرده را تحت فشار و تهدید به ارتداد و زندان، قرار داده‌اند تا با روگردانی از عقیده خود، دوباره به اسلام بازگردد. برخورد با حامد رضوانی از سوی وزارت اطلاعات و بازپرس دادگاه انقلاب اصفهان نمونه‌ای آشکار از اِعمال رفتار غیرقانونی با این شهروندان استم

منبع خبرhttps://wp.me/p4bP3q-p1

Continue reading “نوازنده و استاد دف و مدرس آموزشگاه موسیقی اصفهان بعد از بهائی شدن ربوده شد”

تخریب مقابر بهائیان و

رد این نوع برخورد را قرن ها بعد در واقعه پانزدهم خرداد هم می توان دید. به گزارش‌ پلیس، یکی از اهداف و اعمال تظاهرکنندگان، تخریب قبور بهاییان و آتش زدن اجساد آنها بوده است.

در تاریخ ایران اما رد این تخریب‌ها را می توان تا خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی به عقب برد که نود سال پس از مرگش، نبش قبر شد تا باقی مانده جسدش از گورستان مسلمانان به گورستان یهودیان منتقل شود؛ یا شاه اسماعیل صفوی که در نبش قبر و سوزاندن اجداد رقیبان سنی، در پی انتقام گیری از مرگ پدرش بود.

به گفته مهرداد امانت، مورخ، دیگری سازی در تفکر شیعی و در نتیجه محروم کردن دیگران متفاوت از ما، از دفن شدن در قبرستان شیعیان که مکانی تا حدودی مقدس محسوب می شود از جمله دلایل نبش اجساد مردگان و تخریب قبرها است. به گفته او روحانیان شیعه دلایل متفاوتی برای این رفتار خود داشتند، از قدرت نمایی تا حذف نمادین و نهایی مخالفان و دشمنان.

به نوشته امانت می توان اولین هجوم گسترده به اجساد و قبرهای مردگان را در فتواهای روحانیون شیعه و حمله پیروانشان به قبرها و اجساد بابی‌ها، بهایی‌ها و یهودی ها مشاهده کرد

کافران: بهایی و کمونیست‌

با پیروزی انقلاب، اولین هدف از قبل مشخص شده بود: بهایی‌ها که روحانیون آن ها را دشمنان قدیمی خود می‌پنداشتند.

تخریب گورستان های بهایی ها در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران از نجف آباد اصفهان تا آباده شیراز به صورت سازمان یافته و گسترده انجام گرفت.

تخریب هایی که به سال های اول پس از انقلاب محدود نشد و در تمام این چهل و دو سال به شیوه های مختلف ادامه داشته است.

اوج این تخریب‌ها را می توان در تخریب گورستان بهاییان شیراز توسط سپاه پاسداران و همچنین نبش قبر بیش از هزار بهایی و تبدیل گورستان آن‌ها به فرهنگستان خاوران مشاهده کرد.

اما پس از بهاییان، نوبت مخالفان سیاسی حکومت بود که به چنین سرنوشتی دچار شوند و جسد و سنگ قبرها و نمادهایشان از جامعه حذف شود

محمد مصدق پیش از مرگ وصیت کرده بود که در کنار کشته شدگان سی تیر در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شود. محمدرضا پهلوی موافقت نکرد و جسد مصدق به امانت در تبعیدگاهش، احمدآباد به خاک سپرده می شود.

در اولین روزهای پس از انقلاب، بنای یابودی در کنار قبر کشته شدگان سی تیر و به نام و یاد مصدق ساخته می شود که تنها یک هفته پس از احداث تخریب شد.

در همان ماه ها و هفته های آغاز انقلاب، تعدادی از سنگ قبرهای اعضای اعدام شده سازمان مجاهدین و فداییان خلق در دوران پهلوی در قطعه سی و سوم بهشت زهرا شکسته شدند.

در قطعه سی و سوم از بیژن جزنی و مرضیه احمدی اسکویی تا محمد حنیف نژاد و سعید محسن به خاک سپرده شده اند.

پس از سال ها که از آن به خوبی نگهداری نمی شد و زمزمه هایی مبنی بر بازسازی، تنها به صاف کردن آن با سیمان و بدون سنگ قبر بسنده شده است.

قطعه دیگری در بهشت زهرا که مورد بی مهری واقع شده است قطعه ۴۱ است که تعدادی از اعدام شده های پس از انقلاب در آن فردی و جمعی به خاک سپرده شده اند. به گفته بازدیدکنندگان، از این قسمت از قبرستان بسیار بد نگهداری شده و به مرور به آشغالدانی تبدیل شده است.

بنابر شواهدی، اجساد تعدادی از اعدامیان سال ۶۰ مانند سعید سلطانپور به همراه، جسد تقی شهرام که در سال ۵۹ اعدام شده بود پس از نبش قبر از بهشت زهرا به گورستان خاوران در شرق تهران منتقل شدند.

گورستان خاوران در شرق تهران جایی است که تعدادی از بهاییان و چپ های اعدامی در دهه شصت و برخی از مجاهدان اعدام شده در سال‌های نخست دهه ۶۰ در آنجا دفن شده اند.

ماموران حکومتی بارها به این گورستان حمله کرده و یادبودها و سنگ قبرهای نمادین خانواده ها را تخریب کرده و شکسته اند.

بسیاری از خانواده های اعدامیان در تهران و شهرستان ها بارها به این تخریب ها اعتراض کرده اند.

تعدادی از این خانواده ها به مرور زمان و پس از شکسته شدن پی در پی سنگ ها و همچنین کهولت اعضای خانواده ها، توان ترمیم و جایگزینی آن ها را نداشته اند.

در این میان باید به اقوام کشته شدگانی اشاره کرد که هرچند بستگان آن ها متعلق به سازمان‌ها مارکسیستی بودند که اعتقادی به کفن و دفن و مراسم شیعیان در خاکسپاری ندارند، اما خودشان مسلمان و شیعه اند و چنین بی حرمتی به سنگ قبر و اجساد عزیزانشان، برایشان دردآور و تکان دهنده است.

گورستان خاوران
توضیح تصویر،تعدادی از اعضای اعدام شده گروه های مخالف و بهاییان در گورستان خاوران مخفیانه دفن شده اند.
line

بلقیس سلیمانی در رمان بازی آخر بانو، این هجوم ها و تخریب ها را چنین روایت کرده است:

نمی دانم سخنران کی سخنانش را تمام کرده که به چالاکی از لندکروز پایین می پرد. همراه با پریدن او جوانی از بار لندکروز چند پتک، کلنگ و بیل به جوان های اطراف لندکروز می دهد. سکوت سنگینی قبرستان را فرا گرفته است.

ملیحه می گوید یا ابوالفضل میخوان چیکار کنن؟ بلندگوی دستی می غرد: نه شرقی، نه غربی.

جوان های پتک به دست به قبرهای اختر و امیر می رسند. صدای خرد شدن قاب شیشه ای عکس اختر رعشه در جانم می اندازد. جوان دومین پتک را بر سنگ قبر فرود می آورد. صدای پتک ها در صدای جمعیت گم می شود. نه شرقی، نه غربی.

جوان های کلنگ به دست به کمک جوانهای پتک به دست می آیند. ملیحه زیر گوشم می گوید: گل بانو. صدایش می لرزد. می گویم: اگه خانم سلطان بدونه، سکته می کنه.

همه محو ساخت و ساز شده اند. آجرها دست به دست می شوند و به دست اوسا نادعلی می رسد. قبرها صاف شده اند. هیچ علامتی دال بر اینکه روزی روزگاری اینجا قبر دو جوان بوده است وجود ندارد.

line

دگراندیشان: شاعر و هنرمند

احمد شاملو، شاعر نامی ایران پس از آن که در سال ۱۳۷۹ فوت کرد در تشییع

جنازه ای که با حضور هزاران نفر برگزار شد در امامزاده طاهر کرج دفن شد. گورستانی که پیش و پس از او نیز هنرمندانی به خاک سپره شدند. اما دیری نگذشت که به طور نمادینی در روزهای آغاز هر سال سنگ قبر او تخریب شد.

به گفته سیروس شاملو، فرزند احمد شاملو طی پنج سال، چهار سنگ قبر او شکسته و به ناچار تعویض شد.

سیاوش شاملو پسر شاملو در گفتگویی این تخریب ها را چنین روایت می کند: “ابتدا تخریب مختصری صورت گرفت، نگهبان صحن امام زاده طاهر نسبت به این اتفاق اظهار بی اطلاعی کرده و قول داد در حد امکان از ادامه این مسئله جلوگیری کند، اما متاسفانه تخریب دیشب عمیق تر بوده و تکه هایی از سنگ قبر نیز که امضای احمد شاملو بر آن منقوش بوده، مفقود شده است.”

با اینکه “افرادی ناشناس” مسبب این تخریب ها شناخته شدند، به گفته سیدعلی صالحی، شاعر معاصر”این یک مسئله‌ای‌ست که ادامه‌ همان تفکر تاریک است و پیام خاصی ندارد. اما فقط همین اندک پیام را در درونش می‌توان جستجو کرد که می‌گوید،‌ مزارگاه کرج دیگر جای شماها نیست و اولین نشانه‌اش هم این بود که حدود ۵ ساعت ما در همین مزارگاه نشستیم تا رخصت خاکسپاری میت شاعر بزرگ معاصرمان، م. آزاد را گرفتیم و با دردسر روبرو شدیم. این یک نشانه بود و این نشانه یک علامت کوچکتر پیش از آن هم داشت و آن بردن میت منوچهر آتشی به بوشهر بود. چون قرار بود که میت منوچهر آتشی را در همین مزارگاه کرج خاک سپاری کنند،‌ ولی اجازه ندادند و بردند در بوشهر خاک کردند.”

هوشنگ گلشیری و فریدون فروغی، از دیگر هنرمندانی بودند که سنگ مزارهایشان تخریب شد.

فرج سرکوهی، منتقد ایرانی در گفتگو با بی بی سی فارسی با اشاره به اینکه “ما یک متن مسلط داریم که می گوید هر چیزی که با اسلام حکومتی تطبیق نمی کند باید حذف شود” می گوید: “گرایش ها و گروه هایی هستند که از این متن مسلط نتیجه می گیرند که جاهایی را باید پاکسازی کنند که یکی از آن هم گورستان ها است.”

سرکوهی دلیل دیگر این کار را “جا انداختن روایت حکومت از تاریخ می داند. آن ها با حذف و سرکوب می کوشند در حافظه جمعی جامعه دست ببرند.”

سنگ قبر بیوک جدیکار
توضیح تصویر،سنگ قبر بیوک جدیکار و همایون بهزادی

فوتبالیستهاقرمز و آبی

به نظر می رسد با تخریب سنگ قبرهای بیوک جدیکار، همایون بهزادی، غلامحسین مظلومی و رضا احدی، تخریب ها ابعاد بیشتری یافت و از مخالفان سیاسی و دینی و فکری حکومت عبور کرد.

رسانه‌های ایران چندی پیش گزارش دادند که بعضی از سنگ‌ قبرهای ورزشکاران تراشیده، مشخصات آنها از بین رفته و روی آنها رنگ پاشیده شده است.

تخریبی که با واکنش پیشکسوت هایی چون علی پروین و نصرالله عبدالهی روبرو شد و مهدی هاشمی‌نسب، بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران که سابقه بازی در هر دو تیم پرسپولیس و استقلال را دارد گفت: “زمانی می‌گفتند ما ایرانی‌ها مُرده پرست هستیم اما مثل اینکه از این پس به مُرده‌هایمان هم رحم نخواهیم کرد.”

در نهایت سازمان بهشت‌زهرا به دنبال مفقود و تخریب شدن سنگ قبرها از احتمال نصب دوربین‌های مداربسته در بهشت زهرا خبر داد.

معاون سازمان بهشت‌زهرا نیز در مصاحبه ای “تخریب سریالی و تشکیل گروه و تشکیلات” برای تخریب سنگ قبرهای بهشت‌زهرا را تکذیب کرد.

با این حال به نظر می رسد علیرغم تکذیب تخریب سریالی قبرها، این “تشکیلات ناشناس” همچنان به کار خود ادمه خواهند داد.

تا آن زمان باید دید تخریب هر گونه نماد مخالفت و مخالفان، ابعادش تا کجا و چگونه تعمیم خواهد یافت.

سنگ قبر مصطفی کریم بیگی از کشته شدگان اعتراضات پس از انتخابات هشتاد و هشت
توضیح تصویر،سنگ قبر مصطفی کریم بیگی از کشته شدگان اعتراضات پس از انتخابات هشتاد و هشت

منبع خبر

https://www.bbc.com/persian/iran-37722785.amp

نسل اول روشنفکران با آغاز مشروطه

#احمد_کسروی در پیدایش #مشروطه نوشته است در زمان فتحعلیشاه #شیخ_احمد_احسایی یکی از مجتهدان عراق میبوده و در ایران و دیگر جاها شاگردان بسیار میداشته. او بیکرشته سخنان نوینی برخاسته و دیگر مجتهدان با وی دشمنی نموده و او را بیدین خوانده اند، و نتیجه آن گردیده که در میان ایرانیان دو تیرگی پیدا شده.

یک دسته پیروی از شیخ نموده و «#شیخی» نامیده شده اند و دسته دیگری در برابر آنان خود را «#متشرع» خوانده اند.

http://youtube=http://youtube.com/w/?v=_dIya1aJJKA%5D

http://youtube=http://youtube.com/w/?v=_dIya1aJJKA

در تبریز در میان دو تیره، جنگ و خونریزی پیش آمده و تا دیر گاهی مردم ایمنی نداشته اند. هنوز مسجدی در تبریز «قانلو مسجد» (مسجد خونین) نامیده میشود و چنین میگویند که در آنجا بنام شیخی و متشرع خونریزی رخ داده. پس از شیخ احمد جانشین او #سید_کاظم_رشتی بوده. ولی پس ازو باز کشاکش پیدا شده، و حاجی محمد کریمخان در کرمان بدعوی جانشینی برخاسته و خود چیزهای دیگری بگفتههای شیخ افزوده، و در تبریز حاجی میرزا شفیع او را نپذیرفته و بهمان گفته های شیخ ایستادگی نشانداده، و نتیجه آن گردیده که در تبریز و شهرهای دیگر آذربایجان مردم بسه تیره گردیدهاند:

شیخیان یا پیروان حاجی میرزا شفیع، کریمخانیان با پیروان حاجی محمد کریمخان، متشرعان یا دشمنان آن دو دسته و پیروان دیگر ملایان. در سالهای پیش از مشروطه که ما گفتگو از آن میداریم، دیگر میانهٔ اینان زد و خورد و خونریزی نبودی. ولی سه دسته از هم جدا زیستندی. بدینسان که بخانه های یکدیگر آمد و رفت نکردندی، و دختر از یکدیگر نگرفتندی، و مسجدهاشان جدا بودی، و هر ساله در رمضان بالای منبرها گفتگوهای کیشی و بدگویی از همدیگر را بمیان آوردندی. .

منبع 👎

https://fa.wikisource.org/…/%D8%AA%D8%A7%D8%B1../%DB%B3

بنابر این

در مورد شروع سیر  #روشنفکری در ایران صبحت کنیم بعد از ظهور حضرت باب  در ایران بود که پس از مشروطه روشنفکران را با نام فرانسوی انتلکتوئل، و به عربی منوّر الفکر می‌شناختند و بعدها اصطلاح روشنفکر و تا اندازه‌ای روشن‌اندیش، رواج یافت.

در این دوره، نگاه روشنفکران ایرانی به فرانسه بود. فرانسه به جهت آنکه درگیری مستقیمی در تحولات ایران نداشت و از سوی دیگر رقیب جدی استعمار انگلیس بود، پایگاهی برای تحصیل و اقامت ایرانیان بود. از آن زمان تا دوران پهلوی دوم، آشنایی با زبان فرانسه جزو ملزومات طبقه فرهیخته ایرانی بود و در واقع زبان فرانسوی جایگاه سنتی زبان عربی را به عنوان زبان تخصصی اهل فضل، تصاحب کرد. تقریباً همه آثار ادبیات و فلسفه و تاریخ غربی از راه زبان فرانسوی به فارسی برگردانده شده

و. با این حال نباید تأثیر اندیشه و فرهنگ انگلیس را هم نادیده انگاشت. چراکه اتفاقاً با توجه به پادشاهی بودن سامانه سیاسی ایران، نظام سیاسی مشروطه انگلیس که در آن پادشاه نمادین بوده و در سیاست دخالت نمی‌کرد، همواره الگوی فکری ایرانیان، حتی انگلیس ستیزانی چون محمد مصدق بود

. همچنین نباید از نقش آمریکا به عنوان یک نیروی سوم در نبرد استعماری روس و انگلیس در ایران گذشت. آمریکا تا سال ۱۳۳۲ مورد احترام روشنفکران غیرچپ ایرانی بود. برعکس روسیه تزاری مهم‌ترین دشمن روشنفکران قلمداد می‌شد. هرچند پس از کمونیستی شدن شوروی، روشنفکری چپ نگاهی توأم با احترام به شوروی داشت بطور کلی بعد از ظهور حق در ایران بود که. روند تاریخی جریان روشنفکری در ایران به وجود آمد و می‌توان در پنج گروه، آنها را تقسیم‌بندی کرد.
روشنفکران نسل اول (دوران مشروطه)
و مشروطه خود گرفته شده از انقلاب حضرت باب از کتاب بیان عربی و فارسی بود با بر تخت نشستن رضا شاه دوره اول روشنفکری به پایان رسید و نسل دوم روشنفکری به وجود آمد. این نسل روشنفکری با الگوگیری از غرب سعی داشت که مفاهیم جدید غربی را در ایران پیاده سازد. سیاست همگن سازی فرهنگی و اجتماعی در آن دوره محبوبیت فراوانی یافته بود روشنفکران نسل سوم از اواخر دوران پهلوی یکم، روشنفکری چپ در ایران بنیاد گذاشته شد و شاید تقی ارانی و اسکندر میرزا را بتوان از مؤسسین این جریان دانست.
با ایجاد دانشگاه‌ها و مدارس و اعزام بیشتر دانشجویان ایرانی به اروپا در دوره پهلوی یکم، ایرانیان با سرعت بیشتری با اندیشه‌های غربی آشنا شدند. بدین ترتیب زمینه ایجاد نسل سوم روشنفکری به وجود آمد؛

که خود را در دوران پهلوی دوم نمایان کرد. پس از سرنگونی رضاشاه و ترور احمد کسروی، روحانیت و نگاه دینی بر نگاه سکولار و روشنفکری چیرگی یافت؛ و با جریان ملی شدن نفت و سپس سرکوب آزادی‌ها در بسته شدن فضای سیاسی، روشنفکری سکولار ایرانی به شدت محدود شد. از آنان می‌توان به حمید عنایت،  دکتر پرویز هوشیار ، پرویز ناتل خانلری و سید فخرالدین شادمان و

youtube=http://youtube.com/w/?v=_dIya1aJJKA]

نگاهی به پست های Taizz

TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm – Training Centre in Ottawa

https://taiziz-httpsgpagetaizizgm.business.site

TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm. Training Centre in Ottawa. Opening at 12:00 AM on Tuesday. Get Quote …

TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm on Google – TAIZIZ .https://g

https://ataizizseler.com › 2020/06/08

8 juin 2020 — Check out TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm on Google! https://g.page/taiziz?gm.

TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm on Google – TAIZIZ .https://g

https://ataizizseler.com › 2020/05/02

2 mai 2020 — https://g.page/taiziz?gm..Follow Blog via Email … Enter your email address to follow this blog and receive notifications of new posts by email.

Ali kargari Hajiabadi – .. The first thing is safety TAIZIZ ..https
https://ca.linkedin.com › …
· Traduire cette page

Ottawa, Ontario, Canada · .. The first thing is safety TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm Learning Center in Ottawa Open un · .. The first thing is safety TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm Learning Center in Ottawa Open

The first thing is safety TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm Learning Center in Ottawa Open ClickBank university. Ottawa, Ontario, Canada67 connections.

Coronavirus (COVID-19) Update From Taizz – Facebook

https://www.facebook.com › posts › ref=page_internal

Taiziz-Ali hajiabdi – YouTube http://www.youtube.com/watch?v=7O3htQPg7Wg. … ـTAIZIZ — TAIZIZ .https://g.page/taiziz?gm. <img src=” alt=” In Iran, ..

Make money online -TAIZIZ Learning Center

YouTube · Ali kargari Hajiabdi

| Facebook · Taizz
Ali Hajiabadi – Startseite | Facebook

https://de-de.facebook.com › category

65 ARMASTR STREET APT 31, Ottawa, Ontario, Ontario, Kanada K!Y2V6. Route planen. https://g.page/taiziz?gm. +1 613-501-4069. Öffentliche Dienstleistungen.

ـTAIZIZ — TAIZIZ .https://g.page/taiziz?gm – دیانت بهائی را …

https://taiziz.car.blog › 2020/11/02

2 nov. 2020 — ـTAIZIZ — TAIZIZ .https://g.page/taiziz?gm … In Iran, radio came from the time of Qajar and because it worked with Basim, it needed a judicial …

How was the evolution of lamp radio and television … – Quora

https://www.quora.com › How-was-t…

Taizz. , lived in .https://g.page/taiziz?gm Learning Center in Ottawa. Answered 6 months ago … http://ataizizseler.com/2020/10/31/lamp-radios/.

Tout afficher

18 subscribers. Subscribe. TAIZIZ ..HTTPS://G.PAGE/TAIZIZ?GM. Make money online -TAIZIZ Learning …

7 juin 2020 · Téléversé par Ali kargari Hajiabdi

The man who reached the lights – TAIZIZ .https://g.page/taiziz

https://wp.me › …

Traduire cette page

22 sept. 2020 — Marriage and conversion were two important events in Tolstoy’s life. Young Tolstoy’s first experience in literature was the translation of …

@itsandime Tumblr blog with posts – Tumbral.com

https://www.tumbral.com › blog › it…

Traduire cette page

25 juin 2021 — TAIZIZ ..https://g.page/taiziz?gm would love your feedback. Post a review to our profile. https://g.page/taiziz/review?gm.

معرفی شرکت تبلیغاتی تای سیز – ویرگول

https://virgool.io › …

Traduire cette pa

مشرق الاذکار نیلوفر آبی – TAIZIZ .https://g.page/taiziz?gm. 2021/03/05تمام مشرق الاذکارهای بهائی در سراسر عالم درب هایش بر روی همه مردم از هر دينی که باشند …

تحقیقی – TAIZIZ .https://g.page/taiziz?gm. بتدریج خوا هید فهمید انسا نها صفا تی که خود دا رند بر روی حیوا ن ها می کذارند . کسی که همه حیوا نا ت را دوست دارد …