سئوالاتی که مسلمانان هرگز جواب نمیدهند

بحث با یک عالم مذهبی ، داستان از آنجا شروع شد که بنده نوشتم‌ همه ما می‌توانیم ادعاهای نفی رو اثبات کنیم. اگه کسی بهت بگه اسب تک شاخی تو جنگل های آمازون وجود داره، می‌تونی با رفتن به جنگل آمازون این ادعا رو نفی کنی. اگه کسی بهت بگه فلان میز 30 سانتی متره، تو می‌تونی با اندازه گیری اون میز اثبات کنی که 40 سانتی متره. اگه به تو بگن که دو ضربدر دو می‌شه پنج، تو می‌تونی اون رو با اصول ریاضی باطل کنی

. اگه به تو بگن اون آتش سرده، تو می‌تونی با اصل امتناع تناقض اون رو نفی کنی. اگه کسی ادعا کنه که در گذشته اژدها وجود داشته، تو می‌تونی با بررسی فسیل ها این موضوع رو نفی کنی. ولی هیچ جور نمی شه یک مسلمان را قانع کنی  پرورگار دست از تجلی بر نمیداره و هیچ دینی مطلق نیست و همه چیز نسبی است

و آقای حیدریان نوشتند

Ali Kargar 

و هیچ جور نمی‌توانی یک انسان مادی گرا و بت پرست را راضی و قانع کرد که خداوند مافوق تصور و اندیشه بشر میباشد و چیزی مافوق تصور در هیچ چیز دیگر تجلی نمیکند چون اگر در هر چیزی تجلی کند و آن چیز به عقل و ادراک بیایید دیگر خداوندی نیست که در تصور نیایید بلکه از جنس محل تجلی میباشد، و بنده نوشتم

Mokhtar Heydaryan

جناب حیدریان عزیز بنظر شما خدا دست از تجلی برداشته است یعنی   اعتقاد به خاتم النبین  با علم واسع و نامحدود الهی مغایر بوده و علم نامحدود الهی را محدود می سازد آیات متعدی فقط در همین سوره احزاب راجع به همین تجلۍ خداوند آمده برای اینکه  بخاطر کلمه خاتم  آیات [ متشابهات ]  وجویندگان حق .  متوجه به آیات محکمات آن  وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا که بشارت به ظهور بعدی شوند بصراحت میفرمایند   … .. سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا این سنت خداوندی است که در میان پیشینیان نیز بود و در سنت خدا تغییری نخواهی یافت 63 يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا مردم تو را از قیامت می پرسند، بگو: علم آن نزد خداست و تو چه، می دانی ، شاید قیامت نزدیک باشد  44 ایشان نوشتند

Ali Kargar 

با توهم و گمان نمیشود چیزی را ثابت کرد  خداوند خالق است و آنچه که در فهم گمان بشر بیاید همه مخلوق خداوند و هیچ چیزی محل تجلی خداوند نیست، خداوند در هیچ مخلوقی تجلی ندارد، این در مورد خداوند یکتا میباشد، اما درباره خداوند شما کاری ندارم نوشتم 

Mokhtar Heydaryan

عزیز  توهم و گمان همین مانع ای است که جلوی چشمان شما را گرفته   و منکر تجلی خداوند در ظهور  بعد  از اسلام  است  آیات ۱ تا۱۷۰ سوره بقره این اشارات به ظهور بعد و تجلی دوباره او  شده ، در سوره الحجر آیه ۲۱ میفرماید نیست هیچ چیز، مگر اینکه نزد ماست خزینه و منبع آن ، نمی فرستیم آنرا مگر به اندازه معین و 

همچنین در سوره الا سرا آیه ٨۷ میفرماید یعنی داده نشد به شما از علم من  مگر مقدار کمی را  طبق آیات فراوان دیگری که در قرآن نیز به آن اشاره شده اعتقاد به خاتم النبین  با علم واسع و نامحدود الهی مغایر بوده و علم نامحدود الهی را محدود می سازد لطفآ جواب منطق را با سفسطه ندهید زیر اگر فارسی را هم نفهمید دیگر هیچ امید و تمایلی به بحث با شما ندارم  تمام .. ایشان نوشتند 

Ali Kargar 

ببین مفسر قرآن فقط به بهاءالله  اصلا مگر اسم پیامبر و خاتم آوردم که قبل و بعد از اسلام را توضیح میدهید، گفتم آنچه میگویم درباره خداوند یگانه است که در قرآن فرموده مثل هیچ چیز نیست،  وقتی مثل هیچ چیز نیست یعنی هر چه هست مخلوق او میباشد و طبق قرآن خداوند در هیچ چیزی تجلی ندارد، اگر خدای شما در بهاءالله تجلی دارد، خدای شماست نه خداوند یکتا که در قرآن وصف شده، خداوند اسلام و قرآن خالق همه چیز است و در هیچ چیزی حتی پیامبر اکرم تجلی ندارد و پیامبر هم فقط مخلوق و بهترین عبد  است، بنده نوشتم

Mokhtar Heydaryan

ببنید دوست عزیز   همانگونه که در موضوع اسماء و صفات الهی آمده است،دنیای عرفان هم جهان را مظهر تجلّی اسماء و صفات خداوند دانسته و می گویند: هر جا اثر از وجود هست، خدا نیز هست؛ حرف ما خیلی ساده است هر فردی از افراد نوع انسانی دارای این خلافت است، چنان‌که خداوند سبحان می‌فرماید:«وَ اَنْفِقُوا مِمّا جَعَلَکُم مُسْتَخْلَفین فیه» (الحدید، 7). انسان خلیفه خداست و حق‌تعالی اداره ملک خود را به انسان سپرده است.

اما مالک حقیقی فقط خداست و انسان، تنها مقام وکالت را داراست (ابن‌عربی 1400 ق : 71). انسان کامل حامل امانت و عهد الهی در مرآت حق است. او تجلی صفات و مفصل اسماء و موضع نظر حق به خلق و عرش و کبرياست. انسان کامل سرّ  و حيات ساری در جهان است.([3]) اینکه شما  تجلی حق را منکر میشوید مشگل خودتان است زیرا حضرت بها،الله در رأس اسماء الهی و بعبارتی جميع اسماء الهی است زيرا که خداوند در وی تجلّی کلی کرده است. ایشان نوشتند Ali Kargar 

وصف شما همان است که در قرآن هست قسمتی از کتاب را میگیرید و آن را به نظر خود عرضه میکنید و در واقع قرآن را با عقاید خود توجیه میکنید در حالی که پیرو قرآن عقاید خود را به قرآن عرضه می‌کند،

در داستان موسی در قرآن وقتی موسی درخواست به دیدن خداوند میکند خداوند چنین امری را غیر ممکن دانسته و میفرماید من خود را در کوه تجلی مینمایم و وقتی خداوند در کوه تجلی پیدا می‌کند کوه نابود میشود، پس ذات خداوند در هیچ موجودی تجلی ندارد

بلکه هر آنچه هست مخلوق خداوند و ناشی از صفت خالق بودن خداوند است و هیچ چیزی و موجودی و انسانی محل تجلی خداوند نیست،

و متوهمین مثل تصوف و خرافات بودیسم و شمنها و غالیان مثل بهائیت و دیگر منحرفین از قرآن که خود را عارف میدانند و خود را بالاتر و برتر از انبیاء میدانند قائل به وحدت وجود هستند که مخالف کامل قرآن و اسلام  و پیامبران الهی میباشند  خلیفه خدا چه ربطی به وحدت وجود دارد، خلیفه یعنی که صاحب بخشی از علم اختیار است نه اینکه خود خدای کوچکتر و یا صاحب قدرتی از قدرت‌های خداوند در صفات مختص خداوند باشد، با این توهمات فقط انسانهای ساده اندیش را می‌توان فریب داد و آنهارا از خداوند دور و به غیر او راهنمایی کرد در پاسخ نوشتم  Mokhtar Heydaryan

تقصیر نداری   سواد زیادی ندار ی حالا که از بحث  تجلی  به وحدت وجود رفتی و در کمال پررویی و حیرت و ناباوری حرف نزده را به من نسبت دادی آخه مسلمان که نباید دروغ بگه .. ! بنده کی گفتم خلیفه خدا به وحدت وجود ربط دارد ؟ شما اصلآ ذاتتون ایراد داره

وقتی که نص صريح قرآن دلالت دارد بر نابرابر بودن زن و مرد، وقتی که حجاب اسلامی در نص صريح قرآن فرمان خداوند در نظر گرفته می شود،

وقتی که شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است وقتی که ارث خواهر نصف برادر است، ديگر قوانين اسلامی چه انطباقی می توانند با معاهده های بين المللی داشته باشند؟ مدت اسلام هزار سال بود و ار تاریخ مصرف آن گذشته است زیرا    اعـتـقـاد به موعود، در همه ادیان مطرح بوده و عقیده مشترک همه آنها به شمار می آید؛ و هر دین و مکتبی به تناسب فرهنگ دینی و ملی خود از موعود آخرین به نامی یاد کرده است . بـر ایـن اساس ، در آیین بودایی او را ((بودای پنجم )) و در آیین هندو، او را ((آواتارا دهم )) گویند. در آیین زرتشت نیز از آمدن منجی و موعود آخرین خبر داده شده و او را ((سوشیانت )) یا ((سوشیانس )) می نامند. کـتـب دیـنی یهود نیز ظهور رهبری بزرگ به نام ((ماشیح )) یا ((مسیح )) در آخرالزمان را نـوید داده اند

. آیین مسیحیت نیز آمدن دوباره حضرت عیسای مسیح به دنیا و برپایی حکومت جهانی به دست او را خبر داده است . مـوعـود آخـرالزّمـان در هـر دیـن و مـکـتـبـی متناسب با فرهنگ و ادبیات آن دین و مکتب ، نامی و نـشـانـی دارد. بر این اساس ، در آیین هندو از او به نام ((آواتارا))ی دهم یا دهمین آواتارا، یـاد مـی شـود.

در کـیـش هندو، در کتاب ((پورانا)) (Purana)، شرح مفصّلی درباره دوران آخـر عـصـر کالی (Kali)، یعنی آخرین دوره پیش از ظهور دهمین آواتارای ویشنو، آمده است . مـقـصـود از عـصـر کـالی نـیـز آخـرالزّمـان است . اکنون عصر کالی به شمار می آید. درکتاب ((دید)) از کتابهای مقدس دینی نزد هندیان ، چنین آمده است : پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخرالزمان پیدا می شود که پیشوای خلق باشد و نام وی مـنـصـور بـاشـد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد و همه کس را از مؤ من و کافر بـشـنـاسـد و هـر چـه از خـدا خـواهـد، بـرآیـد…)) در کتاب ((باسک )) که آن نیز از کتابهای مقدس هندیان است ، آمده است : دور دنـیـا تـمـام شـود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان ، پریان و آدمیان باشد و حق وراستی با او باشد و آنچه در دریا و زمین ها و کوه ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمانها و زمین آنچه باشد خبر دهد

و از او بزرگ تر کسی به دنیا نیاید. در کتاب ((وشن جوک ))، یکی دیگر از کتب مقدس هندیان نیز آمده است : در اواخـر، دنیا به کسی بگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد و خلق را زنده کند. در کتاب ((مهابهاراتا)) و برخی کتب دیگر آنان نیز در این باره آمده است : هـمـه ادیان معتقدند که در پایان هر دوره ای از تاریخ ، بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو بـه انـحـطـاط مـی رود؛ و چـون طـبـعـا و فـطـرتـا، در حـال هـبـوط و دوری از مبداء است و مانند احجار [سنگها] به سوی پایین حرکت می کند، نمی تـوانـد بـه خـودی خـود بـه ایـن سـیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی پایان دهد

. پس نـاچار روزی یک شخصیت معنوی بلند پایه ، که از مبداء وحی و الهام سرچشمه می گیرد، ظـهـور خـواهـد کـرد و جهان را از تاریکی جهل و غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد…

2. موعود در آیین بودایی چـنـانـکـه در پـاره ای از کـتـب و مـآخـذ آمـده ، در دین بودایی نیز مسئله انتظار موعود و منجی آخـرالزّمـان مـطـرح شـده اسـت .

گـفـتـه انـد کـه در این  در این آیین ، موعود مورد انتظار و مدّ نظر، ((بـودای پـنـجـم )) است و آمدنش را بشارت داده ، بوداییان منتظر ظهورش می باشند. 3. موعود در آیین زرتشت منجی یا موعود آخرالزمان ، در جهان بینی و معادشناسی زرتشتی ، جایگاهی ویژه دارد. او را ((سـوشـیانت )) یا ((سوشیانس )) می گویند. این واژه ، فرد اسم فاعل مضارع ، از ریشه SU و SAV به مـعـنـای سـود اسـت لذا مـراد از ایـن واژه ، فـرد سـود رسـاننده است ؛

و ((نـجـات دهـنـده و پـیـشوای دین )) نیز ترجمه و تفسیر شده است . در ((جـامـاسـب نـامـه )) کـه دربـردارنـده پـرسـش هـای گـشـتـاسـب شاه از جاماسب است و او پیشگویی های زرتشت را برای گشتاسب نقل می کند، چنین آمده است : سـوشـیانس ، دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد. ایزدان را از دسـت اهـریـمـن نـجـات داده ، مـردم جـهـان را هـمـفـکـر، هـم گـفـتار و هم کردار گرداند.

در کـتـاب ((زنـد))، کـه در آن نـیـز پـیـشگویی شده ، شوسیانس ، نژاد دیوان و اهریمنان را ریشه کن می سازد، آمده است : ایشان نوشتند Ali Kargar

  واقعا که وقاحت شما حد ندارد، وقتی داری از تصوف و عرفان بحث میکنی که در اسلام و قرآن هیچ جایگاهی ندارد و تصوف و عرفان ساخته شده قائل به وحدت وجود هستند و آن را به آیه قرآن که درباره خلیفه الله میباشد ربطش میدهی بعد من میشوم دروغ گو، شما با آیین خود ساخته که وجاهت آن را از خرافات بین خرافه گرایان برای خود دست وپا میکنید، از یک طرف برای معرفی دیانت متوهم خود به آیات قرآن دست آویزان میکنید و از طرف دیگر از همان آیات انتقاد میکنید، در اسلام قوانین درباره زنان کاملا واضح است و هر کس دوست ندارد میتواند بیاید خدمت شما تا در مراسمهای دینی زنان را با هم عوض کنند تا حقوقشان را رعایت شده ببینند، و همچنین مشارکت زنان را در مراجع تصمیم گیری شما تجربه کنند، اسلام به کسانی که فکر می‌کنند حقوقشان رعایت نمی‌شود نیاز ندارد مبارک شما  مطلب دیگر که توجه نکردید و دائما با خرافات در حال توجیه بهاءالله و ظهور او هستید، در همین کتب خرافی از هندو و بودیسم و زرتشت که عنوان کردی همین توهمی که از آن نام می‌برد به نام منجی و یا حتی در تورات و انجیل که از عبارات آن سوء استفاده می‌کنید وقتی از منجی بحث میشود از انجام و فعلیت آمال و نیکی‌ها در جامعه در صورت ظهور منجی صحبت دارد، بهاءالله شما از زمان ظهور تا الان جلو کدام ظلم و جنایت را گرفته و کدام عدل و داد را در دنیا برقرار کرده اصلا مگر منجی می‌میرد؟؟؟؟ وقتی منجی خودش نتواند از خودش حمایت کند و فراری میشود دیگر چگونه ناجی است؟؟؟ کمی عقل هم خوب است

بنده پاسخ دادم Mokhtar Heydaryan

بحث با شما مثل بحث با یک آدم معمولی و منطقی نیست بحث با شما مثل بحث با یک  کودک نادان و  فوق العاده متعصب  است که به خودش قول داده است چیزی نفهمد چون فکر میکند همه مثل خودش و طایفه اش   حقه باز  و متقلب   و پدرسوخته هستند بحث سر این است که این کودک نادان  در هر بزنگاه به رنگی در می آید و بحث را  عوض میکند و  در جای که حرف از حق و نا حق کردن است سرش را مثل کپک زیر برف میکند و سخن ناصواب میگوید  بیچاره متعصب  لااقل به این فکر کن شاید عقلت کمی سر حال بیاید که   #امام_رضا نوشته است که اگر قائم ما خروج کند خون تا زیر زین های اسبان خوابیده خواهد  آمد  وجدآ اگر یک ذره انصاف هنوز باقی مانده باشد هر انسانی می فهمد که از زمان شمشیر و اسب بیش از  یکصد سال گذشته است

و اگر ظهور امام زمان بخواهد صورت بگرید  با سیف و شمشیر و اسب دیگر معنایی نمی دهد و به همین دلیل  ظهور حضرت باب  در ایران باید  همان  #ظهور_قائم  باشد   #شیخ_احمد_احسائی و #سید_کاظم_رشتی  در بیانات و آثار خود بشارت به ظهور قائم موعد دادند و از مبشرین ظهور الهی محسوب هستند و مقصود از نورین نیرین همین شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی هستند و اینکه شیخ احمد در چند مسئله با علمای شیعه مخالفت داشت و سبب تکفیر او هم همین متقدات خاص او بود از جمله آنکه اصول دین را بر چهار رکن نهاد ایشان نوشتند

  Ali Kargar

  از کوزه همان تراود که در اوست  کسی که دنبال رو حقه باز باشد و خود از این حقه بازی بهره برده باشد همه را حقه باز می‌بیند  اولا کسی که کودک است چه میفهمد تعصب چیست؟  دوما حقه باز تو و طایفه ات هستی که از یک سو برای توجیه و اثبات افکار پریشان و متوهم خودتان به اسناد و مکتوبات الهی و غیر الهی استناد میکنید و این خود ناشی از تهی بودن عقاید شما از الطاف الهی میباشد و میخواهید از تار عنکبوت برای خود لباس و خانه بسازید،  هر چه روایت و حدیث دروغ و بی ربط و متوهم در هر کتاب بی ارزش هست شده مستمسک اثبات افکار پریشان شما یعنی هر چه خرافات و دروغ و توهم و حقه بازی در مذاهب منحرف اسلامی مثل تصوف و غالیان و ادیان شرکی شرقی و شمنهای مغول و مانوی هست

همه را شما مصادره کردید و برای خود از آن دین ساختید و در این بین شاهد شما برای اثبات حقانیت شما کیست دم شما  از کدام موعود صحبت می‌کنید که هنوز وجود یا ظهور چنین موجودی خود جای هزاران پرسش دارد،

هنوز چنین چیزی ثابت نشده ادعا دارید منظور همان است که شما فکر می‌کنید  امام رضا گفته قائم ظهور میکند راست گفته چون قائم همان بهاءالله است ولی چون گفته شمشیر اشتباه کرده دوره شمشیر و اسب نیست، اگر این روایت صحیح نیست چگونه قائم را از آن بهاءالله فهمیدید، در حالی که گفته اسب و شمشیر، نیرین یعنی دو تا شیخ شما در کجا و در کدام کتاب و سند  حکایت افکار شما مثل این پرسش است که می‌پرسند آن چیست که در آسمان نیست طرف جواب می‌دهد قیچی، و واقعا افکار و استدلال شما آسمان قیچی میباشد،  اینجا گفته هادی یعنی بهاءالله آنجا نوشته ناجی یعنی بهاءالله  من هم زیاد در این بحثها نوشتم بهاءالله کمی تامل کنید شاید این هم نشانه باشد واقعا که به قول انیشتین….. انتها ندارد، پاسخ

Mokhtar Heydaryan

علت عصبانیت شما را نمی فهمم ولی  همانطور که حضرت باب مبشر امر بهائی با یک جمله عبا از تن و عمامه از سر آخوندها برداشت و نیاد نفسانی شون را آشکار کرد و انها این کینه را  هرگز فراموش نکردند و با خود این کینه را تا گور خواهند برد مطمئن باش شما هم با نقدهای که در مورد آیین بهائی و توهین های که در حق آبا و اجدادت بود و تربیت خانوادگی و شعورت را نشان دادی  کینه مرا  با خود به گور خواهی برد https://youtube.com/playlist?list=PLa0L_XoE3uM7oScPTq6gFpgr9M6bYzCuT https://giphy.com/gifs/gifnews-artists-on-tumblr-parker-jackson-oqb0RNkpchZqE

در مقابل، منتقدان به بخش دیگری از آیات قرآن برای ردّ مطابقت قرآن با علم اشاره می‌کنند. از این جمله می‌توان به آیات مربوط به تبدیل کفار و یهودیان به خوک و بوزینه[آیه ۴۰] اشاره کرد. محل بار آمدنِ منی در بدن مرد (بین صلب و ترائب) (سورهٔ طارق (آیه‌های ۵ تا ۷) یکی دیگر از مواردِ به اصلاح غیرعلمی است که دستمایهٔ انتقاد برخی قرار گرفته‌است. با این توضیح که این آیه‌ها محل بارآمدن منی مرد را قفسهٔ سینهٔ مرد می‌داند.[۹۴] همچنین به ماجرای کشتی نوح ایراد گرفته شده که نوح چطور توانسته از هر حیوانی یک جفت سوار کشتی کند؛ و این در حالی است که مارگولیز و شوارتس تخمین زده‌اند که در دنیا ۵۰۰۰ نوع خزنده، ۹۰۰۰ نوع پرنده، ۴۵۰۰ نوع پستاندار وجود دارد![۹۵] برخی از نویسندگان مسلمان در پاسخ، جهانی بودن طوفان نوح را رد کرده، عنوان کرده‌اند؛ بررسی الواح کهن از جمله سومری، بابلی و یهودی، عدمِ جهانی بودن طوفان نوح را نشان می‌دهد.[۹۶] و طبیعی است که عذاب طوفان برای کسانی باشد که سخن نوح به گوش آن‌ها رسیده و حجت بر آن‌ها تمام شده، نه همهٔ انسان‌های کرهٔ زمین. در چنین صورتی هدف از حمل حیوانات هم، حفظ نسلی از آن‌ها در منطقهٔ مورد نظر برای ادامه زندگی بعد از طوفان بوده‌است. چون مردمی که سوار کشتی شده بودند بعد از طوفان، برای ادامه زندگی، نیازمند این بودند که نسلی از حیوانات اهلی را داشته باشند. شواهد اکتشافی دو زمین‌شناس آمریکایی به نام‌های William Ryan و Walter Pitman بر منطقه ای بودن این طوفان صحه می‌گذارند.[۹۷] ماهیّت شهاب سنگ: قرآن شهاب سنگ‌ها را تیرهایی می‌داند که به شیاطینی تیراندازی می‌شوند که قصد استراق سمع از عالم بالا را دارند.[۹۸][۹۹] مسائل اخلاقی و خشونت نوشتار(های) وابسته: خشونت در قرآن و اسلام و خشونت خانگی جنگ و صلح به عقیده منتقدان، در زمان محمد، درجهٔ خشونتِ آیاتی که محمد بیان می‌کرد با گسترش اسلام افزایش می‌یافت.

اولین آیاتی که مسلمانان را به خشونتی نسبی دعوت می‌کرد هنگامی بود که در زمان دومین پیمان عقبه بیان شد. در این آیات (سوره حج، آیات ۴۱–۳۹) برای اولین بار حق حمل سلاح و دفاع به مسلمانان داده شد. اما حکم بعدی با قاطعیت بیشتری ابلاغ شد. در سال دوم هجری حکم دوم در مدینه در حالی صادر شد که به مسلمانان هشدار داده شده بود

ح که اندازه را نگه دارند و در اقدام به جنگ پیشی نجویند: «با کسانی که با شما جنگ می‌کنند، در راه خدا بجنگید و تعدی مکنید زیرا خدا تعدی کنندگان را دوست ندارد.»[آیه ۴۱] به عقیده منتقدان به تدریج که برتری مسلمانان بر دیگران آشکارتر شد، آن لحن نسبتاً ملایم آیه‌های قبلی جای خود را به احکام سخت‌تر و خشمگین‌تر داد و دیری نپایید که به حالت کاملاً خشن و آشتی‌ناپذیر درآمد؛ و آیهٔ زیر را به عنوان یک نمونه آیهٔ آشتی ناپذیر ذکر می‌شود: «دوست دارند همچنان که خود به راه کفر می‌روند شما نیز کافر شوید، تا برابر گردید پس با هیچ‌یک از آنان دوستی مکنید تا آنگاه که در راه خدا مهاجرت کنند و اگر سر باز زدند در هر جا که آن‌ها را بیابید بگیرید و بکشید و هیچ‌یک از آن‌ها را به دوستی و یاری برمگزینید.»[آیه ۴۲][۱۰۰] آیه بعد دو استثنا برای این حکم قائل می‌شود. «مگر آن افراد و اقوامی که با قومی پیمان دارند، که بین شما و آن قوم پیمان صلح برقرار باشد یا با شما سر جنگ نداشته باشند و توان جنگ با قوم خود را نیز ندارند و اگر خدا می‌خواست بر شما تسلّطشان می‌داد و با شما پیکار می‌کردند، اگر اینان از شما کناره گرفتند، نه با شما شدند و نه با دشمن شما، و اطاعت و تسلیم عرضه کردند، خدا برای شما علیه آنها تسلّطی نگذاشته‌است»[۱۰۱] پس از فتح مکه در سال هشتم هجری، آیاتی نازل شد که به ظاهر، بر جنگ با همه مشرکان، در هر مکان و زمان، دلالت دارد. به نظر برخی از مفسران و فقها، این آیات، به ویژه آیه ۵ سوره توبه،[آیه ۴۳] مشهور به آیه «سیف» آیات دیگری را که به گونه‌ای دالّ بر مدارا کردن با مشرکان هستند،

نسخ کرده‌است.[۱۰۲][۱۰۳] شماری از مستشرقان نیز در موافقت با حکم نسخ، گفته‌اند که تنها آیاتی که به ظاهر مسلمانان را به جهاد با مشرکان، از جمله اهل کتاب، در هر زمان و مکان، دعوت می‌کنند، به قوّت خود باقی‌اند و بقیه آیات، که وجوب جهاد را منوط به وجود شرایط خاصی مانند فتنه‌انگیزی دشمنان کرده‌اند، منسوخ شده‌اند.[۱۰۴] در مقابل، مخالفانِ نسخ، عقیده دارند که با توجه به قواعدِ نسخِ آیات قرآن و تاریخ و شأن نزول آیات .. مورد نظر، امکان نسخِ آن‌ها وجود ندارد.[۱۰۵][۱۰۶] قرآن در آیه ۵ سوره توبه (آیه سیف) خاطر نشان می‌کند: «وقتی ماه‌های حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید؛ و آن‌ها را اسیر سازید، و محاصره کنید، و در هر کمین گاه بر سر راه آن‌ها بنشینید! هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آن‌ها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»[آیه ۴۴

] مسلمانان این آیه را مخصوص مشرکان پیمان‌شکنی می‌دانند که پیمان صلح با مسلمانان را نقض کرده و به مؤمنان شبیخون زده و آنان را مظلومانه کشته‌اند. خداوند به پیامبرش اعلام می‌کند به این مشرکان اعلام بی زاری کن و به آنان چهار ماه مهلت بده تا ایمان بیاورند و بعد از چهارماه دیگر هیچ امنیتی ندارند و شما حق دارید هر جا این مشرکان محارب متجاوز پیمان‌شکن را یافتید، بکشید.

قرآن در ادامه سوره توبه ملاک حلال بودن خون مشرکان را بیان می‌کند: چگونه خون آنان حلال نباشد حال آن که آنان دربارهٔ مؤمنان هیچ حق خویشاوندی و پیمانی را رعایت نمی‌کنند[آیه ۴۵] و اگر بعد از عهد، پیمان شکستند و دین شما را به طعنه و تمسخر گرفتند،

پس آن پیشوایان کفر را بکشید؛ زیرا آنان را پیمان و عهد نیست. شاید دست از پیمان‌شکنی بردارند. چرا با قومی که پیمان شکستند و تصمیم بر اخراج پیامبر از وطنش گرفتند وابتدای بر دشمنی و جنگ با شما کردند، نمی‌جنگید؟[آیه ۴۶][۱۰۷] این آیه به صراحت اعلام می‌کند که این مشرکان هستند که وضعیت جنگ یا صلح را معین می‌کنند. در آیات زیر این امر صریح تر بیان می‌شود. «اگر به صلح متمایل شدند، تو هم با توکل بر خدا تمایل نشان بده و پیشنهاد صلح را بپذیر.»[آیه ۴۷] «گروهی دیگر هستند که می‌خواهند شما و قومشان در امنیت باشید. البته این قوم یک نفاق درونی دارند و هرگاه راه شرک و فتنه و ستم بر مؤمنان باز شود، بدان رو می‌کنند

(بر عکس گروه قبل که واقعاً دنبال صلح بودند). با این گروه اگر از جنگ با شما کناره نگرفتند و به شما صلح را پیشنهاد ندادند و دست از کشتار شما برنداشتند، بجنگید و هر جا یافتیدشان، بکشیدشان که ما برای شما علیه اینان تسلط کامل قرار داده‌ایم.»[آیه ۴۸] محققین مدافع اسلام اعتقاد دارند که آیات دعوت به جنگ خارج از زمینه ترجمه شده‌اند و اگر آیه‌ها را در متن ترجمه شوند، مشاهده می‌شود که قرآن با خشونت مخالف است[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰] و جنگ را تنها در حالت دفاع از خود مجاز می‌داند.[۱۱۱][۱۱۲] تهدید به مجازات در جهنم به عقیده منتقدین در ذهن یک مسلمان هیچ خدایی نیست مگر خدای محمدی که فرستاده اوست. تمام اصول زیستن نیز بر پایه درست بودن این ادعا است و مشرکین تهدید به مجازات شده‌اند.

«و[لی] کسانی که کافر شوند، و آیات خدا را تکذیب کنند آنانند که اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود»،[آیه ۴۹] «بگو: چه می‌بینید، اگر عذاب خدا به ناگاه یا آشکارا بر شما فرود آید، آیا جز ستمکاران هلاک می‌شوند؟ ما پیامبران را جز برای مژده دادن یا بیم کردن نفرستاده‌ایم پس هر کس، که ایمان آورد و کار شایسته کند، بیمناک و محزون نمی‌شود؛ و به کسانی که آیات ما را تکذیب کرده‌اند، به کیفر نافرمانیشان، عذاب خواهد رسید.

»[۱۱۳] روح خشونت‌ورزی در جای‌جای قرآن به چشم می‌خورد. به‌طور مثال قرآن در مورد نحوه مجازات ناباوران در جهنم می‌گوید: «آنان را که به آیات ما کافر شدند به آتش خواهیم افکند هر گاه پوست تنشان کامل برشته شود، پوستشان را از نو دهیم، تا عذاب خدا را بچشند. خدا پیروزمند و حکیم است.»[آیه ۵۰][۱۱۳] مجازات‌های تاریخی در گذشته قرآن چندین نمونه از داستان‌های متون قدیمی‌تر مذهبی همچون داستان ابراهیم را تکرار می‌کند. اغلب داستان‌های اینچنینی بر مجازات‌های الله تأکید می‌کنند یا در مورد خشونت او سخن می‌گویند و در نهایت مردم را به ترسیدن از الله مورد نظر، امکان نسخِ آن‌ها وجود ندارد.[۱۰۵][۱۰۶] قرآن در آیه ۵ سوره توبه (آیه سیف) خاطر نشان می‌کند:

«وقتی ماه‌های حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید؛ و آن‌ها را اسیر سازید، و محاصره کنید، و در هر کمین گاه بر سر راه آن‌ها بنشینید! هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آن‌ها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»[آیه ۴۴] مسلمانان این آیه را مخصوص مشرکان پیمان‌شکنی می‌دانند که پیمان صلح با مسلمانان را نقض کرده و به مؤمنان شبیخون زده و آنان را مظلومانه کشته‌اند. خداوند به پیامبرش اعلام می‌کند به این مشرکان اعلام بی زاری کن و به آنان چهار ماه مهلت بده تا ایمان بیاورند و بعد از چهارماه دیگر هیچ امنیتی ندارند و شما حق دارید هر جا این مشرکان محارب متجاوز پیمان‌شکن را یافتید، بکشید

. .

با این توضیح که این آیه‌ها محل بارآمدن منی مرد را قفسهٔ سینهٔ مرد می‌داند.[۹۴] همچنین به ماجرای کشتی نوح ایراد گرفته شده که نوح چطور توانسته از هر حیوانی یک جفت سوار کشتی کند؛ و این در حالی است که مارگولیز و شوارتس تخمین زده‌اند که در دنیا ۵۰۰۰ نوع خزنده، ۹۰۰۰ نوع پرنده، ۴۵۰۰ نوع پستاندار وجود دارد![۹۵] برخی از نویسندگان مسلمان در پاسخ، جهانی بودن طوفان نوح را رد کرده، عنوان کرده‌اند؛ بررسی الواح کهن از جمله سومری، بابلی و یهودی، عدمِ جهانی بودن طوفان نوح را نشان می‌دهد.[۹۶]

بر منطقه ای بودن این طوفان صحه می‌گذارند.[۹۷] ماهیّت شهاب سنگ: قرآن شهاب سنگ‌ها را تیرهایی می‌داند که به شیاطینی تیراندازی می‌شوند که قصد استراق سمع از عالم بالا را دارند.[۹۸][۹۹] مسائل اخلاقی و خشونت نوشتار(های) وابسته: خشونت در قرآن و اسلام و خشونت خانگی جنگ و صلح به عقیده منتقدان، در زمان محمد، درجهٔ خشونتِ آیاتی که محمد بیان می‌کرد با گسترش اسلام افزایش می‌یافت. اولین آیاتی که مسلمانان را به خشونتی نسبی دعوت می‌کرد هنگامی بود که در زمان دومین پیمان عقبه بیان شد. در این آیات (سوره حج، آیات ۴۱–۳۹) برای اولین بار حق حمل سلاح و دفاع به مسلمانان داده شد

تهدید به مجازات در جهنم به عقیده منتقدین در ذهن یک مسلمان هیچ خدایی نیست مگر خدای محمدی که فرستاده اوست. تمام اصول زیستن نیز بر پایه درست بودن این ادعا است و مشرکین تهدید به مجازات شده‌اند. «و[لی] کسانی که کافر شوند، و آیات خدا را تکذیب کنند آنانند که اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود»،[آیه ۴۹] «بگو: چه می‌بینید، اگر عذاب خدا به ناگاه یا آشکارا بر شما فرود آید، آیا جز ستمکاران هلاک می‌شوند؟ ما پیامبران را جز برای مژده دادن یا بیم کردن نفرستاده‌ایم پس هر کس، که ایمان آورد و کار شایسته کند، بیمناک و محزون نمی‌شود؛ و به کسانی که آیات ما را تکذیب کرده‌اند،

 «گروهی دیگر هستند که می‌خواهند شما و قومشان در امنیت باشید. البته این قوم یک نفاق درونی دارند و هرگاه راه شرک و فتنه و ستم بر مؤمنان باز شود، بدان رو می‌کنند (بر عکس گروه قبل که واقعاً دنبال صلح بودند). با این گروه اگر از جنگ با شما کناره نگرفتند و به شما صلح را پیشنهاد ندادند و دست از کشتار شما برنداشتند، بجنگید و هر جا یافتیدشان، بکشیدشان که ما برای شما علیه اینان تسلط کامل قرار داده‌ایم.»[آیه ۴۸] محققین مدافع اسلام اعتقاد دارند که آیات دعوت به جنگ خارج از زمینه ترجمه شده‌اند و اگر آیه‌ها را در متن ترجمه شوند، مشاهده می‌شود که قرآن با خشونت مخالف است[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰] و جنگ را تنها در حالت دفاع از خود مجاز می‌داند.[۱۱۱][۱۱۲] تهدید به مجازات در جهنم به عقیده منتقدین در ذهن یک مسلمان هیچ خدایی نیست مگر خدای محمدی که فرستاده اوست

و چرا گروهی از فرشتگان همراهش نیامده‌اند؟ پس قوم خود را گمراه ساخت تا از او اطاعت کردند، که مردمی تبهکار بودند. چون ما را به خشم آوردند، از آن‌ها انتقام گرفتیم و همگان را غرقه ساختیم. آنان را در شمار گذشتگان و داستان برای آیندگان کردیم.»[آیه ۵۱] شکست خوردن جالوت از داوود در قرآن به الله نسبت داده شده و به طرز مذهبی‌مأبانه‌ای نقل می‌شود: «چون با جالوت و سپاهش رو به رو شدند، گفتند: ای پروردگار ما، بر ما شکیبایی ببار و ما را ثابت قدم گردان و بر کافران پیروز ساز. پس به خواست خدا ایشان را بشکستند و داود جالوت را بکشت و خدا به، او پادشاهی و حکمت داد، و آنچه می‌خواست به او بیاموخت و اگر خدا بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین تباه می‌شد، ولی خدا بر جهانیان فضل و کرم خویش را ارزانی می‌دارد.»[آیه ۵۲][۱۱۳] کشتن نوجوانی به احتمال کفر در آینده در داستان موسی و خضر، خضر جوانی را می‌کشد:[۱۱۴] [موسی و خضر] رفتند تا به پسری رسیدند. [خضر] او را کشت. موسی گفت: آیا جان پاکی را بی‌آنکه مرتکب قتلی شده باشد می‌کشی؟ مرتکب کاری زشت گردیدی…[خضر گفت] اما آن پسر، پدر و مادرش مؤمن بودند، ترسیدیم که آن دو را به عصیان و کفر دراندازد. خواستم تا به جای او پروردگارش چیزی نصیب‌شان سازد به پاکی بهتر از او و به مهربانی نزدیک تر از او.[آیه ۵۳] منتقدان درباب این آیه معتقدند که مجموعه قوانین کیفری دنیای مدرن، مجازات کودکان نابالغ را نمی‌پذیرند. همچنین هیچ فردی را نمی‌توان به احتمال آنکه ممکن است در آینده مرتکب جرم شود، مجازات کرد. مجازات به جرم ارتکابی تعلق می‌گیرد،

آن لحن نسبتاً ملایم آیه‌های قبلی جای خود را به احکام سخت‌تر و خشمگین‌تر داد و دیری نپایید که به حالت کاملاً خشن و آشتی‌ناپذیر درآمد؛ و آیهٔ زیر را به عنوان یک نمونه آیهٔ آشتی ناپذیر ذکر می‌شود: «دوست دارند همچنان که خود به راه کفر می‌روند شما نیز کافر شوید، تا برابر گردید پس با هیچ‌یک از آنان دوستی مکنید تا آنگاه که در راه خدا مهاجرت کنند و اگر سر باز زدند در هر جا که آن‌ها را بیابید بگیرید و بکشید و هیچ‌یک از آن‌ها را به دوستی و یاری برمگزینید.»[آیه ۴۲][۱۰۰]

 آیه بعد دو استثنا برای این حکم قائل می‌شود. «مگر آن افراد و اقوامی که با قومی پیمان دارند، که بین شما و آن قوم پیمان صلح برقرار باشد یا با شما سر جنگ نداشته باشند و توان جنگ با قوم خود را نیز ندارند و اگر خدا می‌خواست بر شما تسلّطشان می‌داد و با شما پیکار می‌کردند، اگر اینان از شما کناره گرفتند، نه با شما شدند و نه با دشمن شما، و اطاعت و تسلیم عرضه کردند، خدا برای شما علیه آنها تسلّطی نگذاشته‌است»[۱۰۱]

پس از فتح مکه در سال هشتم هجری، آیاتی نازل شد که به ظاهر، بر جنگ با همه مشرکان، در هر مکان و زمان، دلالت دارد. به نظر برخی از مفسران و فقها، این آیات، به ویژه آیه ۵ سوره توبه،[آیه ۴۳] مشهور به آیه «سیف» آیات دیگری را که به گونه‌ای دالّ بر مدارا کردن با مشرکان هستند، نسخ کرده‌است.[۱۰۲][۱۰۳] شماری از مستشرقان نیز در موافقت با حکم نسخ، گفته‌اند که تنها آیاتی که به ظاهر مسلمانان را به جهاد با مشرکان، از جمله اهل کتاب، در هر زمان و مکان، دعوت می‌کنند، به قوّت خود باقی‌اند و بقیه آیات، که وجوب جهاد را منوط به وجود شرایط خاصی مانند فتنه‌انگیزی دشمنان کرده‌اند، منسوخ شده‌اند.[۱۰۴] در مقابل، مخالفانِ نسخ، عقیده دارند

که با توجه به قواعدِ نسخِ آیات قرآن و تاریخ و شأن نزول آیات .. مورد نظر، امکان نسخِ آن‌ها وجود ندارد.[۱۰۵][۱۰۶] قرآن در آیه ۵ سوره توبه (آیه سیف) خاطر نشان می‌کند: «وقتی ماه‌های حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید؛ و آن‌ها را اسیر سازید، و محاصره کنید، و در هر کمین گاه بر سر راه آن‌ها بنشینید! هرگاه توبه کنند و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آن‌ها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»[آیه ۴۴] مسلمانان این آیه را مخصوص مشرکان پیمان‌شکنی می‌دانند که پیمان صلح با مسلمانان را نقض کرده و به مؤمنان شبیخون زده و آنان را مظلومانه کشته‌اند. خداوند به پیامبرش اعلام می‌کند به این مشرکان اعلام بی زاری کن و به آنان چهار ماه مهلت بده تا ایمان بیاورند و بعد از چهارماه دیگر هیچ امنیتی ندارند و شما حق دارید هر جا این مشرکان محارب متجاوز پیمان‌شکن را یافتید، بکشید. قرآن در ادامه سوره توبه ملاک حلال بودن خون مشرکان را بیان می‌کند: چگونه خون آنان حلال نباشد حال آن که آنان دربارهٔ مؤمنان هیچ حق خویشاوندی و پیمانی را رعایت نمی‌کنند[آیه ۴۵] و اگر بعد از عهد، پیمان شکستند و دین شما را به طعنه و تمسخر گرفتند، پس آن پیشوایان کفر را بکشید؛ زیرا آنان را پیمان و عهد نیست. شاید دست از پیمان‌شکنی بردارند. چرا با قومی که پیمان شکستند

و تصمیم بر اخراج پیامبر از وطنش گرفتند وابتدای بر دشمنی و جنگ با شما کردند، نمی‌جنگید؟[آیه ۴۶][۱۰۷] این آیه به صراحت اعلام می‌کند که این مشرکان هستند که وضعیت جنگ یا صلح را معین می‌کنند. در آیات زیر این امر صریح تر بیان می‌شود. «اگر به صلح متمایل شدند، تو هم با توکل بر خدا تمایل نشان بده و پیشنهاد صلح را بپذیر.»[آیه ۴۷] «گروهی دیگر هستند که می‌خواهند شما و قومشان در امنیت باشید. البته این قوم یک نفاق درونی دارند و هرگاه راه شرک و فتنه و ستم بر مؤمنان باز شود، بدان رو می‌کنند (بر عکس گروه قبل که واقعاً دنبال صلح بودند). با این گروه اگر از جنگ با شما کناره نگرفتند و به شما صلح را پیشنهاد ندادند و دست از کشتار شما برنداشتند، بجنگید و هر جا یافتیدشان، بکشیدشان که ما برای شما علیه اینان تسلط کامل قرار داده‌ایم.»

[آیه ۴۸] محققین مدافع اسلام اعتقاد دارند که آیات دعوت به جنگ خارج از زمینه ترجمه شده‌اند و اگر آیه‌ها را در متن ترجمه شوند، مشاهده می‌شود که قرآن با خشونت مخالف است[۱۰۸][۱۰۹][۱۱۰] و جنگ را تنها در حالت دفاع از خود مجاز می‌داند.[۱۱۱][۱۱۲] تهدید به مجازات در جهنم به عقیده منتقدین در ذهن یک مسلمان هیچ خدایی نیست مگر خدای محمدی که فرستاده اوست. تمام اصول زیستن نیز بر پایه درست بودن این ادعا است و مشرکین تهدید به مجازات شده‌اند. «و[لی] کسانی که کافر شوند، و آیات خدا را تکذیب کنند آنانند که اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود»،[آیه ۴۹] «بگو: چه می‌بینید، اگر عذاب خدا به ناگاه یا آشکارا بر شما فرود آید، آیا جز ستمکاران هلاک می‌شوند؟ ما پیامبران را جز برای مژده دادن یا بیم کردن نفرستاده‌ایم

پس هر کس، که ایمان آورد و کار شایسته کند، بیمناک و محزون نمی‌شود؛ و به کسانی که آیات ما را تکذیب کرده‌اند، به کیفر نافرمانیشان، عذاب خواهد رسید.»[۱۱۳] روح خشونت‌ورزی در جای‌جای قرآن به چشم می‌خورد. به‌طور مثال قرآن در مورد نحوه مجازات ناباوران در جهنم می‌گوید: «آنان را که به آیات ما کافر شدند به آتش خواهیم افکند هر گاه پوست تنشان کامل برشته شود، پوستشان را از نو دهیم، تا عذاب خدا را بچشند.

خدا پیروزمند و حکیم است.»[آیه ۵۰][۱۱۳] مجازات‌های تاریخی در گذشته قرآن چندین نمونه از داستان‌های متون قدیمی‌تر مذهبی همچون داستان ابراهیم را تکرار می‌کند. اغلب داستان‌های اینچنینی بر مجازات‌های الله تأکید می‌کنند یا در مورد خشونت او سخن می‌گویند و در نهایت مردم را به ترسیدن از الله مورد نظر، امکان نسخِ آن‌ها وجود ندارد.[۱۰۵][۱۰۶] قرآن در آیه ۵ سوره توبه (آیه سیف) خاطر نشان می‌کند: «وقتی ماه‌های حرام پایان گرفت،

مناظره با یکی از خدا ناباوران درفیس بوک

بهانه چاپ این وبلاک شد و اشاره به مزددوذان رژیم آخوندی  دارد که با چاپ نظر سنجی های قلابی مثل پرسیدن  سئوالات  احمقانه  در خدمت گلوبالیست ها هستند  آیا عیسی فرزند نامشروح خدا است ؟  نوشتم

دڔ قرآن آیات #مشابعات زیاد است یعنی آیاتی که به وسیله آیات دیگر منسوخ می شوند  از یک طرف فرموده اند او پسر خداست
مریم آبستن شد از روح خداوند: «فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِم حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا».ما روح خود را به شکل بشری خوش‌اندام به سوی او فرستادیم. «قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا»، مریم گفت من از تو به خدای رحمان پناه می‌برم. آن روح گفت قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا» گفت من فقط فرستاده‌ی پروردگار تو هستم برای اینکه به تو پسری پاکیزه ببخشم. گفت چگونه مرا می‌تواند پسری باشد با آن که دست بشری به من نرسیده.
باری در ادامه آیات است که مریم عیسی را آبستن می‌شود و با او به مکان دورافتاده‌ای پناه می‌جوید…

از طرفی دیگر آیه ای است که خداوند نه میزاید و نه پسری دارد و مشرکین مسیحی را  شدبدآ سرزنش میکند که چرا  برای خداوند فرزند درست کردند و آنان را از رحمت محروم نمودند 
آیات مربوط به قیامت هم همین متشابعات یعنی آیه های که آیه دیگر را منسوخ میکنند از یکطرف فرموده اند ای انسان ها شما  به سوی خدای خودد می روید و به دیدارش نائل می شوید
از طرف دیگر آیاتی است که فرموده اند هیچ چشمی خدا را نمی بیند بنابر این
 تمام آیات کتب آسمانی به شگل راز است  و مشگل #قرآن نیست مشگل در فهم قرآن است 
 مثلآ خداوند سریعآ در قرآن فرموده اند که در هر زمان که معیشیت الهی اراده کند
می تواند آیاتی بهتر از این ( آیات قرآنی ) بیا ورد معنی آیه به فارسی
که هر چه از آیات قرآنیه را نسخ کنیم
یا اجرای آنرا متروک سازیم بهتر از آن
یا مانند آن را می توانیم بیاوریم
آیا مردوم نمی دانند خداوند بر هر امری قادر است
سوره بقره آیه ۶

ایشان نوشتند

پس بعد از دو هزار سال خدای یکتا هنوز خودش هم نمی داند عیسی چطور بدنیا آمده و در قرآن و انجیل خیلی متناقض حرف زده

پاسخ 

 Nzd Zia البته فکر نمیکنم اینجوری باشه  خدا گفته قرآن دارای چهار جنبه است محکمات و متشابعات و لاعبارتو ولا اشارات ظاهرآ میخواسته بگه حرف قرآن را مدان که ظاهر است زیر ظاهر باطنی هم قاهر است فرمودند  از هر کدام ار این آیات مقصودی است که به وقتش معلوم گردد خدا  مقتدر است و به هر امری قادر است و لابد دوست داشته  بندگانش را  امتحان کنه

در  زمان ظهور حضرت مسیح، …. یکی از  دلایل رد  آن حضرت  توسط یهودیان به وقوع  نپیوستن ظاهری علامات ظهور بود…… یهودیان انتظار داشتند که قبل از ظهور موعودشان علائمی ظاهر شود و زمین وسیع تنگ گردد،. ماه و خورشید نور ندهند،.. ستاره های آسمان به زمین سقوط کنند… و قبایل روی زمین به نوحه و زاری برخیزند… آنگاه موعود آنها در حالی که سوار بر ابر است از آسمان ظاهر شود و هنوز هم منتظرند که آن ظهوری که در تورات ذکر شده با همان علامات واقع گردد؛ در صورتی که هیچ یک از این علامات در زمان ظهور حضرت عیسی به وقوع نپیوست. چنانچه، حتی بزرگترین مورخ معاصر با ظهور حضرت مسیح، ژوزف فلاویوس (Joseph Flavius)، نه تنها متوجه چنین ظهور عظیمی نشد، بلکه حتی نامی از آن حضرت در آثار خود نبرده است.
…یهودیان  منتظر  موعودی بودند  که  با سلطه و قدرت عظیم  ظاهر  گشته، بر سریر داود نشسته ..و تأسیس سلطنت کند؛ لیکن حضرت مسیح را نه سلطنتی، نه لشکری و نه مملکتی بود و ادعا می کرد که پادشاه یهود است. زمانی که آن حضرت را برای محاکمه نزد پیلاطوس بردند، پیلاطوس از حضرتشان پرسید: ” آیا تو پادشاه یهودیان می باشی؟” حضرت مسیح فرمودند که بر خلاف پادشاهی که یهودیان منتظر ظهورش هستند سلطنت آن حضرت، سلطنت روحانی و ابدی می باشد: ” من یک پادشاه دنیوی نیستم. اگر بودم، پیروانم می جنگیدند تا در چنگ سران قوم یهود گرفتار نشوم.پادشاهی من متعلق به این دنیا نیست” لیکن، سربازان با تمسخر به ادعای پادشاه یهود بودن آن حضرت ” تاجی از خارهای بلند درست کردند و بر سرش گذاشتند، و یک چوب، به نشانه عصای سلطنت، به دست راست او دادند و پیش او تعظیم کردند و با ریشخند می گفتند: درود بر پادشاه یهود! پس از آن، به صورتش آب دهان انداختند و چوب را از دستش گرفته، بر سرش زدند”. سران قوم نیز ایستاده به او می خندیدند و مسخره کنان می گفتند: ” برای دیگران معجزات زیادی انجام داد؛ حال اگر واقعا مسیح و برگزیده خداست، خود را نجات دهد!

. این نوشته را نیز بالای سر او بر صلیب نصب کردند: ”

که ائمه اطهار نیز صراحتاً در احادیث ذکر کرده اند، چیزی جز قیام و ظهور پیامبران آسمانی نمی باشد؛ مولانا به زیبایی تمام در مثنوی به این حقیقت اشاره می کند:.پس محمد صد قیامت بود نقد…. زانکه حلّ شد در فنای حلّ و عقد
.زاده ثانی است احمد در جهان …… صد قیامت بود او اندر عیان‏
ز او قیامت را همى پرسیده‏ اند  …..اى قیامت، تا قیامت راه چند؟
با زبان حال مى‏گفتى بسى  …….که ز محشر حشر را پرسد کسی!. در اخبار و روایات اهل بیت  یوم  ظهور  قائم  موعود،  یوم قیامت . نامیده شده؛ چنانچه در ” تفسیر قمی” آمده است: فی قوله اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ قال خروج القائم ع[۳۱]. به عبارتی قیامت چیزی جز ظهور یک شریعت جدید در ادامه شرائع قبل نیست و قیامت شریعت قبل، شریعت بعد بوده و قیامت در عرض عالم می باشد نه در طول عالم.
در حدیثی از مفضل بن عمر از امام صادق (ع) صراحتا روز ظهور قائم موعود روز قیامت دانسته شده است: الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَیِّدِیَ الصَّادِقَ ع هَلْ لِلْمَأْمُورِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ ع مِنْ وَقْتٍ مُوَقَّتٍ یَعْلَمُهُ النَّاسُ فَقَالَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ یُوَقِّتَ ظُهُورَهُ بِوَقْتٍ یَعْلَمُهُ شِیعَتُنَا قُلْتُ یَا سَیِّدِی وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَهُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَه أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ (اعراف/ ۱۸۷) الْآیَهَ وَ هُوَ السَّاعَهُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَى یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَهِ أَیَّانَ مُرْساها (نازعات/۴۲) وَ قَالَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ (لقمان/۳۴) وَ لَمْ یَقُلْ إِنَّهَا عِنْدَ أَحَدٍ وَ قَالَ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَهَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَهً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها الْآیَهَ (محمد/۱۸) وَ قَالَ اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ (قمر/۱) وَ قَالَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ تَکُونُ قَرِیباً– (احزاب/۶۳) یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَهِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ[۳۲] (شوری/۱۸)، خلاصه بیان آنکه مفضل بن عمر می گوید که از حضرت صادق (ع) پرسیدم که آیا برای ظهور حضرت مهدی مأمول منتظر وقتی هست که مردم دانند. آن حضرت فرمود حاشا که خداوند برای ظهور مهدی وقتی مقرر فرماید که شیعه ما آن را بدانند. گفتم یا سیدی سبب این چیست، فرمود زیرا که یوم ظهور همان ساعت قیامت است که خداوند تبارک و تعالی فرموده است: ” درباره قیامت از تو سؤال مى‏کنند، کى فرا مى‏رسد؟

! بگو: علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هیچ کس جز او(نمى‏تواند) وقت آن را آشکار سازد؛ در آسمانها و زمین، سنگین است(اعراف/۱۸۷)” و یوم ظهور همان ساعت است که خداوند تبارک و تعالی فرموده است: ” و از تو درباره قیامت مى‏پرسند که در چه زمانى واقع مى‏شود؟ (نازعات/۴۲)”؛ و هم فرموده است: نزد خداوند است علم ساعت و قیامت( لقمان/۳۴)” و نفرموده نزد احدی دیگر هست و هم فرموده: ” آیا آنها جز این انتظارى دارند که قیامت ناگهان فرا رسد، در حالى که هم اکنون نشانه‏ هاى آن آمده است (محمد/۱۸)”. همچنین، در تفسیر آیه ۱۶ سوره شوری

” وَ ما یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَهَ قَرِیبٌ‏ یعنی، چه می دانى، شاید ساعت (قیام قیامت) نزدیک باشد؟!”، مفضل بن عمر از حضرت صادق (ع) نقل کرده که منظور وقت ظهور قائم است[۳۳]. و ایضاً در تفسیر آیه ۷۵ سوره مریم ” حَتَّى إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَهَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَکاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً یعنى: تا آن زمان که ‏ببینند آنچه را که به آنها وعده کرده بودیم: یا عذاب را و یا ساعت قیامت را! پس به زودى خواهند دانست چه کسى بدترین جاى دارد و نیروى او ضعیف ‏تر است؟” آمده است: ” ابو بصیر از امام ششم نقل کرده که فرمود: «إِذا رَأَوْا ما یُوعَدُونَ» قیام قائم ماست و آن ساعتى است که پیروان باطل خواهند دید، و عذاب خدا را به دست تواناى قائم آل محمد خواهند چشید”[۳۴].

ایشان نوشتند

 دقیقا خدا کجا گفته قرآن چهار جنبه دارد لطفا با مدرک نشان دهید

پاسخ Nzd Zia دوست گرامی مشکل‌ اصلی‌ آنان‌ این‌ بود که‌ به‌ مقصود الاهی‌ که‌ در ژرفای‌ آیات‌ قرآن‌ نهفته‌ است، توجه‌ نمی‌کردند. خداوند در این‌ آیات‌ آنان‌ را به‌ این‌ حقیقت‌ توجه‌ داده‌ است:
اَر‌اد بذلک‌ اَنَّهُم‌ لایَفهَمُون‌ عن‌ الله‌ مراده‌ من‌ الخطاب، وَحَضَّهُم‌ عَلی‌ اَن‌ یتدبروا فی‌ آیاتهم‌ حَتی‌ یَعفُوا عَلی‌ مقصود الله‌ و مراده، وذلک‌ هو الباطن‌ الذی‌ جَهِلُوه‌ وَلَم‌ یَصِلُوا اِلَیهِ‌ بِعُقُولِهِمِ‌ (ج‌ 2، ص‌ 353).
آلوسی، به‌منظور اثبات‌ این‌ مطلب‌ که‌ قرآن، افزون‌ بر ظاهر، بطونی‌ دارد که‌ در ورای‌ الفاظ‌ آن‌ نهفته‌ است، به‌ آیاتی‌ که‌ قرآن‌ را تفصیل‌ کل‌ شیء یا جامع‌ علوم‌ معرفی‌ می‌کنند، تمسک‌ کرده، می‌گوید:
… من‌ نمی‌دانم‌ منکران‌ (منکران‌ بطون‌ قرآن) با این‌ آیه‌ها چه‌ می‌کنند: «و تفضیلاً‌ لِکل‌ شیء» (انعام، 154)، و «ماَفَرطنا فی‌ الکِتابِ‌ مِن‌ شیءٍ» (انعام، 38). به‌ خدا سوگند در شگفتم، چه‌ سان‌ برای‌ دیوان‌ متبنی‌ (شاعر معروف‌ عرب) معانی‌ فراوانی‌ احتمال‌ می‌دهند؛ ولی‌ برای‌ کلام‌ وحیانی‌ الاهی‌ که‌ بر واپسین‌ پیامبر نازل‌ شده‌ است، معانی‌ نهفته‌ در ورای‌ الفاظ‌ و کلمات‌ را باور ندارند؟» (آلوسی، ج‌ 1، ص‌ 8).
ظهر و بطن‌ در نگاه‌ روایات‌
مسألة‌ ظهر و بطن‌ قرآن‌ در روایات‌ بسیاری‌ از پیامبر اسلام9 و اهل‌ بیت‌ (علیهم‌السلام) به‌ چشم‌ می‌خورد که‌ آن‌چه‌ در ذیل‌ می‌آید، فقط‌ بخش‌ اندکی‌ از آن‌ها است.
1. پیامبر گرامی9:
… وَلَهُ‌ ظَهرٌ‌ وبَطنٌ، فَظاهِرُهُ‌ حکمٌ‌ وَ‌ باطِنُهُ‌ عِلمٌ، ظاهِرُهُ‌ اَنیقٌ‌ وَ‌ باطِنُهُ‌ عَمیقٌٍ، … (کلینی، ج‌ 4، 398 و 399).
برای‌ قرآن‌ ظاهری‌ و باطنی‌ است. ظاهرش‌ حکم، و باطنش‌ دانش‌ است. ظاهرش‌ زیبا و باطنش‌ ژرف‌ است.
اِنَّ‌ لِلقُرآنِ‌ ظَهراً‌ وَ‌ بَطنًا وَلِبَطنِهِ‌ بَطنٌ‌ اِلی‌ سَبعَه‌ اَبطُن‌ (فیض‌ کاشانی، 1374 قمری، ج‌ 1 ،شیعه‌ 4). برای‌ قرآن‌ ظاهری‌ و باطنی‌ است، و برای‌ باطن‌ آن‌ باطن‌ دیگری‌ تا هفت‌ بطن.
3. امام‌ علی7:
… وَ‌اِنَّ‌ القرآنَ‌ ظاهِرُه‌ اَنیق‌ وَ‌ باطِنُه‌ عَمیقٌ، لا‌ تُفنی‌ عَجائِبُهُ‌ ولاتَنقضی‌ غَرائِبُهُ‌ وَ‌لا تکشِفُ‌ الظُلُماتُ‌ اَِّ‌لابِهِ‌ (صجی‌ صالح، خطبه‌ 18)؛
قرآن، ظاهرش‌ زیبا، و باطنش‌ ژرف‌ است. شگفتی‌ هایش‌ تمام‌ نمی‌شود و اسرار نهفته‌ آن‌ پایان‌ نمی‌پذیرد و تاریکی‌ها، جز با قرآن‌ برطرف‌ نشود.
4. فضیل‌ بن‌ یسار از امام‌ باقر7:
قال: سالتُ‌ ابا جَعفر7 عَن‌ هذه‌ الروایة‌ «ما مِنَ‌ القرآنِ‌ آیة‌ اِ‌لاوَلَها ظَهرٌ‌ وَبَطنٌ»، فَقالَ: ظَهرُه‌ تنزیلُهُ، وبَطنُه‌ تَأویلُهُ، منه‌ ما قَدمَضی‌ و منه‌ ماَلم‌ یَکُن، یَجری‌ کَما یَجری‌ الشَّمسُ‌ وَ‌القَمر … (مجلسی، 1403 قمری، ج‌ 89، ص‌ 97).
فضیل‌ بن‌ یسار گفت: از امام‌ باقر7 دربارة‌ این‌ روایت‌ پرسیدم: «هیچ‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ نیست، مگر آن‌که‌ ظاهر و باطنی‌ دارد». امام‌ در پاسخ‌ فرمود: ظاهر قرآن‌ همان‌ نزول‌ آن، و باطن‌ قرآن، تأویل‌ آن‌ است. برخی‌ از قرآن‌ تحقق‌ یافته‌ و برخی‌ هنوز تحقق‌ نیافته‌ است. قرآن‌ همانند خورشید و ماه‌ در حال‌ جریان‌ و پرتو افشانی‌ است.
5. فریابی‌ از سفیان‌ و او از یونس‌ بن‌ عبید و او از حسن:
قال: رسول‌ الله9: «لِکُل‌ آیةٍ‌ ظَهرٌ‌ وَبَطنٌ‌ وَ‌ لَکلِ‌ حَرفٍ‌ حدٌ‌ و لِکُّلِ‌ حَدٍ‌ مَطلَعٌ‌ (سیوطی، ج‌ 2، ص‌ 236).
پیامبر اکرم9 فرمود: برای‌ هر آیه‌ [از آیات‌ قرآن] ظاهر و باطنی‌ است‌ و برای‌ هر حرفی‌ از آن‌ حد‌ی، و برای‌ هر حد‌ی‌ هم‌ مطلعی‌ است.
قال‌ اِنَّ‌ القرآنَ‌ ذُوشُجُونٍ‌ وَ‌ فُنُون‌ و ظهور و بُطُون، لاتَنقَضی‌ ضمنآ کلام  علیا، همان کلام خداست  به این موضوع  خداوند بارها بصورت غیر مستقیم نه تنها در قرآن بلکه در تمام کتابها بدان   اشاره نموده است ظاهر قرآن، همان‌ معانی‌ و مفاهیمی‌ است‌ که‌ برای‌ عالمان‌ به‌ علوم‌ ظاهر قابل‌ دسترس‌ است؛ اما باطن‌ قرآن، اسرار نهانی‌ است‌ که‌ خداوند، ارباب‌ حقایق‌ را بدان‌ها آگاه‌ می‌سازد. ظاهر قرآن، تلاوت‌ آن، و باطن‌ قرآن، فهم‌ و درک‌ آن‌ است‌ (سیوطی، الأ‌تقان، ج‌ 2، ص‌ 236).Nzd Zia  عزیز ضمنآ طبق آیه 7 سوره آل عمران آیات قرآن به دو دسته محکمات و متشابهات تقسیم می شوند. درباره منظور قرآن از آیات محکم و آیات متشابه اقوال فراوانی بیان شده است از جمله اینکه آیات محکم آیاتی هستند که معنای روشن و واضحی از آن فهمیده می شود اما آیات متشابه آیاتی هستند که معانی مختلفی از آن قابل برداشت است. و از این بین معنای درست معنایی است که با آیات محکم هماهنگ است.
محتویات۱ آیات محکم و متشابه۲ معنای لغوی محکم و متشابه۳ نظريات در مورد منظور قرآن از آیات محکم و متشابه۴ نمونه های آیات متشابه۵ آراءمختلف درباره دلیل وجود متشابهات در قرآن۶ روش اهل بيت عليهم‌السلام در محكم و متشابه قرآن۷ تعداد آیات متشابه۸ پانویس۹ منابعآیات محکم و متشابهمطابق با آیه 7 سوره آل عمران، آيات قرآن کریم به دو دسته محكمات و متشابهات تقسيم مى ‏شود:
«هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ»[۱]
اوست آن‏كه اين كتاب را بر تو فروفرستاد. بخشى از آن، آيات محکم است كه اصل و اساس اين كتاب است و بخش ديگر آيات متشابه است. ولی كسانى كه در دل‏هايشان انحرافى هست، و آنان كه در دلشان ميل به باطل است از پى متشابه رفتهاند به انگیزه اینکه در دین فتنه انگیزی کنند و به بهانه جستجو کردن تأويل (خاستگاه) آن. در حالى ‏كه هيچ‏كس جز خدا خاستگاه آنها را نمى ‏داند. و امّا كسانى كه در شناخت معارف الهى پايدارند، مى‏ گويند: ما به قرآن ايمان آورده‏ ايم، زيرا قرآن – چه آيات روشن و استوار آن و چه متشابهاتش- همه از جانب پروردگار ماست. و اين حقيقت را جز صاحبان خرد درنمى‏ يابند.
از این آیه بر می آید که بعضى از آيات، آيات مادر، اساسى و مرجع هستند که معنای صریح و روشن دارند و بخشى ديگر متشابه که اهل فتنه 😜 می‌توانند معانی و مراد دیگری غیر معنای حقیقی آنها را دنبال کنند

ایشان نوشتند Ali Kargarگرامی شما چطور از مقصود خداوند اطلاع دقیق پیدا کردید؟آیا او مستقیما با شما حرف زده یا چه؟

پاسخNzd Zia این طرز برخورد  و #قضاوت  شما خالی از نزاکت اخلاقی است و زدن تهمت در روز روشن  است مثل اینکه شما سر دعوا داری با کسی که  آنهم اصلآ نمی شناسی   #آقازاده متعصب مگر اول نپرسیدی# کجای قرآن است دوباره می پرسی مگر شما … ؟جناب شما  تا نیم ساعت پیش تردید داشتید که این آیات در قرآن نیست اینها معنای صریح و روشن دارند و بخشی دیگر متشابه هستند که فقط اهل فتنه ، اشخاصی دقیقآ مثل خود شما معانی و مراد دیگری به غیر از  معنای حقیقی آنها پیدا میکنند شاهدش ازغیب رسید


ایشان نوشتند  Ali Kargarاولا چهار جنبه را ادعا کردید که فقط دو جنبه را سند درون دینی ارائه دادیددوما آیا خدا سور محکمات و متشابهات را در کتابش نشانه گذاری کرده یا شما طبق درک خودتان آنها را دسته بندی می کنیدسوما شما یا هر کس دیگر با چه مجوزی و با چه سطح درکی توانسته اید مقصود نیات خدا را تفسیر کنید؟

جواب Nzd Zia  اگر توان حمل و درک قرآن را دارید دوجنبه دیگر  را هم تحویل بگیرید  مقصود از «عبارت» همان حدّ «ترجمه» مى ‏باشد كه سهم توده ‏هاى مردم است. مقصود از «اشارت قرآن» با توجّه به قيد خواصّ، حد «تفسير» را نظر دارد كه در حوزه صلاحيّت متخصصّين قرآن و مجتهدين تفسير مى ‏باشد كه به ابزار و كليدهاى مخصوص تفسير قرآن، مجهّز مى ‏باشند و. مقصود از «لطائف قرآن» نكات و برداشت هايى است كه از حدّ فهم نوع علماى تفسير فراتر بوده،یعنی درک آن به   قد و اندازه شما نمیخوره با توجه به مراتب فهم قرآن، چنین آمده است: «كِتَابُ اللَّهِ‏ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ: عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ؛ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاءِ» کتاب خدا چهار بخش است: عبارات، اشارات، لطائف و حقائق. عبارات برای عوام، اشارات برای خواص، لطائف برای اولیای الهی و حقایق برای انبیا، کدام انبیا ، انبیا ی که خواهند آمدایشان نوشتندAli Kargar

عجب اولا الله جان فرموده که این کتاب را به زبان ساده و برای فهم همگان فرستادهو بعدش هم گفته نه خیر این کتاب محکمات و متشابهات دارد وقتی خود الله گل و گلاب متوجه نشده چه گفته و اینقدر دچار تناقض است چطور امثال جنابعالی ادعای فهم و تفسیر کلام الله را دارید؟ادعا می کنی که لطائف قرآن از حد فهم علمای تفسیر هم فراتر است پس احتمالا شما ماوراء مفسرانی؟

راستی حالا که از نیت الله و زبانش خوب با خبری به من بگو چرا خودش مستقیما برای مفسران مجوز و پروانه کسب از تفسیر را با مهر خودش صادر نمی کند؟

و نکته آخر اینکه چرا خود رسول الله که مستقیما با جبرئیل و الله حشر و نشر داشته علیرغم اینکه ٢٣ سال وقت داشت هرگز تفسیری بر قرآن ننوشت و به امثال شمایان فرصت داد تا بیش از هفتاد تفسیر و تعبیر و گمانه های من درآوردی

از خودتان در کنید و حتی بر سر اینکه تفسیرهایتان قشنگ تر است خون هم را بریزید؟از خدایتان می خواهم حداقل هفتاد انشعاب و مذهب و فرق اسلامی را یک کاسه کند و اگر زنده است یکبار برای همیشه خودش تفسیر کلام خودش را ارائه دهد تا بساط لفاظانی مثل شما جمع شود
جواب Nzd Zia

اولآ بنده نه جایی ادعا کردم  مفسر قرآنم و نه وکیل وصی  و  نه مجتهد و مقلد و  نه آنقدر احمق که در مورد این اراجیف با کسی  بحث کنم ولی حالا که بحثی را مطرح نمودید بد نیست بدانید  بعد از اینکه فهمید ن امام یازدهم حسن عسکری پسری ند اشته . شیعیا ن به بن ببست رسیده بودند چون عقید ه دا شتند که حجت درزمین تما م نمی شود یکی از کلا شان اما میه ( عثما ن ابن سعید ) از خودش نوشته ای تهیه کرد وبه شیعیا ن نشا ن داد که حسن عسکری صا حب فرزند ی ا ست که در پشت پرده ودوراز انظا راست وبا من درارتباد است بعد از او پسرش ودو نفردیگر نیز ادعا کردند  که با او در ارتبا ط هستند که به  نا م نواب ( چها ر )  نوا ب اربعه معروف شدند 

 وقتی ظهور مبارک در سال ۱۲۶۰ در ایران شد تا سا ل ۱۲۶۹ که مدت نه سا ل طول کشید حدود ده هزار با بی ( پیروان حضرت با ب را بابی میگفتد  ) را به عنوان مجرمین مرتد با بد ترین نوع شکنجه ها ازقبیل خوراندن سرب داغ میله سرخ و کوبیدن آن درسر و زنده پوست کندن و گذاشتن آنها درجلوی تو پها  و این قبیل شکنجه های  درد ناکهمه آنها را دونه به دونه در معرض فشار و امتحا ن وآ زما یش نمودند تا حقیقت این آیین مشخص شود باب شعله ای روشن کرد که تا کنون رو به خاموشی نگرایده است

Nzd Zia

اگر شما سواد خواندن قرآن را داشتید متوجه می شدید بخاطر اینکه خدا به ما بگه این ظهور چقدر اهمیت داره و از آن جهت که بزرگ ترین خبرها و عظیم ‏ترین حادثه ‏هاست « #نبا_عظیم‏» خوانده شده است…شيعيان بر اين عقيده ميباشند كه يكى از حوادث در آستانه برپايى قيامت دميدن حضرت اسرافيل در صور اول است و صور دوم نيز در حقيقت مرحله‌اى از مراحل و حوادثى است كه در قيامت رخ ميدهد.به تعبيرى ديگر، #قيامت مراحلى دارد كه يكى از علائم آغاز آن دميدن در صور اول توسط فرشته الهى و مرحلة ديگر آن دميدن در صور دوم است كه در صور اول‌، به زندگى همه انسانها پايان داده ميشود و با صور دوّم‌، مردگان سر از قبور برداشته ، به صحنه محشر وارد ميشوند. مردم وقايع قبل از قيامت (يعنى بين دو صور) را نميبينند زيرا احدى زنده نميماند; بلكه بعد از صور دوم و برپايى قيامت مردگان زنده ميشوندچنانچه در سوره مباركه نمل آيه 87 و زمر ، آيه 68 اشاره به اين دو نفخه گرديده مبنى بر آنكه نفخه اول براى ميراندن و نفخه دوم براى زنده ساختن است.

تمامى اديان قبل، هر کدام به دو ظهور بشارت داده اند: ايليا و رب الجنود در دين يهودي، هوشيدر ماه و شاه بهرام يا سيوشانس در دين زردشتي، يوحناي معمدان و مسيح در دين مسيحي، قائم و رجعت حسيني در دين اسلام اهل تشيع، و مهدي و مسيح در دين اسلام اهل سنت. بنابر اين نتيجه مي گيريم دو نفخه صور اشاره به دو ظهور پى در پى ( حضرت اعلى و حضرت بهاءالله ) ميباشد که انتظار آن در تمام اديان وجود داشته است. در واقع دو ظهورى که در ارتباط نزديک با يکديگر قرار دارند ، يک ظهور محسوبند .که ظهور اول براي ايجاد آمادگي در اذهان مردم براى ظهور ثانى است

..پیش ازمولانا عطارنیشابوری همه چیزو دراین رابطه شکافته..درسی فصل نامه ی عطار …به قران این چنین فرمودداورتو تا دینش بدانی ای برادرکه عالم رابه شش روز افریدممحمدرا به عالم برگزیدمبودعالم حقیقت عالم دینچنین دارم زپیر راه تلقینبودشش روز دورشش پیمبرمراتعلیم قران گشت یاورولیکن روز دین سالی هزار استبدان ترتیب عالم رامدار استچه گرددشش هزارسال اخرشودقاءم مقام خلق ظاهربسرایدهمه دورشریعتبه امرحق شود پیداقیامتتواسرارقیامت راندانیره دین وقیامت راچه دانیقیامت دور دین مرتضی دانبه معنیش تو باب مصطفی دانمراتب گرنماید راه تحقیقتو باب الله را دانی به تحقیقنبد فرمان انبیا، را، که رموز این قیامت کنند آشکارانوشتیم در صور اول همه کشته می شوند اشاره

به پیروان حضرت باب است که همه کشته می شوند از قول #حضرت_علی در الیواقیت و الجواهر”۶۵ #عبدالوهاب_شعرانی: نوشته است : ”یقتلون کلهم (وزراء المهدی) الا واحد منهم فی مرج #عَکا فی المأدبه الالهیه،یعنی وزراء #مهدی تمام کشته می شوند مگر یکی از ایشان (اشاره به حضرت #بهاءالله) که وارد می شود به چمن عکا

..https://giphy.com/gifs/pary-1P7iz7jDQBJVe2ncDT

ایشان نوشتند Ali Kargarهمنوع احتمالا بهایی مناین موضوع چه ارتباطی با آنچه مطرح شد داردتشیع دروغین با مهدی دروغینش یک دروغگوی دیگر از جنس خودش را کشتهآنهم جلو چشمان الله که هم باب الله قبولش داشته و هم بقیة الله و هم آیت اللهاتفاقا همین‌جاست که شما باید بعنوان یک انسان صاحب عقل از خدایتان بپرسید که بعنوان پدر و بزرگتر و قادر مطلق

چرا در اینهمه جنایاتی که خداپرستان علیه یک دیگر می کنند هیچ دخالتی نمی کند و ساکت و خاموش تماشاگر است؟اصلا خون شیعیان و بهائیان هیچاین الله بفکر آبروی خود نیست که اینهمه پیروان فرق و مذاهب مختلف بنام او علیه یکدیگر و دگراندیشان جنایت می کنند و او تماشاگر است؟یا یقه او را بگیر و یا بر انسانیت و عقل خود توکل کن جانم

Ali Kargarعزیز گرامی من بی سواد از جنابعالی و الله ناز نازی و باحال شما یک درخواست دارممیان بهاییان و شیعیان و اهل تسنن و هفتاد فرقه و مذهب اسلامی که همگی الله را می پرستند ایجاد صلح و صفا و صمیمیت کند تا بر سر عقیده یکدیگر را نکشنداگر توانست که هست اگر هم نتوانست که پرستیدن چنین خدای ناتوان یا بیخیال نسبت به مرگ پیروانش جز بی خردی و ضرر چیزی ندارد

جواب Nzd Zia ممنون بالاخره حرف  حساب زدی خداوند آیین بهائی را برای حل همین مشگلات  فرستاده در قرآن می فرمايد: ” بل کذَّبوا بما لم يحيطوا بعلمه و لَمّا يأتهم تأويله “
( سوره يونس، آيه ٣٩ ). ای محمّد، اين مردم که آيات الهی را تکذيب می کنندو آنها را دروغ می پندارند برای اين است که معنی اين آيات را نمی فهمند. ” لَمّايأتهم تأويله ” هنوز تأويل و معنی اصلی و مقصود واقعی از اين آيات نازل نشدهاست. وقتی که اين آيات تأويلش نازل شد. آنوقت مردم خواهند فهميد که بيخود اينآيات را تکذيب کرده اند و علّت تکذيبشان جهل آنها به معانی اصليّه است.  جمال مبارک می فرمايند، ای احبّای الهی، خيال نکنيد که جمال قدم آمده استبرای اينکه به شما نماز و روزه و حجّ و فلان و بهمان بدهد،

بلکه مقصود اصلی ايناست که می خواهند بفرمايند، آن موعود کلّ و آن وجود مقدّسی  که حضرت موسی ومسيح و محمّد و ساير انبيای الهی وعده داده‌اند که در يوم آخر ظاهر خواهد شد. ظاهر شده و اسرار کتب مقدّسه را آشکار و معانی آيات متشابهه را ذکر نموده است. می خواهند بفرمايند، ای اهل عالم، آنروز فرارسيده و آن نفس مقدسی که اين کار را انجام می دهد، من هستم که به اسم بهاءاللّه ظاهر شده ام. من آمده‌ام برای اينکه رموز و اسرار کتب قبل را برای شماآشکار کنم و حقايقی را که در آيات متشابهه مکنون و مستور بود، برای شما واضح وآشکار بيان کنم. مأموريّت واقعی من، نتيجه قيام مهيمن من در عصر نورانی اينست که اسرار و رموز کتب مقدّسه قبل را آشکار کنم

. “ فتحنا ختم الرّحيق المختوم”،باز کرديم مهری را که بر سرباده روحانی و شراب آيات الهی در ظهورات قبلقرار داده شده بود، آن مهر را ما برداشتيم. همان رحيق مختومی که در قرآن مژدهآن را داده بود که روز آخر خداوند مهر را از سر اين شيشه شراب آيات الهی بر میدارد. می فرمايند، آن روز فرارسيده است و ما در ضمن الواح و آيات تمام مهرهایاسرار و رموز را برداشتيم، حقايق کتب مقدّسه را برای شما آشکار کرديم و مااينکار را کرديم با اصابع قدرت و اقتدار. اگر چنانچه می خواهيد به حقيقت اينهاواقف بشويد، به الواحی که از قلم وحی نازل شده است، مراجعه کنيد.

بنابراين وقتی شما مراجعه می فرمائيد به کتاب ايقان، به لوح جواهرالاسرار و به سايرالواح مقدّسه جمالقدم و اسم اعظم، مشاهده می فرمائيد که تمام اسرار کتب قبل وجميع آيات متشابهه‌ای که در شرايع قبل نازل شده و معنی واقعی و منظور حقيقيش مستوربوده، در اين ظهور مبارک واضح و آشکار شده است

.  در کتاب ايقان معنی قيامت را بيان فرموده‌اند، معنی علامات را بيان فرموده‌اندکه مقصود از اينکه آفتاب تاريک ميشود، آفتاب چه چيز است، زمين ميلرزد و زلزلهمی شود، مقصود از زلزله چه چيز است. قوای زمين و آسمان از هم می پاشد، يعنیچه، مسيح روی ابر می نشيند و از آسمان به زمين می آيد، يعنی چه – مقصود ازملائکه چه هستند – بهشت کدام است – جنّت چه چيز است، و مقصود از رستاخيز عظيموقوع چه مطلب مهمّی است. مقصود از اينکه ايليا از آسمان می آيد، يعنی چه -معنی رجعت يعنی چه – ايليائی که در دوره‌مسيح و در دوره رسول اللّه و در اين ظهور اعظم آمد، کهبود – تمام اين رموز را از آيات متشابهه که در کتب قبل ذکر شده است، در الواحمبارکه ايقان و جواهرالاسرار و ساير الواح مهمه ذکر فرموده‌اند

. شما کمتر لوحیاست که مطالعه بفرمائيد، مگر آنکه سرّی از اسرار راجع به کتب مقدّسه قبل در آنواضح و آشکار شده باشد. لهذا مقصود اصلی و مطلوب واقعی جمالقدم و اسم اعظم کهبه امر الهی قيام کرد، فتح رحيق مختوم بود، يعنی برداشتن مهر از سرّ معانیآياتی که در کتب مقدّسه بود و معانيش بر همه مردم پوشيده و مکتوم بود.نوشته

.Ali Kargar

خداوند کمی یا بهتر بگویم حدود چهار هزار سال تاخیر دارد یا شاید هم از تماشای جنایات پیروانش علیه یکدیگر لذت می برده و یا اینکه تا ١٧٠ سال پیش عقلش نرسیده بوده که یک دروغ دیگری را ارسال کند تا دروغهای چهار هزار ساله اش را بپوشانداین آقای علی محمد شیرازی هم سناریو زیبایی برای پیامبر شدن چیده بودراستی او که می دانست تیرباران خواهد شد پس چرا از همان اول اعلام پیامبری نکرد و از نیابت امام غایب شروع کرد؟با الله جان هماهنگ بود آیا یا فی البداهه بازی می کرداینروزها هم یک نفر آمده و ادعا می کند نایب مهدی استآنرا چه کنیم؟چرا روح پر فتوح آقای محمدعلی با او برخورد نمی کند؟

جواب Nzd Zia  مواظب حرف ردنت باش با این طرز فکرت آبروی خودت را میبری زیرا دست به نقد  خودت میزنی و بهانه به دست بهائی ستیزان میدهی واقعیت این است که هر تهمت بیشتذی و هر چه ستم بیشتری بکنیم چاه هولناکتری برای خودمون کندیم و قانون عدالت و روح عدالت بر این مبناست که و هر عملی بازتاب عمل خودمان باشد و هرچقدر بدتر باشد سزای ان نیز بتر است بر این اساس جمهوری اسلامی خودش به چاهی هولناک تبدیل شده است 
ای که تو از جاه ظلم می‌کنیدانک بهر خویش چاهی می تنیمولویجهل، دشمن واقعى است.جاهل اگر جگر گوشۀ تو باشد دشمن تو خواهد بود. تنها دوست واقعى، علم است كه در احاديث از آن به نور ( بها، )  تعبير شده است. در مثل نيز گفته‌اند. دشمن دانا به زدوست نادان است.

مولوى مى‌فرمايد: دوستى ابله بَتر از دشمنى است.زيرا دوست نادان خدمتش نيز خيانت مى‌شود. به همين جهت خرس از روى دوستى و دلسوزى آن مرد را بيچاره كرد.
مهر ابله مهر خرس آمد یقینکین او مهرست و مهر اوست کین#شیخ_بهاییخط_نستعلیق_خودکاری


ایشان نوشتند Ali Kargarبهتر نیست از منبر پایین بیایی و بجای ترویج دروغ و خرافات و برچسب زدن به این و آن و تهدید و چاه ویل و… کمی به مغزت کمک کنی تا بتواند مسائل را تجزیه و تحلیل کند؟تو آنقدر خامی که نمی فهمی با این معیاری که بدست گرفتی و دست عدالت و… پس آقای درب خدا(باب الله) که بقول سایت بهائیت با ٧۵٠ گلوله تیرباران شده

لابد بسیار گناهکار بوده که چنین عقوبتی نصیبش شده؟واقعا مراقب حرف زدنت باش چون توهینی که تو با نوع استدلال‌های کودکانه ات به محمد علی شیرازی می کنی هیچ بهایی ستیزی عقلش هم قد نمی دهد.مشکل امثال تو این هست که فکر می کنی حقیقت مطلق نزد توست و قصد داری باور بی اساس و غیر منطقی و سراسر دروغت را به دیگران تنقیح کنی

.نه جان من اینجا چنین اجازه ای به تو و امثال تو داده نمی شوداینجا کسی تنهایی بالای منبر نمی رودتو و پیامبر و خدایت اگر ادعاهای پوچ و دروغین کنید حتما با شفافیت و صراحت افشا خواهید شدبس است دیگر خدابازی و دلالی این دین و آن پیامبروقت خاموشی الهیت و طنین زیبای انسانیت است
جواب Nzd Zia 

روان پریشی خودت را ثابت کردی و هرچه در خور خودت ، جد و آبادت ، بود به من گفتی یابو  حالا که اینجوری شد آبرو برات نمی زارم و خودت را با نوشته هایت تجزیه و تحلیل میکنم نوشته بود به امثال بنده اجازه نمی دهید در فیس بوک فعالیت کنند

مگر توکی هستی که برای من تکلیف روشن میکنی آدمهای بدبین همیشه نگران هستند: این ویژگی‌ها بیانگر نیاز بسیار شدید افراد منفی گرا به محافظت شدن و آگاه بودن است

برای شما تعیین تکلیف می‌کنند: وقتی به افرادی برخوردید که برایتان تعیین تکلیف کردند و به شما گفتند با زندگی خود چه‌کار کنید یا چه‌کار نکنید، فلان خانه‌ را بخرید یا بهتر است شغل خود را عوض کنید، مطمئن باشید سروکارتان با آدم‌های منفی‌گرا افتاده است. آنها خودشان هم متوجه این نیستند، اما این حرف‌ها نشان می‌دهد که هنوز مشکلات زندگی خود را حل نکرده‌اند و حالا مقابل شما ایستاده‌اند و با تعیین تکلیف برای شما، می‌خواهند از مشکلات‌شان فرار کنند

مشگل تو بی سوادیت است که من به دیگران ثابت کردم و تو از همین ناراحتی ، چون میدونی که افشا، شدی میگی نه تماشا کن که چوب نیت کثیفت را چطوری داری ذره ذره میخوری سوادت را ببر بالا و

دفعه بعد برایت عمه ات تعین و تکلیف کن #صلح_عمومی #وحدت_عالَم_انسانی #تساوی_زنان_مردان #تحری_حقیقت #تعدیل_معیشت_عمومی #بهائی #بهائیان #بهایی #بهاییان #بهائیت #بهاییت #دین_بهائی #دین_بهایی #دیانت_بهائی #بهایی_ها #بابیت #بهائی_ها #باب #بهاءالله #بهاء #عشق #ایران #ایران_بدون_نفرت #عبدالبهاء #حقوق_بشر #بیت_العدل_اعظم #دین #خدا#bahai#bahaiat
https://youtu.be/yfg35kr5B5g
..ایشان نوشتند

 Ali Kargar

😅درب خدا شفایت بدهد …

جوابNzd Zia

تو چیزی مدان کز خرد  برتر است …. خرد بر  همه نیکویها ؛ سر است . شما خرد و تزبیت خانوادگی هم ندارید و ضمنآ بزرگترین دروغگویی هستی که بنده در فیس بوک می شناسم شما به طرز عجیبی  خودت و نیت زشتت را نشان دادی تمام این  این دین های که ارواح عمه ات تحیل کردی در مقطی از زمان بی مانند بودند و سرچشمه  نور و خرد  بودند ولی تا ززمان مقرر که ظهور دین بعدی بود

  ما به آن دور میگوئم یعنی در نوع خودشو بی نظیر و اولین و آخرین بودند  آدمهای مثل شما را که منطق نمی فهمند خدا  فقط میتواند  بیدار کند  که به نظرم نه استعدادش داری و نه لیاقتش ضمنآ 

فقط چند  نفر از این انسان های که در داشتن یک هدف تا پای جان در کنار هم ایستاده باشند را برای مثال نشان دهید و ایران بدون روح  در نتیجه همین ایران مرده ای را  می بیبنی که هست ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻫﯿﭻ ﻣﻠﺘﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ ﻣﻠﯿﺖ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺧﻮﺩ ﻧﺒﺴﺘﻪ ﮐﻪ که امثال شما ها برای ایران ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻳدبقول #حضرت_عبدالبها

   در ايران که وطن حقّ است هنوز خفته بسيارند و در خواب گرفتارند. صور اسرافيل هم آنها را بيدار نکرد و لابد روزى خواهد آمد که #ايران را خدا بيدار می کند ،

 
https://giphy.com/gifs/XwXQSzMBloImQ2sDCj

برو گلوبالیست  قلابی این اراجیف را تحویل همان کسانی بده که این نظر خواهی های احمقانه و قلابی را به نفع رژیم چاپ میکنند و توسط مزددورانی چون شما  در فیس بوک پخش میکنند

چندی پیش آقای #ترامپ  هم به  آن اشاره نمودند شما ببینید چگونه #گلوبالیست  ها حقوق میلیونها ایرانی را نادیده می‌گیرند و با آنها مذاکره می‌کنند و حتی برایشان #نظرسنجی‌های_قلابی درست میکنند ظاهرآ #سرهای_بریده ، بدست #اسلام_گراها  اروپا ‌و جهان را تکان  نداد ،  اگر تعداد کشته شده های ایرانی را ، از جنگ و اعدام و شکنجه و فرار و آوارگی در این چهل سال ، از زمان «ظهور» خمینی در پاریس ! قلب اروپا! مرکز علم و هنر و فلسفه و ازادی و موزیک کلاسیک بشریت !  روی هم جمع کنیم چهل و دو سال است ! که هر دقیقه ! در ایران ، سری بریده شد ! بان مهاجرت های اجباری ، دربدری ها ! کارهای سخت ! جدایی ها ! فراقها! بی زبانی ها و بی ویزایی ها و پاسپورتها ! بدون بیمه درمانی و خوراک و‌پوشش و دارو ……. ازدواج های بد ، طلاق های بدتر ! ازدواج هایی که در این دربدری هرگز رخ نداند  و سن ها زود !  به چهل و پنجاه رسید ، ‌‌کودکانی که هرگز بدنیا نیامدند! 

زنان و مردانی که ، هرگز مادر و‌پدر نشدند !و سکوت مطلق جهانی ! بی خیالی بشریت در برابر این   طرفداری از این  رژیم آدمکش، هم بود ، بهر قیمتی ! اروپا و‌امریکا  روس  و‌ چین وووو  همه گونه کمک سیاسی ، نظامی ! حمایتی ، از این رژیم آدمخوار خمینی «فرانسوی » کردند و دادند !  
گلوبالیست های قلابی و‌نمایشی!!  دهکده جهانی ، زمانی که خون ملت ایران بجوش آید

و گوش کن سعدی در باب چهارم گلستان با عنوان «در فواید خاموشی» از گفت‌وگوی نافرجامی میان عالِمی دینی و فردی خداناباور سخن می‌گوید. عالِم دینی، به تعبیر عامیانه‌ی امروزی، در این مناظره «کم می‌آورد» و از این رو گفت‌وگو را ادامه نمی‌دهد. وقتی از او می‌پرسند که چگونه با این همه دانش، از گفت‌وگو با خداناباوری فروماندی پاسخ می‌دهد که دانش من قرآن، حدیث و سخن بزرگان دین است و خداناباور این‌ها را باور ندارد و، در مقابل، شنیدن «کفریّات» او نیز به کار من نمی‌آید.

سعدی کار این عالِم دینی را می‌پسندد و از همین رو آن را در زمره‌ی نمونه‌های نیکوی «خاموشی» می‌آورد. سعدی تأییدگرانه می‌سراید: آن کس که به قرآن و خبر زو نرهی / آن است جوابش که جوابش ندهی.

من در این نوشته، به رغم مدعیانی که منع گفت‌وگو کنند از جمله حضرت سعدی

، می‌کوشم استدلال ‌کنم که عدم گفت‌وگو میان خداباور و خداناباور نه تنها توصیه‌ کردنی نیست بلکه چنین توصیه‌ای از اساس بر تصور خطایی از گفت‌وگو بنا شده است. من آن‌گاه استدلال می‌کنم که خداباور و خداناباور به گفت‌وگو با یکدیگر نیاز مبرم و دائمی دارند و هیچ یک از طرفین گفت‌وگو از گفت‌وگوی دائمی بی نیاز نیست.

https://www.facebook.com/100008854172156/videos/505717144565694/
..

استدلالی که سعدی از قول عالِمی دینی در ردّ گفت‌وگو با منکران دین و به طور کلّ خداناباوران می‌آورد این است که دو طرف گفت‌وگو چارچوب فکری مشترکی برای گفت‌وگو ندارند،

یکی به «کفریّات» خودش چسبیده و دیگری به دینیّات‌اش و هیچ‌یک چارچوب فکری دیگری را قبول ندارد؛ از این رو گفت‌وگو ممکن نیست. بر اساس این دیدگاه رایج و ریشه‌دار، گفت‌وگو تنها در صورتی میسّر است که دو طرفْ چارچوب فکری مشترکی داشته باشند. مثلا میان دو خداناباور یا دو خداباور گفت‌وگو ممکن است زیرا مبنای فکری مشترکی دارند، اما گفت‌وگو میان خداباور و خداناباور ممکن نیست، زیرا مبناهای فکری‌شان از اساس متفاوت است.

خداناباوری برچسبی است که برخی از مردم بر روی نفرتشان از خدا می زنند. اینگونه افراد اغلب به دلیل آسیب های دوران کودکی یا سوء استفاده از آنها در نام دین از هر چیزی که مذهبی باشد، بیزارندو. تنها کاری که می توانند با خدای ظالم (به گمان خود) بکنند این است که کلا او را انکار کنند.

برخی دیگر مفهوم خدا را به این دلیل انکار می کنند که از او انتظار داشتند خودش را به روش آسان تری نشان دهد و بشناساند.

این حقیقت که خداوند روح و نامرئی است، و تنها از طریق ایمان می توان به او دست پیدا کرد

 برخی از مردم فکر می کنند که خالق جهان باید شواهد و مدارکی بیشتر از آنچه (به وفور) آشکار کرده است را برای اثبات وجود خودش در اختیار ما قرار می داد

وقتی از ریچارد داوکینز، خداناباور معروف، پرسیدند، «اگر پس از مرگ با خدا روبرو شوی، چه چیزی به او می گویی؟». او در پاسخ گفت، «به او می گویم، چرا برای رونمایی از خودت تا این اندازه درد کشیدی؟». این حقیقت که خداوند روح و نامرئی است، و تنها از طریق ایمان می توان به او دست پیدا کرد

و فعلآ هیچ ایمانی بالاتر از ایمانی که بهائیان دارند نیست

آفتابکاران جنگل که به سر اومد زمستون هم معروف است، نام یکی از سرودهای انقلابی ایران است که در دوران انقلاب ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط #سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد. این سرود به #واقعه سیاهکل اشاره دارد.

سر اومد زمستون

شکفته بهارون

گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون

گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون

کوه‌ها لاله‌زارن

لاله‌ها بیدارن

تو کوه‌ها دارن گل گل گل آفتابو می‌کارن

تو کوه‌ها دارن گل گل گل آفتابو می‌کارن

توی کوهستون

دلش بیداره

تفنگ و گل و گندم

داره می‌یاره

توی سینه‌اش جان جان جان

توی سینه‌اش جان جان جان

یه جنگل ستاره داره

جان جان

یه جنگل ستاره داره

سر اومد زمستون

شکفته بهارون

گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون

گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون

لبش خندهٔ نور

دلش شعلهٔ شور

صداش چشمه و

یادش، آهوی جنگل دور

توی کوهستون

دلش بیداره

تفنگ و گل و گندم

داره می‌یاره

توی سینه‌اش جان جان جان

توی سینه‌اش جان جان جان

یه جنگل ستاره داره

جان جان

یه جنگل ستاره داره.

پست های که معلومات عمومی شما را بالا میبرد

taizz#

· و بامعرفی کانال ماکسیم سینما

·معرفی کانال #ماکسیم_سینما در یوتیوپ

#نقد#فیلم های سینمایی #فارسی #فیلم #فارسی1 #سینما #موسیقی #فیلمسینمایی #فارسیوان #کلیپ #عاشقانه #سریال #ایران #فیلمخارجی #نوروز #فیلمایرانی #جم #عشق #ساعتطلایی #farsi1 #جایزهاسکار #فارسی1یادتبخیر #Taizzمعرفیکننده #فیلمبرداری #سریالترکی #بازیگر #film #farsi1tv #فارسی_انگلیسی #movie @bruceleetags

،،

شاید ما جای دیگر مرده ایم و اینجا جهنم ماست ..

شاید ما جای دیگر مرده ایم و اینجا جهنم ماست"

فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران
[کد مطلب: 215884] [تاريخ انتشار: هجدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با نهم اکتبر ۲۰۲۰] [ نسخه مناسب چاپ ]
تقسيم با ديگران:


در زمینه‌ی انتشار نظرات کاربران گرامی رعایت چند مورد ضروری است
لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
«پيک ايران» مجاز به ویرایش ادبی نظرات کاربران است
مطالبی که حاوی کلمات رکيک، غير اخلاقی و يا توهين به ديگران باشد منتشر نميشوند
نظراتی که پیرامون این خبر نباشد منتشر نمیشود
نطرات حاوی لينک منتشر نميشوند
نام: (الزاميست)
نظرات شما (حداکثر تعداد حروف با احتساب فاصله بين حروف 1000 حرف ميباشد):
1000

Captcha
اعدادی را که در تصویر بالا می بینید (بدون فاصله گذاشتن میان آنها) در باکس زير وارد کنید و سپس دکمه ارسال را کليک کنيد

نظرات خوانندگان
نوشته شده در تاريخ نوزدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با دهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 02:36:49 توسط لیثی حبیبی - م. تلنگر
خاطر ناشاد. بر عکس جناب «یک ایرانی» در آن خرافات ندیدم.به نظر من سخنی بسیار ژرف است با طنزی پر از افشره. هرروز مطالب فراوانی می بینیم که انشا نویسی ست و خسته کننده و غیر قابل خواندن تا آخر. زیرا بی چیزی قلمزن در همان آغاز مطلب دیده می شود. و برای اینکه روان آزار نگردد، خواندن را متوقف می کنیم. ولی در این جمله، بشرِ به جان آمده از غارت و بیداد و نتیجه ی آن در جهان، زندگی روی زمین بی نهایت زیبا را جهنم دیده. فقر و بیداد چون وز وز پشه ای که خون می خورَد، در حافظه ی ما نشسته چنان، که دیگر زیبایی های شگرف زمین دیده نمی شود. وقتی فقر هست، زندگی زشت دیده می شود. وقتی فقر هست و غارت و بیداد هر لحظه به چشم می آید،دیگر زیبایی چه بخواهیم و چه نه، به حاشیه می رود.اگر نه تمام زیبایی، بخش بزرگی از آن رسوب کرده، حاشیه نشین وجود می گردد. شهریار، شاعر پزشک آن تلخ که هزاران مقاله و کتاب در باب اش نوشته شده را در یک بیت خلاصه کرده بی نهایت زیبا که آن غزل را شاهکار ساخته. «با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من - خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند» در باب مفهوم علمی این تلخِ ژرف، هزاران مقاله و کتاب نوشته شده
نوشته شده در تاريخ نوزدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با دهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 01:07:24 توسط 9نادر
اقتصاد نقش مهمی در زندگی بازی میکنه اما مردم کشورهای فقیر مانند کوبا، آمریکای لاتین و یا تایلند و یا کشورهای آفریقایی فقیر هستند اما خوشحال هستند. سالزا و تانگو میرقصند و یا رقص قبیله ای میکنند، اما در حکومت ایران شادی را هم از مردم با اجرای "امربه معروف و نهی از منکر" گرفته اند و مصرف مواد مخدر را جایگزین آن کرده اند. ثروتمندان هم باید فقط تریاک بکشند وگرنه جایی برای تفریح و شادی نیست. پوشش باید حجاب اسلامی با رنگهای تاریک و غم انگیز باشه، موزیک و رقص ممنوعه و هر چه مینوشی و یا میخوری هم باید حلال و اسلامی باشه وگرنه شلاق میخوری. روابط دختر و پسر کنترل میشه و جرم "رابطه نامشروع "شلاق هست. حیوان خانگی داشتن مثل سگ حتی جرم محسوب میشه. این نوشته پشت وانت منظور این وضع رو میرسونه، مردم ایران با وجود حکومت آخوندی داعشی واقعن از ابتدایی ترین حق و حقوق شهروندی محروم شده و افسرده و مریض شده اند. خفقان سیاسی و ابراز عقیده که بماند هیچ! منظور آخوند با اسلام ش همیشه همین بوده که زندگی را برای امت جهنم کنه، تا اینکه با وعده بهشت خیالی ش امت همیشه آماده شهادت برای اسلام و آخوند باشه.
نوشته شده در تاريخ نوزدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با دهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 00:08:43 توسط حمید
بی شک اگر جهنمی وجود داشته باشد نمیتواند از ایران اسلامی بدتر باشد!
نوشته شده در تاريخ هجدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با نهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 18:43:37 توسط یک ایرانی
چه نکته خرافاتی ولی مو شکافانه ای ، زندگی در ایران برای قشر کارگر بسیار سخت شده چه بسا غیر ممکن .
ساير مطالب اين بخش
کاریکاتور/ سرنوشت یک عروسک
درباره افسانه "اگر ‎سلیمانی نبود، داعش از بین نمیرفت!"
حمله سایبری و باج‌خواهی هکرهای ایرانی از یک شرکت اسرائیلی
ترامپ دوباره بر تقلبی بودن نتایج انتخابات آمریکا پافشاری کرد
آمار رسمی روزانه کرونا در ایران: مرگ ۳۹۱ نفر و شناسایی ۲۰ هزار و ۷۳۲ بیمار جدید
پربازديدهای اين بخش
اعترافات امروز خامنه ای و دروغهایی که گفته بود
کالبدشکافی دانشجوی فرانسوی فرضیه ارتباط میان واکسن آسترازنکا و مرگ را تقویت کرد
سخنان مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی درباره طرح کشتن هاشمی رفسنجانی
کدام تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی کار مذاکرات وین را سخت کرده است؟
آلمان در راه تسهیل اعطای تابعیت به خارجی‌ها
ساحل «درک» در سیستان و بلوچستان
حضور طلاب در بیمارستان امیرالمومنین قم و بستن سربند به سر بیماران
چیزی که ظریف در فایل صوتی نگفت؛ قاسم سلیمانی و میدان فساد
تبادل نازنین زاغری با ۴۰۰ میلیون پوند
چرخش امنیتی‌ها؛ آشنا می‌رود، عباد می‌آید
مرگ ده‌ها نفر در اثر فشار جمعیت در یک مراسم مذهبی در اسرائیل + فیلم
نامزد انتخابات جمهوری اسلامی: پنجهزار نفر از فرزندان مسئولان در آمریکا سکونت دارند

شاید ما جای دیگر مرده ایم و اینجا جهنم ماست”

 
فیلمها و خبرهای بیشتر در کانال تلگرام پیک ایران

[کد مطلب: 215884][تاريخ انتشار: هجدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با نهم اکتبر ۲۰۲۰][ نسخه مناسب چاپ ]

تقسيم با ديگران:

null

در زمینه‌ی انتشار نظرات کاربران گرامی رعایت چند مورد ضروری است
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
  • «پيک ايران» مجاز به ویرایش ادبی نظرات کاربران است
  • مطالبی که حاوی کلمات رکيک، غير اخلاقی و يا توهين به ديگران باشد منتشر نميشوند
  • نظراتی که پیرامون این خبر نباشد منتشر نمیشود
  • نطرات حاوی لينک منتشر نميشوند
نام: (الزاميست)
نظرات شما (حداکثر تعداد حروف با احتساب فاصله بين حروف 1000 حرف ميباشد): 
Captcha
اعدادی را که در تصویر بالا می بینید (بدون فاصله گذاشتن میان آنها) در باکس زير وارد کنید و سپس دکمه ارسال را کليک کنيد
نظرات خوانندگان

نوشته شده در تاريخ نوزدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با دهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 02:36:49 توسط لیثی حبیبی – م. تلنگر
خاطر ناشاد. بر عکس جناب «یک ایرانی» در آن خرافات ندیدم.به نظر من سخنی بسیار ژرف است با طنزی پر از افشره. هرروز مطالب فراوانی می بینیم که انشا نویسی ست و خسته کننده و غیر قابل خواندن تا آخر. زیرا بی چیزی قلمزن در همان آغاز مطلب دیده می شود. و برای اینکه روان آزار نگردد، خواندن را متوقف می کنیم. ولی در این جمله، بشرِ به جان آمده از غارت و بیداد و نتیجه ی آن در جهان، زندگی روی زمین بی نهایت زیبا را جهنم دیده. فقر و بیداد چون وز وز پشه ای که خون می خورَد، در حافظه ی ما نشسته چنان، که دیگر زیبایی های شگرف زمین دیده نمی شود. وقتی فقر هست، زندگی زشت دیده می شود. وقتی فقر هست و غارت و بیداد هر لحظه به چشم می آید،دیگر زیبایی چه بخواهیم و چه نه، به حاشیه می رود.اگر نه تمام زیبایی، بخش بزرگی از آن رسوب کرده، حاشیه نشین وجود می گردد. شهریار، شاعر پزشک آن تلخ که هزاران مقاله و کتاب در باب اش نوشته شده را در یک بیت خلاصه کرده بی نهایت زیبا که آن غزل را شاهکار ساخته. «با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من – خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند» در باب مفهوم علمی این تلخِ ژرف، هزاران مقاله و کتاب نوشته شدهنوشته شده در تاريخ نوزدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با دهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 01:07:24 توسط 9نادر
اقتصاد نقش مهمی در زندگی بازی میکنه اما مردم کشورهای فقیر مانند کوبا، آمریکای لاتین و یا تایلند و یا کشورهای آفریقایی فقیر هستند اما خوشحال هستند. سالزا و تانگو میرقصند و یا رقص قبیله ای میکنند، اما در حکومت ایران شادی را هم از مردم با اجرای “امربه معروف و نهی از منکر” گرفته اند و مصرف مواد مخدر را جایگزین آن کرده اند. ثروتمندان هم باید فقط تریاک بکشند وگرنه جایی برای تفریح و شادی نیست. پوشش باید حجاب اسلامی با رنگهای تاریک و غم انگیز باشه، موزیک و رقص ممنوعه و هر چه مینوشی و یا میخوری هم باید حلال و اسلامی باشه وگرنه شلاق میخوری. روابط دختر و پسر کنترل میشه و جرم “رابطه نامشروع “شلاق هست. حیوان خانگی داشتن مثل سگ حتی جرم محسوب میشه. این نوشته پشت وانت منظور این وضع رو میرسونه، مردم ایران با وجود حکومت آخوندی داعشی واقعن از ابتدایی ترین حق و حقوق شهروندی محروم شده و افسرده و مریض شده اند. خفقان سیاسی و ابراز عقیده که بماند هیچ! منظور آخوند با اسلام ش همیشه همین بوده که زندگی را برای امت جهنم کنه، تا اینکه با وعده بهشت خیالی ش امت همیشه آماده شهادت برای اسلام و آخوند باشه.نوشته شده در تاريخ نوزدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با دهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 00:08:43 توسط حمید
بی شک اگر جهنمی وجود داشته باشد نمیتواند از ایران اسلامی بدتر باشد!نوشته شده در تاريخ هجدهم مهر ۱۳۹۹ برابر با نهم اکتبر ۲۰۲۰ ، 18:43:37 توسط یک ایرانی
چه نکته خرافاتی ولی مو شکافانه ای ، زندگی در ایران برای قشر کارگر بسیار سخت شده چه بسا غیر ممکن .

ساير مطالب اين بخش

کاریکاتور/  سرنوشت یک عروسک درباره افسانه “اگر ‎سلیمانی نبود، داعش از بین نمیرفت!”
 حمله سایبری و باج‌خواهی هکرهای ایرانی از یک شرکت اسرائیلی ترامپ دوباره بر تقلبی بودن نتایج انتخابات آمریکا پافشاری کرد آمار رسمی روزانه کرونا در ایران: مرگ ۳۹۱ نفر و شناسایی ۲۰ هزار و ۷۳۲ بیمار جدید

پربازديدهای اين بخش

 اعترافات امروز خامنه ای و دروغهایی که گفته بودکالبدشکافی دانشجوی فرانسوی فرضیه ارتباط میان واکسن آسترازنکا و مرگ را تقویت کرد سخنان مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی درباره طرح کشتن هاشمی رفسنجانی کدام تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی کار مذاکرات وین را سخت کرده است؟  آلمان در راه تسهیل اعطای تابعیت به خارجی‌ها ساحل «درک» در سیستان و بلوچستان حضور طلاب در بیمارستان امیرالمومنین قم و بستن سربند به سر بیماران چیزی که ظریف در فایل صوتی نگفت؛ قاسم سلیمانی و میدان فساد تبادل نازنین زاغری با ۴۰۰ میلیون پوند چرخش امنیتی‌ها؛ آشنا می‌رود، عباد می‌آید  مرگ ده‌ها نفر در اثر فشار جمعیت در یک مراسم مذهبی در اسرائیل + فیلمنامزد انتخابات جمهوری اسلامی: پنجهزار نفر از فرزندان مسئولان در آمریکا سکونت دارند 



پايان آگهی های تجارتی